«در محضر مرجعیت»
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴6 (جلسه بیست و دوم)
بیست و دومین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴6 با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب علوم دینی، در شامگاه روز پنجشنبه بیست و ششم رمضان المبارک ۱۴۴6 در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.
مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم، وله الحمد
آیا زکات فطره را میتوان در غیر از محل سکونت پرداخت کرد؟
پاسخ: بله، و باید به قیمت محلی که پرداخت میکند باشد.
مرحوم صاحب عروه در این مسأله میفرمایند: «الغائب عن عياله الذين في نفقته يجوز أن يخرج عنهم بل يجب إلا إذا وكلهم أن يخرجوا من ماله الذي تركه عندهم أو أذن لهم في التبرع عنه» (العروة الوثقی، ج3، ص212/ فصل في من تجب عنه، م9).
همچنین میفرمایند: «الأفضل أداؤها في بلد التكليف بها وإن كان ماله بل و وطنه في بلد آخر و لو كان له مال في بلد آخر و عينها فيه ضمن بنقله عن ذلك البلدة إلى بلده أو بلد آخر مع وجود المستحق فيه» (العروة الوثقی، ج3، ص219/ فصل في وقت وجوبها، م5).
آیا هر مکانی که نماز به صورت شکسته بود، روزه نمیتوان گرفت؟
پاسخ: با توجه به روایت «إِذَا قَصَّرْتَ أَفْطَرْتَ وَ إِذَا أَفْطَرْتَ قَصَّرْتَ» (وسائل الشیعة، ج8، ص503/ الباب 15، ح17) فقها فتوا دادهاند که در هر مکانی که نماز شکسته بود، روزه نمیتوان گرفت و پنج مورد از این قاعده عام استثنا هستند که مرحوم صاحب عروه در این مسأله میفرمایند: «قد عرفت التلازم بين إتمام الصلاة و الصوم و قصرها و الإفطار لكن يستثنى من ذلك موارد:
أحدها: الأماكن الأربعة فإن المسافر يتخير فيها بين القصر و التمام في الصلاة و في الصوم يتعين الإفطار.
الثاني: ما مر من الخارج إلى السفر بعد الزوال فإنه يتعين عليه البقاء على الصوم مع أنه يقصر في الصلاة.
الثالث: ما مر من الراجع من سفره فإنه إن رجع بعد الزوال يجب عليه الإتمام مع أنه يتعين عليه الإفطار» (العروة الوثقی، ج3، ص62/ فصل في شرائط وجوب الصوم، م2).
البته همانگونه که در حاشیه عروه بیان شده، به نظر میرسد: «وكذا الراجع من السفر قبل الزوال وقد أُفطر في السفر، فإنه يتم الصلاة ويفطر الصوم، وكذا في الأسفار التي يجوز أو يجب فيها الصوم كصوم ثلاثة أيام للحاجة في المدينة المنورة ونحوه، وصوم الثلاثة في الحج عوض الهدي، فإنه يصوم فيها ويقصر الصلاة».
آیا بردن تمام سر زیر آب باعث بطلان روزه میشود؟
پاسخ: بنابر احتیاط واجب، ارتماس در آب در حال روزه، مفطر میباشد.
مرحوم صاحب عروه در ضمن مفطرات روزه میفرماید: «السابع الارتماس في الماء و يكفي فيه رمس الرأس فيه و إن كان سائر البدن خارجا عنه من غير فرق بين أن يكون رمسه دفعة أو تدريجا على وجه يكون تمامه تحت الماء زمانا و أما لو غمسه على التعاقب لا على هذا الوجه فلا بأس به و إن استغرقه و المراد بالرأس ما فوق الرقبة بتمامه فلا يكفي غمس خصوص المنافذ في البطلان و إن كان هو الأحوط و خروج الشعر لا ينافي صدق الغمس» (العروة الوثقی، ج3، ص24/ فصل في ما یجب الإمساک عنه: السابع).
آیا تعمد کذب بر خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام در حال روزه، باعث بطلان روزه میشود؟
پاسخ: تعمد کذب بر خدای متعال و اهل بیت علیهم السلام از بزرگترین حرامهای هلاککننده است و بنابر احتیاط واجب مبطل روزه است.
