LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آيت الله العظمي شيرازي در ديدار با جمعي از وکلا و روحانيون حوزه علميه عراق:"
خوش بختي بشر در پايبندي به فرهنگ اهل بيت عليهم السلام است
کد 1799
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 06 شهریور 1387 - 25 شعبان المعظّم 1429
 
 
«انديشه و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام و اقوال و افعال و تقريرات آن بزرگواران منشا خوش بختي در دنيا و آخرت است».

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي روز جمعه گذشته (1شهريور1387) در ديدار با جمعي از وکلا و روحانيون حوزه علميه عراق پس از بيان مطلب فوق فرمودند: خوش بختي عبارت است از اين که انسان در مدتي که در دنياست از نظر اقتصادي، اجتماعي، سياسي، امنيتي و خانوادگي، در آسايش زندگي کند و اين امور همگي جز در سايه فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ـ و نه ديگر فرهنگ ها ـ حاصل شدني نيست.

ايشان با اشاره به اهميت نشر فرهنگ اهل بيت عليهم السلام فرمودند: در روايت است که امام رضا عليه السلام به اباصلت هروي فرمودند: «رحم الله عبداً أحيي أمرنا؛ خدا رحمت کند بنده اي که امر ما را زنده نگاه دارد».

از امام سؤال شد: چگونه امر شما را زنده نگاه دارد؟ فرمودند: يتعلّم علومنا ويعلّمها الناس، فإن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتّبعونا؛(1) علوم ما را ياد بگيرد و به مردم بياموزد، زيرا اگر مردم زيبايي هاي سخنانمان را بدانند از ما پيروي خواهند کرد».

اگر مردم و به ويژه نامسلمانان شيوه آن بزرگواران را در نبرد، صلح، پرداخت ودريافت اموال، هنگامي که مورد ستم واقع مي شدند، هنگام سخن گفتن، و جز آن به خوبي بشناسند بي ترديد پيرو اهل بيت عليهم السلام خواهند شد مگر کساني که طاغوت، ظالم يا بيمار باشند

معظم له افزودند: تاريخ و سيره پيشوايان اهل بيت عليهم السلام ـ خواه کساني چون مولايمان رسول خدا صلي الله عليه وآله و امير مؤمنان عليه السلام که به امر حکومت پرداختند و خواه، ديگر امامان و حتي سيره مولايمان مهدي موعود عجل الله تعالي فرجه الشريف، همانند سيره نوارني اجدادشان، رسول خدا و اميرالمومنين صلوات الله عليهما است. از اين رو اگر مردم و به ويژه نامسلمانان شيوه آن بزرگواران را در نبرد، صلح، پرداخت ودريافت اموال، هنگامي که مورد ستم واقع مي شدند، هنگام سخن گفتن، و جز آن به خوبي بشناسند بي ترديد پيرو اهل بيت عليهم السلام خواهند شد مگر کساني که طاغوت، ظالم يا بيمار باشند.

ايشان در ادامه به نمونه هايي از سيره درخشان مولايمان اميرمؤمنان علي بن ابي طالب صلوات الله عليه و رفتار ناپسند معاويه لعنة الله عليه اشاره و خاطرنشان کردند:

در نبرد جمل که بر اميرمؤمنان صلوات الله عليه تحميل شد پس از پيرزوي امام، سپاهيان جمل گريختند. در حين فرار با زني مواجه شدند که باردار بود و با ديدن آنان از ترس جنين خود را سقط کرد. وقتي اين خبر به امام رسيد در پي آن زن فرستاد و ديه سقط را به او پرداخت. اين در حالي است که امام عليه السلام در اين ماجرا مسئوليت و تقصيري نداشت و اساساً آن زن از سپاه جمل ترسيده بود و نه سپاهيان امام.

اما تاريخ معاويه آکنده از چيزهايي است که با شنيدن آن عرق شرم بر پيشاني انسانيت مي نشيند. از جمله اين که روزي معاويه بُسر بن ارطات را که مردي ملعون و سفاک و قسي القلب بود و فاقد ذره اي رأفت و رحمت بود به همراه سه هزار نفر به عراق گسيل داشت و گفت: برو تا به مدينه برسي. طي راه مردم را بران و هر که را ديدي بترسان و هر کسي که سر در طاعت ما ندارد اموالش را غارت کن. وقتي وارد مدينه شدي نشان بده که قصد جانشان را داري و بگو هيچ ايمني و عذري نزد تو ندارند. آن گاه به سمت مکه برو و مردمِ ميان مکه و مدينه را سخت بترسان تا اين که به صنعا برسي. بُسر به مدينه منوره آمد و مردم را ناسزا گفت و آنان را ترساند و تهديد به مرگ کرد و خانه هاي بسياري از مردم از جمله ابوايوب انصاري ميزبان پيامبر صلي الله عليه وآله را سوزاند و ميان مسجد الحرام و مسجد النبي خلق کثيري از طايفه خزاعه و جز آن را به قتل رساند. هم چنين در منطقه «جرف» عده زيادي از هَمدانيان را از دم تيغ گذراند و در صنعا نيز خلق بسياري را کشت. عده کساني که بُسر در آن مأموريت به قتل رساند سي هزار تن بود ودر اين ميان عده اي را به شعله هاي آتش سپرد.(2)

