LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر:"
شايسته است که تمام گفتار وکردار وانديشه مان غديري شود
کد 1191
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 دی 1385 - 17 ذوالحجّة الحرام 1427
 
«در روايات اهل بيت عليهم السلام از عيد غدير به اعظم الاعياد تعبير شده است»

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي روز يکشنبه 17 دي ماه 1385 در آستانه عيد سعيد غدير پس از بيان مطلب فوق در جلسه درس خارج خود فرمودند: هنگامي که معتصم عباسي حضرت امام هادي عليه السلام را به جبر از مدينه به سامرا فراخواند، ايشان روز عيد غدير سر راهشان نزد بارگاه مطهر جدشان اميرمؤمنان عليه السلام رسيدند وايشان را زيارت نمودند. از آن جا که محل مرقد مطهر مولاي متقيان از روزگار امام کاظم براي همگان معلوم شده بود، لذا در آن زمان زيارت آن بارگاه مطهر براي ائمه با ترس وتقيه همراه نبود. اين زيارت ـ که زيارت مخصوصه مولاي متقيان در روز عيد غدير مي باشد ـ به شهادت مضامين بالاي آن وبه بناي عقلا وسيره متدينان از زيارات معتبر مي باشد. اين زيارت از زبان امام هادي عليه السلام صادر شده وزيارت حضرت امير از نزديک يا دور به اين زيارت همراه با توجه وفهم توصيه مي شود.

ايشان افزودند: اين زيارت آکنده از مناقب علوي ومعارف الهي است وخط اسلام حقيقي را نشان مي دهد. از جمله در اواخر آن آمده است: «اللهم صلّ علي محمد وآل محمد ... واجعلنا بهم متمسّکين وبولايَتِهِمْ من الفائزين؛(1) خدايا، بر محمد وخاندانش درود فرست وما را از کساني قرار ده که به رشته استوارشان چنگ زده اند ودر پرتو ولايت آنان رستگار وپيروز شده اند». «تمسک» در لغت عرب به معناي پيوستن محکم به شيء مستحکم است واگر آن شيء مستحکم نباشد عرب آن را تمسک نمي خواند وبا تعابير ديگري چون «تشبّث» از آن ياد مي کند. همچنين اگر آن شيء در نهايت استواري باشد ولي شخص با قدرت به آن چنگ نزند، اين حالت نيز «تمسک» خوانده نمي شود.

در حقيقت اهل بيت عليهم السلام تنها دستاويز استوار ومستحکمي هستند که آدمي را از درافتادن به ورطه هلاکت باز مي دارند، البته به شرط آن که خود انسان نيز به رشته استوار ولايتشان چنگ زند ودر اين راه سستي به خرج ندهد.

ايشان ضمن تأکيد بر ارتباط تنگاتنگ ميان اعتقاد به اهل بيت عليهم السلام وپيروي از آنان در مقام عمل فرمودند: در فقره يادشده دو مطلب وجود دارد که يکي ناظر به اعتقاد وديگري ناظر به مقام عمل است: تمسک مربوط به مقام عمل و«بولايتهم من الفائزين» مربوط به اعتقاد است وفقدان يکي از اين دو، به ديگري آسيب مي رساند. بسيارند محدثان عامه که به دليل راستگويي ودرست کاري، احاديثي که روايت مي کنند مورد قبول اصحاب ما هستند، ولي اعتقاداتشان درست نيست.

از سوي ديگر بسيارند کساني که عقيده خوبي دارند ولي بدان پايبند نيستند. از همين روست که امام رضا عليه السلام به عده اي فرمودند: چرا آثار تشيّع را در شما نمي بينم؟

مرجع عالي قدر ضمن تأکيد بر اهميت وحساسيت مسأله اعتقاد اظهار داشتند: شايسته است که انسان عقايد خود را از اهل بيت عليهم السلام بياموزد واز تمايل به مذاهب ومکاتب ديگر که همگي واهي وبراي مبارزه با مکتب اهل بيت ساخته وپرداخته شده اند پرهيز نمايد. مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني مدرسان درس خارج آن روزگار را گرد آورد واز آنها خواست از قول ايشان به طلاب ومصرف کنندگان شهريه بگويند: شهريه اي که بنده مي دهم در عين ناچيزي مِلک من است وراضي نيستم مصرف کنندگان آن به مکاتب انحرافي گرايش يابند.

دانستن عقايد چنين مکاتبي بنا به گفته فقها فقط در حدي که انسان بتواند بطلان آن را ثابت کند کافي است. عمر انسان آن اندازه نيست که براي چنين اموري تلف شود وشايسته است که صرف آموختن معارف ناب اهل بيت شود. از طرفي در کتاب هاي برخي از اين مکاتب که «صحيح» خوانده مي شود، مطالبي درباره خدا وپيامبر وجود دارد که فوق العاده موهوم، خرافي ووهن آميز است.

