LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"حضرت آيت الله العظمي شيرازي:"
امروز مسئوليت معرفي مذهب اهل بيت عليهم السلام به جهانيان برعهده ماست
کد 373
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 27 خرداد 1383 - 28 ربيع الثاني 1425

جمعي از بانوان عضو انجمن ام البنين سلام الله عليها با مرجع عالي قدر حضرت آية الله العظمي سيد صادق حسيني شيرازي ديدار کردند. معظم له درباره وظايف و مسؤوليت ها در جمع انان سخناني ايراد نمودند. در سخنان ايشان آمده است:
خداي – عزوجل- قرآن، پيامبران و جانشينان آنان از جمله امامان اهل بيت عليهم السلام را فرستاد تا دليلي آشکار باشد و حجت بر مردم تمام شود و آنان حق را از باطل باز ستاند. همچنين خداي متعالي دو نيروي عقل ونفس لوّامه (وجدان) را در انسان ها به وديعت نهاد. از اين رو هر کس، دليل آشکار را ديد، از دو نيروي عقل و وجدان پيروي خواهد کرد و پيرو باطل، به يقين دليل آشکار نيافته و حجت را تمام نديده است.
ايشان افزودند: اگر تاريخ را مورد کند و کاو قرار دهيد بي ترديد به موارد زيادي بر مي خوريد که عالمان مسيحي، يهودي و دانشمندان اهل سنت به تشيع گرويده اند.
به عنوان مثال تا حدود دويست سال قبل غالب ساکنان اروميه را مسيحيان تشکيل مي دادند. بزرگ و رهبر روحانيان آنان که سرپرست کليسا و کهن سال بود، با عالمان شيعي وارد بحث شد و با گذشت زمان به حقيقت اسلام پي برد و دلايل حقانيت اين دين براي او روشن گرديد، لذا مسلماني شيعي شد و نام محمد صادق را برخود نهاد و «فخر الاسلام» ملقب گرديد. وي بعدها کتابي تحت عنوان «أنيس الأعلام» نوشت.
در قزوين نيز اتفاق مشابهي رخ داد. در اين شهر عالمي يهودي مي زيست. او پس از شناختي که از اسلام و مباني تشيع به دست آورد به اين مذهب گرويد. سپس کتابي نوشت به نام«محضر الشهود».
حضرت آيت الله العظمي شيرازي افزودند: سندي بن شاهک يکي از ياران سرسپرده مأمون و يهودي بود. او امام کاظم عليه السلام را در خانه خود زنداني کرده بود و ايشان را سخت مي آزرد و شيعيان نيز از گزند آزار او در امان نبودند.امام کاظم عليه السلام توانست در دوراني که در زندان سندي بود، خواهر ونواده او را که «کشاجم» نام داشت به راه حق هدايت کند و کشاجم در شمار علماي شيعي درآمد(1). «زهير بن القين» نيز يکي از اين راه يافتگان است. او از پيروان عثمان بود، اما در نهايت به حضرت سيدالشهداء عليه السلام پيوست و در کنار آن حضرت شهيد شد.
«ام الأسود» نيز بانويي مسيحي بود. وي مسلماني شيعي شد و چند تن از برادرانش نيز شيعه و از بهترين اصحاب ائمه اطهار عليهم السلام و از افراد «ثقه» و راويان حديث آن بزرگواران شدند. البته – جز آنچه گفته شد – موارد فراواني در تاريخ آمده است.
معظم له افزودند: جهان امروز به دليل عدم شناخت، با اهل بيت عليهم السلام و مکتب و مذهب ايشان فاصله گرفته است. از اين رو يکايک ما وظيفه داريم تا در راه معرفي مذهب اهل بيت عليهم السلام به جهانيان بکوشيم و آن را چنان که هست به آنان بنمايانيم.
فراموش نکنيم که خردمندان در صورتي که حجت را تمام شده و دلايل را آشکار و روشن ببينند و حق را بشناسند، به يقين از آن پيروي خواهند کرد.
در روايتي از امام رضا عليه السلام آمده است: «إن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛(2) اگر مردم از گفتار نيک اثر ما آگاه شوند، به يقين از ما پيروي خواهند کرد».
معظم له ادامه دادند: زماني که پيامبر صلي الله عليه وآله دولت خجسته خود را در مدينه تأسيس نمود، يهوديان مدينه فراوان پيامبر صلي الله عليه وآله را مي آزردند و در برخورد با ايشان، سخنان زشت و ناشايست به کار مي بردند. قرآن کريم در اين باره مي فرمايد: «لتجدن أشد الناس عداوة للذين آمنوا اليهود والذين اشرکوا...؛(3) مسلما يهوديان و کساني که شرک ورزيده اند، را دشمن ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهي يافت». همين ستيزه جويان زماني که با اسلام که پيامبر صلي الله عليه وآله آن را در رفتار خود تبلور بخشيده و نيز قوانين والا و ارجمندي که آن حضرت وضع کرده بود آشنا شدند و آن را با تمام وجود لمس کردند – بنا به فرموده امام صادق عليه السلام(4) – بسياري از آنان به اسلام گرويدند.
آن گاه معظم له خطاب به ميهمانان فرمود: بدانيد هر فعاليتي که در راه خدمت به اهل بيت عليهم السلام داشته باشيد، بي ترديد در نامه اعمال تان ثبت، سپس به محضر امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف ارائه خواهد شد و آن حضرت براي شما دعا خواهد فرمود تا از خشنودي خداي – عزوجل – بهره مند شويد. بنابراين شايسته است احکام و اصول اسلام و سيره پيامبر صلي الله عليه وآله وامامان معصوم عليهم السلام را به همگنان خود بياموزيد.
توجه داشته باشيد که اگر بانويي را ديديد که با احکام و مباني اسلام آشنايي ندارد، به اين معنا نيست که شايستگي مؤمن بودن را ندارند، بلکه از آن روست که اسلام و مفاهيم آن براي آنان روشن نشده است.
آية الله العظمي شيراي در پايان افزود: سه چيز است که توفيق در دنيا و آخرت را به همراه دارد:
فروتني که هر چه فروتني انسان بيشتر باشد بر توفيق و دوستداران او افزوده مي شود؛
تلاش که انسان در حد توان خود براي هدايت مردم بکوشد؛
گذشت از مردم که بايد در اين زمينه رسول خدا صلي الله عليه وآله و اهل بيت عليهم السلام را که بهترين نمونه هاي گذشت و بخشش هستند الگوي خويش قرار دهيم و هر چه آنان فرمان داده اند با جان و دل بپذيريم و آن را عملي کنيم.
...................................................................
(1) شيخ عباس قمي، الکني والألقاب ج3، ص114- 115.
(2) وسائل الشيعة، ج27، ص92.
(3) مائده (5)، آيه 82.
(4) ر.ک: اصول کافي، ج1، ص407، ح4.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.