اگر مردمان با تاريخ درخشان مولايمان اميرالمؤمنين صلوات الله عليه آشنا شوند و آن را با تاريخ کساني چون معاويه که مدعي اسلام بودند و اسلام از آن بري است مقايسه کنند به آيين حيات بخش تشيع خواهند گراييد

ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال ثقفي در کتاب «الغارات» از سفيان بن عوف غامدي چنين نقل مي کند: روزي معاويه مرا فرا خواند و گفت: من سپاهي آراسته و سخت در اختيارت مي نهم. کرانه فرات را بگير تا از شهر «هيت» بگذري. اگر در آن جا سپاهي ديدي بر آنان بتاز و گر نه پيش برو تا به «انبار» حمله کني. اگر در آن جا سپاهي نديدي به سمت مدائن پيش برو و آن گاه نزد من باز گرد. مبادا به کوفه نزديک شوي. اين را بدان که اگر بر اهل انبار و مدائن بتازي گويا بر کوفه تاخته اي. اي سفيان چنين شورش هايي در دل اهل عراق هراس مي افکند و دوستانمان را دلشاد مي سازد و همه کساني را که از پيشامدهاي بد بيمناکند به سمت ما فرا مي خواند. هرکس را که همرأي تو نبود بکش و هر روستايي که در راهت بود ويران کن و به تاراج اموال بپرداز چون مالباختگي مانند قتل است و دل را بيشتر به درد مي آورد.

آيت الله العظمي شيرازي افزدند: اگر مردمان با تاريخ درخشان مولايمان اميرالمؤمنين صلوات الله عليه آشنا شوند و آن را با تاريخ کساني چون معاويه که مدعي اسلام بودند و اسلام از آن بري است مقايسه کنند به آيين حيات بخش تشيع خواهند گراييد. صدها و صدها تن از مردم هستند که در پي دستيابي به اين آگاهي، متحول شدند و در شمار پيروان اهل بيت صلوات الله عليهم قرار گرفتند. در اين جا شواهدي در اين خصوص نقل مي کنم:

• در حدود صد سال پيش در شهر اروميه عالمي مسيحي مي زيست که فوق العاده فعال بود و هوش و تلاش وافري داشت. به طوري که در دوازده سالگي کشيش شد و او را به واتيکان انتقال دادند تا نزد کشيشان و کاردينال هاي بزرگ پرورش يابد. پس از بازگشت از واتيکان رياست همه کليساهاي ايران را به عهده گرفت. در اين زمان يکي از اهل علم که از شيعيان بود با او دوست شد و پس از مدتي گفتگو و مباحثه علمي توانست در او تحول ايجاد کند. در پي اين مباحثات او شيعه شد و براي تبرک به نام رسول خدا وامام صادق صلوات الله عليهما نام خود را «محمد صادق» نهاد و به «فخر الاسلام» ملقب شد. وي در دفاع از اسلام و رد مسيحيت کتاب هاي چندي نگاشت. يکي از اين کتاب ها «انيس الأعلام في نصرة الإسلام» نام دارد که تعداد مجلدات چاپ سنگي آن هشت جلد است. کتاب ديگر او در ده جلد «بيان الحق» نام دارد که جلد چهارم آن ـ بر اساس چاپ سنگي ـ به شخصيت رسول خدا صلي الله عليه وآله اختصاص دارد. بنده شخصا اين مجلد را در کربلاي معلا مطالعه کردم و اگر اين کتاب مجددا چاپ شود چه بسا شمار مجلدات آن افزون شود. او در شهرهاي ايران مي گشت و به سخنراني و دعوت مردم به سوي اهل بيت عليهم السلام مي پرداخت و در پي کوشش هاي او بسياري از مسيحيان ايران هدايت شدند.

