LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي ‏قدر:"
مسئله سيدالشهدا چيزي نيست که بتوان با آن مبارزه ويا آن را تضعيف نمود
کد 1197
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 24 دی 1385 - 24 ذوالحجّة الحرام 1427

 

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي جمعه شب گذشته (22 دي‌ماه 1385) در ديدار با مسئولان واعضاي هيئت‌هاي مذهبي وعزاداري سيدالشهدا عليه ‌السلام فرمودند: شخصي از ثقات اصحاب امام رضا عليه ‌السلام به نام ابراهيم ‌بن ابي ‌محبوب از آن جناب نقل کرده است که فرمودند: «إنّ يومَ الحسينِ أقرح جفوننا وأسبل دموعنا وأذل عزيزنا؛(1) روز شهادت امام حسين عليه ‌السلام پلک چشمانمان را [از فرط گريه] زخم نمود واشک ‌هايمان را سرازير وعزيزانمان را خوار نمود».

ايشان افزودند: برخي از نادانان بر اين حديث اشکال گرفته ‌اند که چگونه ممکن است پلک چشم زخمي شود. اين قبيل سخنان بي‌ اساس درباره اهل ‌بيت عليهم ‌السلام هميشه وجود داشته وهيچ‌گاه اين بازار بي ‌مشتري نبوده است. براي نمونه وقتي پيغمبر خدا ثواب زيارت امام حسين عليه ‌السلام را همانند چندين وچند حج خود قلمداد فرمودند عايشه با شگفتي پرسيد: همانند حجِ خود شما؟!

آيت الله العظمي شيرازي در ادامه تصريح کردند: پلک انسان از اعضاي ظاهري بدن وچه ‌بسا لطيف ‌ترين عضو آدمي است. بديهي است هرچه اين عضو لطيف ‌تر باشد، آسيب پذيرتر است. پشت چشم آدمي غده ‌هايي وجود دارد که وقتي قلب انسان از شدت مصيبت واندوه به درد آمد، خون شيرين را به اشک شور بدل مي‌ کند. از همين ‌روست که حضرت ولي ‌عصر عجل ‌الله ‌تعالي ‌فرجه ‌الشريف مي ‌فرمايند: «لأبکين عليک بدل الدّموع دما؛(2) [در مصيبت تو] به جاي اشک خون از ديدگان خواهم افشاند».

حال وقتي فشاري که به قلب وارد مي ‌شود بسيار، وشدت اندوه فوق‌ العاده باشد، اين غده ‌ها فرصت تبديل خون را به اشک نخواهد داشت وبه جاي اشک، از چشم آدمي خون جاري مي‌ شود.

از طرفي همان‌طور که مي ‌دانيم اشک شور است وبر اثر تماس فراوان با پلک آدمي که در نهايت ظرافت است، البته که به آن آسيب مي ‌رساند وباعث زخم‌ شدن پلک ‌ها مي‌ شود.

ايشان خاطرنشان کردند: فرمايش امام رضا عليه‌ السلام بدين معنا نيست که فقط در ايام محرم پلک چشمانمان از شدت گريه آزرده بود. چنين قيدي در کلامشان وجود ندارد وبدين معناست که صحنه واندوه عاشورا هميشه در ذهن وزبان وخاطر شريفشان حضور داشت وهيچ ‌گاه از خاطرشان محو نمي‌ شد.

ايشان با بيان اين مطلب که «مسئله سيدالشهدا مسئله‌ اي نيست که بتوان با آن مبارزه وآن را تضعيف نمود» تأکيد کردند: علماي سلف پس از عيد غدير خود را مهياي مقدمات وجودي اقامه شعائر حسيني مي ‌کردند. خداي متعال وعده فرموده که هرچه با نام وعزاي سيدالشهدا بيشتر مبارزه شود نام وياد ايشان بيشتر در دل‌ ها رسوخ يابد وبلندآوازه‌ تر گردد.

البته خداي متعال به آدمي چنان اختياري داده است که مي‌ تواند همچون فرعون وشداد با او از در دشمني درآيد. اما جا دارد در اين نکته بينديشيم که خدا به فرعون چهارصد سال و ـ بنا به گفته مجلسي ـ به شداد نهصد سال فرصت داد ودر کيفر آنان شتاب نکرد ولي به امثال يزيد، شمر، عمر سعد وابن زياد مهلت نداد واراده الهي بر نابودي آنان تعلق گرفت. علت آن است که ماجراي سيدالشهدا عليه‌ السلام تمام جنبه‌ هايش استثنايي است وخداي متعال با آن رفتاري استثنايي دارد.

