LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"آيت الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي دام ظله:"
جنايت تخريب حرمين مطهر عسکريين عليهما السلام فاجعه اي جبران ناپذير است
کد 1949
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 01 بهمن 1387 - 23 محرّم الحرام 1430

 

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله امروز سه شنبه اول بهمن 1387 و در سومين سالروز تخريب قبه هاي مطهر حرم سامرا طي فرمايشاتي يادآور شدند: از اين جريمه و فاجعه سه سال مي گذرد. اين جنايت، فاجعه بسيار بزرگي است و دامنه آن هيچ گاه پايان نمي پذيرد. إن شاءالله اين مکان مقدس به نحو احسن بازسازي، و توفيق زيارت اين بارگاه براي همگان امکان پذير خواهد شد، ولي با اين حال چنين فاجعه اي هيچ گاه و به هيچ نحو جبران نخواهد شد. برخي از امور قابل جبران است ولي همه عقلا مي دانند که دست زدن و اهانت به مقدسات از اموري است که به هيچ عنوان جبران پذير نيست. زماني که اين مکان مقدس بازسازي شد تنها جلو استمرار بخشي از فاجعه گرفته مي شود ولي فاجعه فاجعه است.

معظم له که در جلسه درس خارج فقه خود در مسجد امام زين العابدين عليه السلام سخن مي گفتند، ريشه چنين جناياتي را روگرداني از فرهنگ اهل بيت عليهم السلام توصيف و خاطرنشان کردند: فرهنگ اهل بيت عليهم السلام فرهنگ رأفت و رحمت است. بر خلاف فرهنگ دشمنان اهل بيت عليهم السلام که فرهنگ ظلم و قساوت مي باشد. اين فرهنگ از همان روزي آغاز شد که ابوسفيان به مبارزه با پيامبر صلي الله عليه وآله برخاست و تا 22 سال، تمام توش و توان و امکانات و پول خود را صرف جنگ افروزي با حضرت کرد. پس از وي معاوية بن ابي سفيان و يزيد لعنت الله عليهم اين جريان را ادامه دادند و سپس بني اميه و بني مروان و بني العباس لعنت الله عليهم اين فرهنگ را گسترش و تثبيت نمودند. امروز هم همين فرهنگ ادامه دارد و با فرهنگ اهل بيت عليهم السلام بسيار متفاوت است. ما و کساني که کم و بيش اين امور را مطالعه مي کنند اين مسئله را مي دانيم ولي واقعيت اين است که جهان و جهانيان از اين مسئله بي خبرند. اگر مردم دنيا بدانند که اين امور نسبتي با فرهنگ اهل بيت عليهم السلام ندارد، از آن فاصله مي گيرند. چرا که غالب مردم معاند نيستند و اگر حقيقت برايشان معلوم شود دگرگون مي شوند. درست مثل کساني که بر اثر تبليغات منفي به پيامبر يا امامان ناسزا مي گفتند ولي پس از اين که حقيقت برايشان معلوم مي شد، ايمان مي آوردند و پوزش مي طلبيدند و مي گفتند: «الله اعلم حيث يجعل رسالته؛ خدا بهتر مي داند، رسالت خود را در کجا قرار دهد».

اغلب مردم امروز جهان فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را نمي شناسند و تفاوت آن را با فرهنگ دشمنان اهل بيت عليهم السلام نمي دانند.

بروز حوادثي چون هتک حرمت حرمين عسکريين عليهما السلام در سامرا، فاجعه بقيع و ديگر فجايع همگي نتيجه همين ناآگاهي است و ما وظيفه داريم اين دو فرهنگ را براي مردم دنيا در کنار هم بگذاريم تا بتوانند اين دو را با هم مقايسه کنند.

ايشان در ادامه به مقايسه پاره اي از شاخص هاي برجسته فرهنگ اصيل اهل بيت عليهم السلام و فرهنگ اموي پرداختند و فرمودند: کسي چون عثمان که نام خود را «خليفة الله و خليفة رسوله» نهاده بود و اموال تمام جهان اسلام در اختيارش بود، تنها يکي از هدايايي که به دامادش مروان بخشيد خمس قاره افريقا بود که نوشته اند معادل صد هزار دينار طلا بوده است(1). ابوذر به دليل چنين حق کشي هايي بود که بر سر عثمان فرياد بر مي آورد ولي عثمان گوش نمي داد.

ولي در زمان حکومت ظاهري اميرمؤمنان علي عليه السلام، وقتي برادرشان عقيل فقط يک صاع (سه کيلو گندم) از ايشان خواست، حاضر نشدند از بيت المالِ مسلمانان به او چيزي افزون بر سهمش بپردازند(2). ايشان در آن زمان حدوداً بر نصف سرزمين هاي آباد کره زمين حاکم بودند ولي آورده اند که وقتي از دنيا رفتند مديون بودند و حضرت امام حسن عليه السلام قرض ايشان را خرده خرده ادا کردند. مسلماً حضرت مجبور بودند براي بينوايان و تهي دستان قرض کنند و اين قرض براي امور شخصي ايشان نبوده است. (همين کاري که غالباً در ميان مراجع هم مرسوم است، آورده اند که مرحوم سيدابوالحسن اصفهاني پس از ارتحال مديون بودند و مرحوم آقاي بروجردي عده اي را براي رسيدگي به ديون ايشان مأمور کردند. اين در حالي است که سيدابوالحسن اصفهاني تا آخر عمر در خانه اجاره اي مي زيست).