ايشان ضمن توصيه به مطالعه سيره عملي اميرمؤمنان عليه السلام، براي تمسک بدان فرمودند: آن حضرت در خوراک وپوشاک به اندک بسنده مي فرمودند ويک پيراهن بيشتر نداشتند. خواب ايشان نيز بسيار اندک ودر حد چرت کوتاه بود. در کجاي عالم سراغ داريد که زمامداري با اين قدرت وعظمت هنگامي که از دنيا مي رود هشتصدهزار درهم مقروض باشد وفرزندش بدهي او را اندک اندک بپردازد؟

آن جناب بي شک بهتر از هر شخصي مي دانستند کسي که پول دارد وقرض کند، قرض کردن براي وي مکروه است ولي ايشان اين مبلغ را صرف حوائج مسلمانان ونيازمندان مي فرمودند وچنين کاري نه تنها مذموم نيست که بسيار پسنديده واز فضايل ايشان است. رسول خدا، امام حسن مجتبي، سيدالشهدا وامام رضا عليهم‌ السلام نيز در حالي از دنيا رفتند که مديون بودند وچنين چيزي اشکالي ندارد ودر سيره برخي از علما چون مرحوم سيد ابوالحسن اصفهاني نيز نقل شده است. نقل است که مرحوم ميرزا محمد تقي شيرازي پيشواي نهضت 1920م به رغم اموال فراواني که تحت تصرف ايشان بود، تا آخر عمر در خانه اجاره اي مي زيستند وحاضر به خريد منزل نبودند. وقتي خانواده ايشان بر خريد خانه اصرار کردند وگفتند شايد پس از شما نتوانيم پول اجاره را بدهيم، ايشان لبخندي زدند وفرمودند: من در ميان اين مردم به گونه اي زيستم که پس از من شما را از خانه بيرون نخواهند انداخت.

مطالعه سيره چنين علمايي در کتاب هايي چون: الکني والالقاب، خاتمة مستدرک، والذريعة شدت تمسک آنان را به تعاليم اهل بيت عليهم السلام نشان مي دهد وبراي ما بسيار عبرت آموز است.

ايشان ضمن نکوهش تحميل زهد بر ديگران تصريح کردند: مولاي متقيان هيچ گاه خانواده خود را به زهد اجبار نمي کردند واگر فشاري مي آوردند تنها بر خودشان بود. نقل است که حضرت علي عليه السلام در طول سال فقط يک روز ـ آن هم عيد قربان ـ گوشت مي خوردند؛ زيرا در آن روز همه فقرا مي توانستند گوشت بخورند. روزي در اثناي سال وقتي به خانه آمدند صداي سرخ کردن گوشت شنيدند. وقتي در اين باره جويا شدند به ايشان عرض کردند: بستگان عيالتان گوسفندي کشته اند ومقداري از گوشت آن را براي ايشان فرستاده اند. حضرت فرمودند: «فکلوا هنيئاً مريئا؛(2) بخوريد که گواراي وجودتان باد». اين روايت نشان مي دهد که زاهد حقيقي اگر به مولاي متقيان عليه السلام تأسي مي کند نبايد اطرافيانش را به زهد وادارد وبر خانواده خود سخت بگيرد؛ البته تشويق وترغيب به اين امور کاري پسنديده است.

در روايت آمده است پس از گفتار حضرت که نوعي دعاست آن زن هيچ گاه به بيماري يا دردي مبتلا نشد. در حقيقت بسياري از دين گريزي ها نتيجه همين سخت گيري هاي خلاف شرع است ومسئوليت اين دين گريزي ها بر عهده کساني است که بر خلاف سيره اهل بيت عليهم السلام مردم را به زهد اجبار و الزام کرده اند. کساني که با اخم کردن وترش رويي مي خواهند مردم را هدايت کنند، بايد بدانند که با ترش رويي جامعه هيچ گاه اصلاح نمي شود وچنين چيزي مخالف تعاليم پيشوايان دين وفرهنگ غدير است. اصولاً ملاک ما در همه امور ـ از جمله تبليغ دين ـ خود اهل بيت مي باشند وهر کاري که با سيره آنان منافات داشته باشد از هر کسي صادر شود باطل است.

ايشان تصريح کردند: تمسک عملي در صورتي که با ولايت همراه باشد موجب رستگاري انسان مي شود «وبولايتهم من الفائزين» واين معناي گفتار رسول خداست که فرمودند: «علي وشيعته هم الفائزون؛(3) تنها علي وپيروان اويند که رستگارند».

ايشان در پايان سفارش نمودند: در آخرالزمان هنگامي که کسي با ايمان از دنيا مي رود فرشتگان الهي دچار شگفتي مي شوند. زيرا حفظ ايمان در آن زمان نادر است. بکوشيم جزء افراد معدودي باشيم که با ايمان از دنيا مي روند. بدين منظور شايسته است آموزه هاي غدير را چنان در عمل واعتقادمان تحقق بخشيم که ملائکه مشاهده کنند تمام گفتار وکردار وانديشه ما غديري است.
 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بحارالانوار، ج97، ص367.

2. الاختصاص، ص152.

3. بحارالانوار، ج40، ص76.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.