مرحوم صاحب عروه میفرماید: «الخامس تعمد الكذب على الله تعالى أو رسوله أو الأئمة صلوات الله علیهم سواء كان متعلقا بأمور الدين أو الدنيا و سواء كان بنحو الإخبار أو بنحو الفتوى بالعربي أو بغيره من اللغات من غير فرق بين أن يكون بالقول أو الكتابة أو الإشارة أو الكناية أو غيرها مما يصدق عليه الكذب عليهم و من غير فرق بين أن يكون الكذب مجعولا له أو جعله غيره و هو أخبر به مسندا إليه لا على وجه نقل القول و أما لو كان على وجه الحكاية و نقل القول فلا يكون مبطلا» (العروة الوثقی، ج3، ص21/ فصل في ما یجب الإمساک عنه: الخامس).
آیا شنیدن صدای خانمی که در حال مداحی میباشد جایز است؟
پاسخ: با دو شرط، شنیدن صدای زن حلال است:
شرط اول اینکه خانم هنگام صحبت کردن -فرقی ندارد صحبت عادی باشد یا مداحی کردن- صدایش را نازک نکند. بر همین نکته آیۀ شریفه قرآن کریم اشاره میکند: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفا» (احزاب / 32) که اگر خانمی هنگام صحبت کردن صدایش را نازک کند، هم خودش مرتکب فعل حرامی شده است و هم اینکه بر باقی مردان حرام است صدای این زن را گوش دهند.
شرط دوم عبارت است از اینکه شخصی که صدای خانمی را گوش میدهد، غریضه جنسیاش تحریک نشود، که گوش دادن او حرام است.
مرحوم صاحب عروه میفرماید: «لا بأس بسماع صوت الأجنبية ما لم يكن تلذذ و لا ريبة من غير فرق بين الأعمى و البصير و إن كان الأحوط الترك في غير مقام الضرورة و يحرم عليها إسماع الصوت الذي فيه تهييج للسامع بتحسينه و ترقيقه قال تعالى (فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ)» (العروة الوثقی، ج4، ص282، م39).
آیا نگاه کردن به زن نامحرم و بالعکس کار حرامی میباشد؟
پاسخ: وظیفه زن، حفظ بدنش میباشد و کل بدن زن عورت است و تمامی بدنش را غیر از ظاهر صورت و ظاهر کف دست، واجب است بپوشاند. نگاه کردن به صورت و ظاهر دست زن نامحرم اگر آرایش نکرده باشد و بدون قصد لذت باشد، اشکالی ندارد. در مورد نگاه کردن به بدن مرد نامحرم، از آن جهت که کل بدن مرد عورت به حساب نمیآید، بنا بر این نگاه کردن به بدن مرد غیر از عورتین اگر بدون قصد لذت باشد، اشکال ندارد.
مرحوم صاحب عروه در این مسأله میفرمایند: «لا يجوز النظر إلى الأجنبية و لا للمرأة النظر إلى الأجنبي من غير ضرورة و استثنى جماعة الوجه و الكفين فقالوا بالجواز فيهما مع عدم الريبة و التلذذ و قيل بالجواز فيهما مرة و لا يجوز تكرار النظر و الأحوط المنع مطلقا» (العروة الوثقی، ج4، ص279، م31).
البته اینکه صاحب عروه فرموده: «النظر إلى الأجنبی»، به نظر میرسد همانگونه که در حاشیۀ عروه بیان شده: «الأظهر جواز نظر المرأة بدون ريبة وتلذذ وافتتان إلى الرجل الأجنبي بمقدار ما كان متعارفاً في عصور المعصومين عليهم السلام من عدم ستره، وعدم منع النساء من النظر إليه كالوجه والرأس والرقبة والقدمين والكفين وشيء مما فوقهما».