در تاريخ آورده اند وقتي سپاهيان جمل شکست خوردند و فرار کردند در طي راه موجب سقط جنين يک زن شدند. با اين که اين حادثه هيچ ارتباطي با حضرت نداشت آن جناب دستور دادند ديه آن کودک را به اوليايش پرداختند. گويا حضرت مي خواهند بفرمايند وقتي جنايتي در جايي رخ مي دهد حاکم به هر حال در برابر آن مسئوليت دارد.

چنين فرهنگ والايي را با جنايات معاويه مقايسه کنيد. وقتي معاويه، زياد را بر بصره گماشت، زياد براي حبس و قتل شيعيان از تاريکي شب استفاده مي کرد و لذا شب ها حکومت نظامي اعلام کرد و دستور داد مأموران هر کس را که شب هنگام در کوي و برزن يافتند گردن بزنند و سرش را بر ديوار دارالاماره بياويزند. چنين اقدامي براي مردمي که تا ديروز با سيره حاکماني چون اميرالمؤمنين علي عليه السلام آشنا بودند غريب بود. لذا تاريخ نويسان آورده اند که صبح هنگام زياد، هفتصد و پنجاه سر را در کنار قصر خود مشاهده کرد و فرداي روز دوم نيز پنجاه نفر را گردن زدند!

شايد بسياري از اين افراد به دليل کاري ضروري چون بيماري، بيمارداري، وضع حمل زنان و ... مجبور بودند در دل شب از خانه بيرون آيند. به هر حال اين افراد همگي مسلمان بودند يا تازه مسلماناني بودند که «اسلام» را چيز خوبي مي دانستند و لذا مسلمان شده بودند. شايد يکي دو سال پيش از اين حادثه، مردم بصره شاهد بودند که اميرالمؤمنين علي عليه السلام ديه سقط جنين آن زن را پرداخت ولي امروز مشاهده کردند که هشتصد انسان بيچاره بيهوده گردن زده شدند.

اين حکومت انسان است يا قانون جنگل؟! صد رحمت به درندگان! زيرا درندگان فقط و فقط به قدر نيازشان شکار مي کنند. فقط گرگ است که بيهوده گوسفندان را پاره پاره و تلف مي کند. امام حسين عليه السلام نيز ظالمان کربلا را درنده توصيف نکردند، بلکه آنان را «عِسلان الفلوات» (يعني گرگان صحرا) خواندند(3). چنين کساني به نام پيغمبر خدا بر گُرده مردم سوار شدند ولي مثل گرگ رفتار کردند.

آيت الله العظمي شيرازي تأکيد کردند: همين فرهنگ تا به امروز هم ادامه يافته و جناياتي چون فاجعه بقيع و سامرا را آفريده است. تا اين فرهنگ تغيير نيابد اين مسائل هم چنان باقي است و هيچ اقدامي فايده ندارد.

براي تغيير اين فرهنگ ما دو راه کوتاه مدت و بلند مدت داريم: راه کوتاه مدت که وظيفه همگان از جمله ما اهل علم است، محکوم کردن اين جنايات به دل و زبان است. امروز سالگرد يک فاجعه بزرگ تاريخي است، چرا هيچ خبري نيست و يا اگر هست در آن حد نيست که بايد باشد. هر کسي به قدر خود در اين راه وظيفه دارد موضع گيري کند و منکرِ منکَر شود.

اما اگر بخواهيم اين فجايع تمام شود يا به حداقل برسد بايد دست به فرهنگ سازي زد و جوانان را ارشاد نمود. هر کس در هر جا هست بايد فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را براي ديگران معرفي کند.

هر يک از اهل علم حتي در يک روستاي دور افتاده مي تواند براي چند جوان جلسه بگذارد و آنان را با آموزه هاي والاي اهل بيت عليهم السلام آشنا کند. بايد از طريق برگزاري جلسات کوچک و بزرگ و رسانه هاي گروهي و شبکه هاي ماهواره اي، فرهنگ اهل بيت عليهم السلام را به جهانيان بشناسانيم و تفاوت آشکار آن را با فرهنگ دشمنان اهل بيت عليهم السلام نشان دهيم. در چنين صورتي مردم جهان خودشان فرهنگ خوب تر را انتخاب خواهند کرد.

اميدوارم خداوند توفيق عمل به اين وظيفه را به همگان عنايت فرمايد.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1) شرح نهج البلاغه ابن أبي الحديد المعتزلي، ج3. ذکر المطاعن علي عثمان، ص33. والإمامة والسياسة دينوري، ج1، ص50.

2) إرشاد القلوب ديلمي، قسمت دوم، ص 216.

3) مثير الأحزان، (خطبة الإمام أثناء توجهه إلي العراق، ص 40).