LOGIN
بیانات
shirazi.ir
جايگاه والاي توبه کنندگان
کد 1609
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 01 اردیبهشت 1387 - 13 ربيع الثاني 1429

 

اعضاي هيئت حديث شريف کساي همدان با آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي ديدار کردند.

در اين ديدار که روز 28 فروردين ماه 1387 صورت گرفت مرجع عالي قدر درباره اهميت توبه و جايگاه والاي توبه کاران بيانات ارزنده اي ايراد داشتند.

ايشان با اشاره به ارزش استثنايي توبه در فرهنگ اسلامي فرمودند: درباره مسئله توبه و اهميت وارزش آن در روايات اهل بيت عليهم السلام مضامين ويژه اي وارد شده است که مانند آن را در مسائل و ابواب ديگر مشاهده نمي کنيم. براي نمونه در روايت شريفي از امام باقر عليه السلام آمده است: «إن الله تعالي أشدّ فرحاً بتوبة عبده من رجل أضل راحلته وزاده في ليلة ظلماء فوجدها، فالله اشد فرحاً بتوبة عبده من ذلک الرجل براحلته جين وجدها؛(1) خداي متعال از توبه بنده خود بيشتر خوشحال مي شود تا مردي که مرکب خود را در شبي تاريک گم کند و آن گاه آن را پيدا کند. شادي خداي متعال از توبه توبه کار بيش از شادي صاحب اين مرکب است».

ايشان افزودند: با توجه به اين ارزش فوق العاده توبه، جا دارد دست نزديکان و خويشاوندان و دوستانمان را بگيريم و آنان را به توبه و بازگشت به خدا دعوت کنيم.

آورده اند که در روزگار گذشته مردي در نهايت تهي دستي و فشار زندگي مي کرد. او در نان شب خود نيز وامانده بود و حتي نمي توانست در خانه هاي محقر حاشيه شهر اجاره نشين شود و به دليل فقر زياد پيوسته از اين خانه به آن خانه در انتقال بود. روزي در مسجدي پشت سر امام جماعت مشغول نماز بود که شخصي در کنار او به نماز ايستاد و پيش از نماز محتويات جيب خود را خالي کرد (اين کار را معمولا برخي از مؤمنان از آن رو انجام مي دهند که مبادا در جيبشان مال حرام يا نجس باشد) در ميان محتويات جيب آن نمازگزار، انگشتر بسيار گرانبهايي ديده شد که توجه مرد تهي دست را به خود جلب کرد. فقر و ناداري چنان عرصه را بر او تنگ کرده بود که تصميم گرفت آن انگشتر را بدزدد. همين کار را هم کرد ولي پس از سلام نماز صاحب انگشتر مچ او را گرفت و گفت: انگشتر مال تو باشد، ولي بگو چرا دزدي کردي؟! مرد تهي دست بي اختيار به گريه افتاد و ماجراي خود را براي او تعريف کرد. آن شخص به او گفت: پس دو مطلب را فراموش نکن: مطلب اول قيمت فوق العاده اين انگشتر است که مواظب باش آن را ارزان نفروشي. دوم اين که احوال تو به اين انگشتر نمي خورد. اگر جايي خواستي آن را بفروشي و متهم به سرقت آن شدي به من مراجعه کن تا شهادت بدهم انگشتر مال توست. مغازه من پشت همين مسجد است. آن مرد فقير از شدت خوشحالي دوست داشت دست و پاي صاحب انگشتر را ببوسد. در آن لحظه زن و بچه او حتي پولي براي تهيه نهار همان روزشان نداشتند لذا او از همان جا براي فروش آن انگشتر به بازار رفت. اما همان طور که صاحب انگشتر پيش بيني کرده بود به او تهمت سرقت زدند و مجبور شد از صاحب انگشتر براي گواهي دادن کمک بگيرد. وقتي موفق شد انگشتر را بفروشد صاحب انگشتر به او نصيحت کرد که با پول آن انگشتر خانه اي در حاشيه شهر بخرد مرد فقير قبول کرد و با کمک صاحب انگشتر مالک خانه کوچکي شد و از در به دري خلاصي يافت. يکي از اتاق هاي آن خانه را هم اجاره داد و با پولي که از اين راه حاصل مي شد خود و خانواده اش ارتزاق مي کردند.

معظم له در ادامه افزودند: صاحب اين انگشتر فرداي قيامت مي تواند در محضر رسول گرامي اسلام بايستد و بگويد من يک دزد را به انسان صالح تبديل کردم و بدين واسطه بر خود ببالد. چه خوب است هر يک از ما نيز چنين کار شايسته اي انجام دهيم و مقدمات توبه جوانان و نزديکان خود را فراهم کنيم. در آن صورت ما نيز مي توانيم در برابر حضرت فاطمه معصومه عليها السلام بايستيم و از بابت چنين توفيق والايي خدا را سپاس گوييم و بر خود بباليم.

اميدواريم ارمغان سفر زيارتي شما اين باشد که با فراخواندن جوانان به توبه، موجبات خوشحالي فراوان خداي متعال را فراهم کنيد.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) کافي، ج2، ص435 (باب التوبه، حديث88).

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.