LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"مرجع عالي قدر:"
غاصبان خلافت به کل تاريخ ستم روا داشتند
کد 1193
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 20 دی 1385 - 20 ذوالحجّة الحرام 1427

 

روز يکشنبه 17 دي ماه 1385 ودر آستانه عيد سعيد غدير آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي با برخي از مسئولان واعضاي حوزه علميه فاطميه [دولت آباد تهران] وحوزه علميه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها [قم] وبرخي از بانوان وشخصيت هاي فرهنگي ديدار نمودند ورهنمودهايي بيان داشتند.

ايشان ضمن اشاره به فقره اي از زيارت غديريه امام هادي عليه السلام که در آن آمده است: «وحال بينک وبينَ مواهبِ اللهِ؛(1) دشمنان دين ميان تو ومواهبي که خدا برايت در نظر گرفته بود جدايي افکندند» فرمودند: کساني که به اميرمؤمنان ستم روا داشتند وبه ناروا منصب خلافت را غصب نمودند، نه فقط به اميرمؤمنان، بلکه به مؤمنان، تمام انسان ها وبه کل تاريخ ستم روا داشتند.

ايشان افزودند: برخي از مواهب بيشماري که خدا به حضرت امير عليه السلام موهبت فرموده است، ارتباطي به خلافت ظاهري ندارد. ايشان چه رئيس حکومت باشند وچه خانه نشين، امام خلايق هستند وتقوا، علم ومقام والايشان نزد خدا در هر دوحالت تفاوتي ندارد. اما در مقابل، برخي ديگر از مواهب خداي متعال به آن حضرت چنان است که فقط در صورتي ثمرات آن به جامعه وهمه مردم مي رسيد که زمام امر ونهي وجنگ وصلح در دست ايشان مي بود وبه جاي 25سال خانه نشيني، مردم مديريت جامعه را به ايشان مي سپردند. دشمان حضرت اجازه ندادند مردم از اين موهبت بي مانند برخوردار شوند وهدف غدير تحقق يابد. اين افراد مانع تحقق فرمايش رسول خدا در غدير شدند وهزاران ستم وناکامي را سبب شدند. از همين روست که ايشان فرمودند: «لو أنّ الأمّة منذ قبض رسول الله اتّبعوني وأطاعوني، لأکلوا من فوقهم ومن تحت أرجلهم؛(2) اگر پس از رحلت رسول خدا صلي الله عليه وآله امت از من پيروي واطاعت مي کردند، به يقين از بالاي سر وزير پاي خود از نعمت هاي خدا بهره مند مي شدند».

آيت الله العظمي شيرازي فرهنگ غدير را انسان ساز وفرهنگ هاي ديگر را توليدکننده غير انسان توصيف وخاطرنشان کردند: فرهنگ هاي ديگر چه بسا کساني را تربيت مي کنند که از درندگان نيز خون آشام ترند وروح انساني يکسره از آنان منسلخ [برکنده] شده است. ولي صلحاي عالَم، پرورده فرهنگ غديرند وتنها يکي از کساني که زاييده وپرورده فرهنگ والاي غدير است ابوذر غفاري است که به گفته برخي ابتدا راهزن بود ولي بعدها با اسلام آشنا شد وپس از رسول خدا صلي الله عليه وآله پيرو اميرمؤمنان بود. او کسي است که تخم تشيّع را در جبل عامل کاشت وهزاران مؤمن وعالِمي که در طول تاريخ از آن جا برخاسته اند نتيجه اقدامات اوست.

ايشان يکي از مهم ترين دستاوردهاي غدير را گذشت از تمام مظاهر دنيوي توصيف وخاطرنشان کردند: ابوذر قربت ودوري از وطن را بر آسايش وديگر راحتي ها ترجيح داد. آورده اند که عثمان او را به شام تبعيد نمود وابوذر در آن جا به تبليغ مکتب اهل بيت پرداخت. لذا معاويه طي نامه اي به عثمان هشدار داد که اگر ابوذر در آن جا بماند کل شامات (سوريه، لبنان، جبل عامل واردن) از دست ما خواهد رفت. لذا ابوذر را بر مرکبي بدون جهاز سوار نمودند وپاهاي او را زير مرکب بستند وکل مسافت ميان شام ومدينه را به همين نحو طي کردند. پس از آن عثمان او را به ربذه تبعيد کرد ودر همان جا از گرسنگي مرد.