همچنین اینکه فرموده: «و الأحوط المنع»، به نظر میرسد، همانگونه که در حاشیۀ عروه بیان شده: «بل الأَولى مع عدم الريبة وعدم اللذة و عدم الافتتان في الوجه والكفين، ومعها على الأحوط وجوبا، والماتن قدس سره احتاط استحباباً في الصلاة، أو السِّتر والساتر قبل المسألة الأولى».
لازم به ذکر است، لخت شدن در سینهزنی چه در خیابان و چه در حسینیهها ایرادی ندارد، بله، خانمها وظیفه دارند که به بدن لخت آن مرد نگاه نکنند، در سالهایی که در کربلا ساکن بودیم، هیئاتهای عزاداری در اربعین و غیر آن، در خیابان لخت سینهزنی میکردند و فقها هم به این امر نه تنها ایراد نمیگرفتند، بلکه در رسالههای عملیه خود فتوا به جواز آن دادند ولی میفرمودند: وظیفۀ بانوان هست که به بدن سینهزنها نگاه نکنند.
کسی که عیال دو نفر است، چه کسی باید زکات فطرهاش را پرداخت کند؟
پاسخ: همانگونه که در جلسات گذشته بیان شد، زکات فطره این شخص بر آن دو نفری که خرجش را میدهند واجب است و با پرداخت هرکدام از دیگری ساقط میشود. اگر هر دو از پرداخت کردن امتناع کردند، باید به صورت تصنیف پرداخت کنند، حتی اگر یکی از آنها درصد بیشتری از مخارج این شخص را پرداخت میکند.
کسی که قصد اقامت ده روز را در مکانی میکند، اگر خارج از حد ترخص رفت و کمتر از مسافت شرعی، آیا قصد اقامتش از بین میرود؟
پاسخ: اگر شخصی در مکانی نیت اقامت ده روز را کرد و به مکانی که خارج از حد ترخص است رفت که کمتر از مسافت شرعی بود، این شخص اگر مدت زمان کوتاهی را در آنجا بود، مثل صبح تا ظهر، نیت اقامتش از بین نمیرود. ولی اگر مدت بیشتری در آن مکان بود همچون یک شب، در این صورت قصد اقامت ده روز این شخص از بین میرود.
چهار فرسخ جهت مسافرت شرعی، از کدام مکان محاسبه میشود؟
پاسخ: هنگامی که دیوار آخرین خانۀ مسکونی شهر دیده نشود، از آنجا حد ترخص است.
مراد از «تبین» در آیه شریفه قرآن کریم: «حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ» (البقرة: 187) چیست؟
پاسخ: «تبین» در آیه شریفه ظاهر در «دیدن» میباشد.
ممکن است گفته شود: آیۀ شریفه قرآن کریم میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى مَا فَعَلْتُمْ نادِمين» (الحجرات / 6) به معنای علم پیدا کردن است.
در پاسخ گفته می شود: در این آیه شریفه با توجه به قرائنی که وجود دارد به معنای علم پیدا کردن میباشد و الا بدون قرینه به معنای دیدن میباشد.
آیا در اوقات شرعی لیالی مقمره و غیر آن متفاوت هستند؟
پاسخ: لیالی مقمره، یا همان شبهای مهتابی، به دلیل تابش نور ماه، طلوع فجر صادق قابل مشاهده حسی نبوده و دیدن سپیده صبح با کمی تأخیر امکانپذیر است. با دیگر اوقات در طلوع فجر تفاوتی ندارد. بحث لیالی مقمره از مباحثی است که در عصور متأخره مطرح شده است و در زمان معصومین علیهم السلام، اگرچه لیالی مقمره وجود داشته، ولی اهل بیت علیهم السلام تفاوتی میان لیالی مقمره و غیر آن قائل نشدهاند. به نظر میرسد که لیالی مقمره خصوصیتی ندارند؛ و الا باید در هنگامی که ابرها مانع باشند، یا طوفان شدید باشد، و یا نورهای فراوان منزلهای شهر مانع باشند، و یا ساختمانهای بلند و آلودگی هوا اگر مانع باشد، هم همچون لیالی مقمره تفاوت قائل شویم.
فایل Word مشروح این جلسه در پیوست تقدیم می شود.