LOGIN
بیانات
shirazi.ir
در دنيا بذر نيکي بکاريد تا در آخرت ثمرات نيکوي آن را به دست آوريد
کد 1358
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 26 تیر 1386 - 1 رجب الأصب 1428
 
 
«انتم في ممرّ الليل والنهار في آجال منقوصة وأعمال محفوظة والموت يأتيکم بغتة، فمن يزرع خيراً يحصد غبطة، ومن يزرع شراً يحصد ندامة؛(1) شما در گذرگاه شب ها وروزها قرار داريد وپيوسته از عمرتان کاسته مي شود واعمالتان ثبت ومحفوظ است ومرگ به ناگاه شما را فرا خواهد گرفت، هرکه نيکي بکارد مورد غبطه واقع مي شود وآن که تخم بدي بکارد جز پشيماني حاصلي ندارد».

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي دام ظله پس از بيان حديث شريف نبوي فوق در جمع شماري از زائران سعودي (اعضاي کاروان هاي زيارتي نورالرضا والعقيلة) که روز شنبه 23/تير/86 با ايشان ديدار کردند، اظهار داشتند: رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله در اين روايت شريف از گذشت شب ها وروزها به گذرگاه تعبير فرموده اند. انسان هرقدر در اين دنيا به سر برد وهر اندازه از خدا عمر بگيرد، مدت زندگاني اش جز گذرگاهي که دمي در آن مي آسايد وسپس آن را ترک مي گويد نيست. وقتي از کسي که چهل سال عمر کرده است بپرسيم: اين سال ها را چگونه گذراندي همان پاسخي را مي دهد که قرآن کريم فرموده است: «قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ؛(2) يک روز يا بخشي از يک روز را آرميده ايم»، اين حقيقتي است که اغلب مردم آن را فقط پس از مرگ تصديق مي کنند.

ايشان با تأکيد بر نقش سرنوشت ساز دوران کوتاه عمر در سعادت وشقاوت جاويد انسان فرمودند: اين درست که روزگاري که شخص در اين عالم سپري مي کند دوران کوتاهي است ولي نقش مؤثر وسرنوشت ساز وفوق العاده مهمي در زندگاني اخروي وي دارد. آدمي هرچه در اين دنيا ومدت کوتاه عمر خود بکارد، در آخرت ثمره آن را کسب خواهد کرد. اگر اعمال نيک به جا آورده است دستاورد نيکويي براي وي دربر خواهد داشت واگر ـ العياذ بالله ـ بذر شر کاشته باشد، جز بدي برداشت نخواهد کرد. ممکن است اين شر يک سخن نابه جا، يک نگاه ناروا يا حتي يک گام ناشايست باشد.

معظم له عموم زائران را به استفاده بهينه از فرصت هاي معنوي از جمله زيارت بارگاه اهل بيت عليهم السلام توصيه کردند ويادآور شدند: بکوشيد طي ايام زيارت وديگر اوقات اين فرمايش رسول خدا صلي الله عليه وآله را پيوسته به ياد داشته باشيد وآن را به خود تلقين نماييد. هرگاه به مشکلي مالي، سياسي، اجتماعي، خانوادگي ويا جسمي برخورد کرديد که به رغم تلاش، از حل آن ناتوان مانديد، اندوه به خود راه مدهيد وخود را بيش از اندازه به رنج وزحمت نيندازيد. زيرا حيات زودگذر اين جهان گذرگاهي است که آدمي چندان در آن نمي پايد.

در اين ديدار همچنين آيت الله سيد محمد رضا شيرازي طي بياناتي درخصوص «ايمان واميد» اظهار داشت: يکي از ويژگي هاي مهم انسان مؤمن که تا دم مرگ وحتي پس از آن بايد همراه وي باشد اميد به رحمت بي کران الهي است.

وي افزود: خداي متعال فرموده است: «وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ؛(3) جز گمراهان چه کسي از رحمت پروردگارش نوميد مي شود؟» ونيز فرموده است: «وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ؛(4) واز رحمت خدا نوميد نشويد که جز کافران از رحمت خدا مأيوس نمي شوند». اين دو آيه شريفه آشکارا به ما مي گويند که نااميدي از رحمت حق، نشان کفر وگمراهي، وسرشار بودن از اميد به خدا نشانه ايمان وهدايت است. انسان کافر به منطق علمي تکيه مي کند ولذا دچار نوميدي مي شود ولي مؤمن که تکيه گاهش منطق دين است، هيچ گاه افسرده ودلسرد نمي شود. البته اين بدان معنا نيست که منطق علم ومنطق دين با هم ناسازگارند بلکه منطق دين بالاتر وفراتر از آن ديگري است زيرا علم فقط وفقط بر معادلات مادي تکيه دارد، در صورتي که منطق دين علاوه بر ماديات، معنويات وناديدني ها را نيز مدنظر دارد.

وي يادآور شد: به دليل اهميت والاي «اميد» مشاهده مي کنيم که اولياي دين اميدوارترين افراد به رحمت خداي سبحان مي باشند. وجود مبارک مولاي متقيان در مناجات با خدا عرضه مي دارند:
 
الهي لَئِنْ عذّبتني ألفَ حجةٍ *** فَحَبلُ رجائي منک لا يتقطّعُ
 
بار خدايا، اگر مرا هزار سال مورد عقوبت قرار دهي، رشته اميدم به تو گسسته نخواهد شد.

ونيز در دعاي کميل مي خوانيم: «فبعزتک يا سيدي ومولاي أُقسم صادقاً لئن ترکتني ناطقاً لاضجنّ إليک بين أهلها ضجيج الآملين؛ آقا ومولاي من، صادقانه به عزتت سوگند مي خورم که اگر در دوزخ توان گفتار از من نستاني، چون همهمه اميدواران به سوي تو بانگ بر خواهم آورد».

نيز در روايت شريفي از امام صادق عليه السلام آمده است: در روز قيامت وقتي امر مي کنند که آخرين بنده را به سوي دوزخ ببريد، آن بنده به پشت سر خود مي نگرد... خداي جل وجلاله از او مي پرسد: چرا به پشت سر نگريستي؟ عرضه مي دارد: پروردگارا، گمان من به تو اين نبود. خداي متعال مي پرسد: گمان تو به من چه بود؟ عرضه مي دارد: پروردگارا گمان داشتم از سر گناهانم درگذري ومرا به بهشت داخل کني. خداي متعال مي فرمايد: او در مدت زندگاني خود حتي ساعتي به من گمان نيک نداشت واگر دمي به من گمان نيک مي داشت او را از آتش دوزخ نمي ترساندم. ولي دروغ او را راست بشماريد واو را به بهشت داخل کنيد.(5)
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
1. بحارالانوار، ج68، ص176 (باب64ـ الاجتهاد والحث علي العمل، حديث15).

2. کهف(18)، آيه19.

3. حجر(15)، آيه56.

4. يوسف(12)، آيه87.

5. وسائل الشيعه، ج15، ص231 (باب16ـ وجوب حسن الظن بالله و...).
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.