• در روزگار شيخ کليني و در ايام حکومت عباسيان که شيعيان در بغداد در اقليت بودند در ميان عامه عالمي مي زيست که او را شيخ «محمد» مي خواندند. او در محيط سني عالم کوشايي بود و کتاب هاي فراواني نوشته بود. چنان که شيخ طوسي در باره او گفته است: «روي للعامّة فأکثر؛ يعني براي اهل عامه روايت کرد و از افراد کثير الروايه بود». اين عالم سني در پي گفتگو با يکي از شيعيان که با فرهنگ اهل بيت عليهم السلام آشنا بود دچار تحولي عميق، و به يکي از علما و چهره هاي برجسته شيعه تبديل شد به طوري که شيخ نجاشي، طوسي و ديگران او را «ثقة ثقة» توصيف کرده اند. اين شخص کسي نيست جز محمد بن مسعود عياشي صاحب کتاب ارزشمند «تفسير عياشي». گفته اند که از پدرش ـ که يکي از تاجران بزرگ بغداد بود ـ ثروت فراواني به او رسيد که بالغ بر سيصد هزار دينار طلا (يعني حدود يک تن طلا) بود. او همه اين ثروت را در راه تبليغ مذهب اهل بيت عليهم السلام صرف کرد. در عين حال بيش از 200 عنوان کتاب نوشت که نام آنها در کتب رجال ذکر شده ولي از اين همه فقط بخشي از تفسير او به نام تفسير عياشي به جا مانده است و بقيه آثار او همچون هزاران اثر ارزشمندِ شيعيِ ديگر سوزانده يا به نحو ديگري نابود شده است. نقل است که او در بغداد خانه بزرگي ساخت و آن را مدرسه اي براي شيعيان قرار داد. اين مکان هميشه آکنده از راويان، محدثان، مؤلفان و پژوهشگران شيعه بود و کَشّي صاحب رجال کَشّي و از عالمان بزرگ شيعه از همين مدرسه برخاسته است.

عياشي و آن کشيش مسيحي و علماي يهود و ديگر رهيافتگان، در روزگاري آکنده از تيرگي و ديکتاتوري و جهل به آيين تشيع گراييدند. اما امروزه از برخي از آن دشواري ها ديگري خبري نيست و شرايط امروز مانند گذشته نمي باشد

• شهر ذي الکفل که بين کربلا و نجف قرار دارد در حدود 150 تا 200 سال پيش مقر اصلي يهوديان بود و پايگاه فرهنگي و ديني آيين يهودي به شمار مي رفت. در آن زمان علماي شيعه و شاگردانشان نظير شاگردان وحيد بهبهاني، صاحب رياض، سيد محمد مجاهد، شريف العلما، شاگردان کاشف الغطا، سيد بحر العلوم و صاحب جواهر از نجف اشرف و کربلاي معلا به اين ناحيه سر سبز و خوش آب و هوا مي آمدند و طي نشست هايي با عالمان يهود با آنان به گفتگوي علمي مي پرداختند و درباره مسائل مختلف کلامي و اعتقادي سخن مي گفتند. طي اين مناظرات و پس از معلوم شدن حقيقت و حقانيت تشيع، بسياري از عالمان برجسته يهود به آيين نوراني اسلام و مذهب تشيع مي گراييدند. شيخ انصاري در «رسائل» خويش به يکي از اين مناظرات که ميان سيد محمد باقر قزويني و يکي از علماي يهود صورت گرفته اشاره کرده است.

مرجع عالي قدر در پايان تاکيد کردند: عياشي و آن کشيش مسيحي و علماي يهود و ديگر رهيافتگان، در روزگاري آکنده از تيرگي و ديکتاتوري و جهل به آيين تشيع گراييدند. اما امروزه از برخي از آن دشواري ها ديگري خبري نيست و شرايط امروز مانند گذشته نمي باشد.

امروزه آزادي بي سابقه اي کم و بيش در همه کشورهاي جهان با اختلاف مراتب ايجاد شده است که در گذشته وجود نداشت و از خطرات گذشته خبري نيست.

ما اکنون از فرصتي استثنايي و طلايي برخورداريم که در گذشته جز در دوره هايي کوتاه و مناطقي محدود هرگز نظير نداشته است. امروزه کار کردن و تبليغ فرهنگ اسلام و اهل بيت عليهم السلام بهتر و آسان تر شده و مسئوليت ما نيز البته سنگين تر و در عين حال داراي بازده بيشتري است.

بنابراين بر ماست که آستين همت بالا زنيم و انديشه و فرهنگ و سيره اهل بيت عليهم السلام را به مردم بياموزيم تا با پيروي از آن به سعادت دو جهان دست يابند.

شما فضلاي محترم که خود را وقف دانش اندوزي و شناخت احکام خدا و فرهنگ اهل بيت صلوات الله عليهم نموده ايد بکوشيد مصداق بارز اين سخن امام رضا عليه السلام باشيد که فرمود: «يتعلّم علومنا ويعلّمها الناس».
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1) وسائل الشيعة، ج 27، ص 92 (باب 8 وجوب العمل باحاديث النبي والأئمه).

2) ابن ابي الحديد، بشرح نهج البلاغه، ج1، ص 117.