مرجع عالي قدر در ادامه يادآور شدند: حاکميت فرهنگ غدير در جامعه باعث مي شود نه تنها ستم واختلاف وتبعيض از جامعه رخت بربندد بلکه روح از خودگذشتگي در ميان مردم ايجاد شود. در چنين حالتي افراد رنج هاي ديگر انسان ها را به جان مي خرند وفقط به فکر منافع خود نمي باشند. در روايات آمده است: روزي امام صادق به شخصي هزار دينار دادند تا با آن تجارت کند. آن شخص با آن پول کار کرد ومبلغ دوهزار دينار را نزد امام آورد. وقتي حضرت ماجراي پول ها را جويا شدند آن مرد گفت: هزار دينار اصل سرمايه است وبقيه سود آن است. چون در معامله صددرصد سود بردم. امام حاضر به قبول هزار دينار دوم نشدند واظهار داشتند: درست نيست کالايي را با سود صددرصد به مسلمانان بفروشيم. من از قبول اين پول صرف نظر کردم چون برکت ندارد. وقتي آن شخص اظهار داشت: در اين معامله فريب دادن، خيانت کردن وخلاف شرعي رخ نداده است، حضرت فرمودند: اگر آن طور بود که اصلاً اين پول حرام بود.

همچنين نقل است وقتي محمدبن ابي عمير پس از هفده سال شکنجه وحبس ومفقود الاثر بودن، از زندان آزاد شد، نزد شخصي آمد که به او بدهکار بود وپرسيد پولي دارد که به او بدهد. او پاسخ منفي داد ولي چند روز بعد با پول نزد محمدبن ابي عمير بازگشت. ابن ابي عمير پرسيد آن پول را از کجا آورده است؟ گفت: ديدم تازه از زندان بيرون آمده اي واموالت را مصادره کرده اند. لذا خانه ام را فروختم تا بدهي ام را بدهم. ابن ابي عمير گفت: از امام سجاد شنيده ام که فرمودند: خانه براي پرداخت دِين فروخته نمي شود. آن شخص گفت: معناي اين روايت اين است که تو حق نداري مرا به فروش خانه ام مجبور کني. نه اين که خودم با اختيار چنين کنم. ابن ابي عمير سوگند ياد کرد که من در وضعيتي هستم که حتي به يک درهم [يک دهم دينار] هم نياز دارم ولي به خدا قسم حتي يک درهم از اين مال را هم نخواهم گرفت. برو ومعامله را فسخ کن.

در اين مثال ابن ابي عمير صاحب مال ودر نهايتِ اضطرار بود وبدهکار، خود به اختيار خانه اش را فروخته بود ولي سوگند ياد کرد از آن مبلغ درهمي بر نخواهد داشت. از سوي ديگر وقتي بدهکار پول آورد لازم نبود ابن ابي عمير بپرسد آن پول را از کجا تهيه کرده اي؟ ولي او چنين کرد. علت اين است که ابن ابي عمير در فرهنگ غدير پرورش يافته است واين فرهنگ مي گويد هرچه براي خود مي پسندي براي برادر ديني ات همان را بپسند.

معظم له تأکيد کردند: اگر اين فرهنگ حاکم مي شد هيچ فقيري به جا نمي ماند وهيچ طلاقِ بي جا وستم وناروايي در عالم رخ نمي داد وهمگان در ناز ونعمت زندگي مي کردند؛ زيرا غدير انسان واقعي مي سازد، نه هيئت ظاهر انساني. همه اينها جزء مواهبي است که ستمگران مانع برخورداري مردم از آن شدند.

ايشان در پايان سفارش نمودند:

1. اکنون که ما به فرهنگ غدير تعلق داريم کوشش کنيم در ادعاي پيروي از صاحب غدير صادق باشيم وپيروي ما صرفاً زباني وصوري نباشد.

2. تصميم بگيريم همچون امثال ابن ابي عمير فرهنگ غدير را در خود تحقق بخشيم وآن را گسترش دهيم.

 

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. بحارالانوار، ج97، ص361 (باب5ـ زياراته صلوات الله عليه...).

2. بحارالانوار، ج31، ص424 (باب احتجاج اميرالمؤمنين عليه السلام).

 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.