ايشان در بخش ديگري از بياناتشان يادآور شدند: معالي السبطين کتابي در فضايل امام حسين وامام حسن عليهماالسلام است ولي شايد مطالب مربوط به سيدالشهدا در اين کتاب بيش از ده ‌برابر مطالب مربوط به برادر بزرگوارشان باشد واين به دليل همان جنبه استثنايي امام حسين عليه ‌السلام وجهانگير بودن نام ايشان است. وانگهي در طول تاريخ چه بسيار کتاب‌ها وروايات مربوط به سيدالشهدا که به کام شعله ‌هاي آتش سپرده نشد وبا هر چيزي که به نوعي با آن حضرت وپدر بزرگوارشان سر وکار داشت مبارزه نمودند ولي با اين حال به گفته برخي صاحب‌ نظران، نام سيدالشهدا در جهان از نام خود خداي جليل نيز افزون‌ تر وپرآوازه‌ تر است. چرا که ماجراي سيدالشهدا استثنايي است وخود خدا چنين خواسته است.

در صحاح سته تلاش بسيار شده که حتي ‌المقدور هرچه کمتر از سيدالشهدا نام برده شود وکسي ‌که خبره فن باشد واين کتاب ‌ها را بنگرد به نيکي درمي ‌يابد که تلاش وتعمد ونيروي بسياري در اين جهت به‌ کار رفته است، ولي با همه اين احوال در همين صحاح چه ماجراهاي ارجمندي که از سيدالشهدا ذکر نشده است.

ايشان تصريح کردند: ماجراي امام حسين عليه ‌السلام عاطفه صرف نيست وعاطفه‌ اي است که در پس آن خرد نهفته است ونيروي عقل مهار آن را به دست دارد.

آيت الله العظمي شيرازي ضمن سفارش به جوانان درخصوص اقامه شعائر حسيني وپرهيز از گفتن سخناني عليه عزاداران وعزاداري امام حسين فرمودند: همان‌ گونه که ماجراي سيدالشهدا هر قطره آن فوق ‌العاده ارزشمند است وآتش غضب الهي را خاموش مي ‌کند، عکس اين مطلب هم صادق است ومبارزه با چنين دستگاهي فوق ‌العاده خطرناک است. به هوش باشيد که مبادا کوچک‌ ترين سخني از دهانتان خارج شود که به زيان اين دستگاه تمام شود. بلکه بکوشيد عمر ونيرو وجواني خود را صرف خدمت به اين دستگاه کنيد وبدانيد که چنين‌ کاري به عمر ونيرو وجواني‌ تان برکت مي‌ دهد.

ايشان با بيان اين مطلب که تضعيف‌ کنندگان ماجراي عاشورا در همين جهان به کيفر خود مي ‌رسند فرمودند: يزيد، شمر، ابن سعد و... همگي در فاجعه شهادت سيدالشهدا عليه‌ السلام نقش داشتند ولي آن حضرت هيچ کدام را نفرين نکردند. حضرت طي يک تاکتيک نظامي در اطراف خيمه‌ ها گودالي کندند وآن را از آتش وخاشاک و... آکندند تا دشمن نتواند از همه سو بر آنان حمله کند وفقط از پيش‌ رو با وي مواجه شوند. نقل است که شخصي به نام ابن حوزه جلو آمد وحضرت را صدا زد وگفت: اي حسين، قبل از آتش جهنم براي خود در دنيا آتش مهيا کرده‌ اي. در برخي از مقاتل آمده است که امام به درگاه الهي عرضه داشتند: «اللهم حزه الي النار؛(3) خدايا او را به سوي آتش دوزخ راه بر». پس از اين فرمايش امام، پاي اسب او در گودالي گير کرد واو را بر زمين افکند وآن‌ قدر بر زمين وروي سنگ وخار کشيد که جان داد.

چندي پيش يکي از برادران عراقي براي بنده نقل کرد: چندسال قبل از سقوط نظام بعث اقدامات محدودکننده بعثي‌ ها عليه زوار پياده امام حسين شدت بيشتري يافت. روزي گشتي ‌هاي بعثي از کنار کودکي گذشتند که حدس زدند راهنماي زوار است والبته حدس درستي بود. از او استنطاق [بازپرسي] کردند ويکي از آنها يک سيلي به صورت آن کودک نواخت. چند دقيقه‌ اي طول نکشيد که موقع سوارشدن به ماشين قنداق اسلحه‌ اش به ماشين گيرد کرد واسلحه‌ اش به سمت گلوي او نواخته شد. حال اگر چنين کسي کفرگو بود به اين سرعت خدا از او تاوان مي‌ ستاند.

حسن نيت کافي نيست وحسن عمل لازم است. بکوشيد از شما حتي سهواً چيزي صادر نشود که به زيان دستگاه سيدالشهدا باشد؛ زيرا حتي اگر غير عمدي هم باشد، حسرت اخروي را به دنبال خواهد داشت.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. بحارالانوار، ج44، ص283 (باب 34ـ ثواب البکاء...، حديث17).

2. بحارالانوار، ج98، ص237 (باب18ـ زياراته...).

3. الارشاد، ج2، ص102.