هشتمین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳، با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب علوم دینی، در شامگاه روز دوشنبه ۸ رمضان ۱۴۴۳ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.
مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:
برخی از فروعات کثیر السفر
در ابتدای جلسه یکی از فضلا سوال کرد: راننده ای که شغل او سفر است اما اگر سفری برود به جهت غیر شغل خود، مثلا برای زیارت یا صله ارحام سفر کند، حکم نماز و روزه در آن سفر چیست؟
حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در پاسخ فرمودند: این مسئله را صاحب عروه([1]) و دیگر فقها مطرح کرده اند و شاید تسالم باشد بر اینکه کثیر السفر در سفری که به جهت غیر شغل و کارش می رود نمازش قصر بوده و نباید روزه بگیرد.
عمل به قاعده اهم و مهم توسط مقلد
سوال شد: آیا مقلد می تواند خودش به قاعده اهم و مهم عمل کند؟
مرجع عالیقدر فرمودند: اهم بودن، حکم شرعی است و باید از شارع مقدس برسد، اگر مجتهد در موردی فتوا به اهم بودن حکمی نمود بر مقلد لازم است طبق آن عمل کند مگر در جایی که مقلد علم به خطای حکم مجتهد یا خطای مستند و دلیل حکم پیدا کند، در این صورت جایز نیست به نظر مجتهد عمل کند زیرا فتوای مجتهد یک اماره و منجز و معذر است و حجیت اماره در ظرف شک است و با وجود علم بر خلاف، دیگر حجت نیست زیرا اردأ انواع اجتماع ضدین است.
سوال شد : آیا تزاحم همیشه در حکم است؟ و آیا ممکن است اهمیت حکم ناشی از اهمیت موضوع باشد؟
معظم له فرمودند: بله، تزاحم در حکم است، گاهی تزاحم بین دو واجب، یا دو حرام، یا واجب و حرام می باشد. اما منشا اهمیت یک حکم، اسباب مختلفی می تواند داشته باشد، گاهی مناسبت حکم و موضوع و گاههی قرائن داخلیه وخارجیه و گاهی به خاطر موضوع حکم می باشد.
سوال دیگری که مطرح گردید این بود: فرمودید اگر اشتباه فتوای مجتهد برای مقلد محرز شد برایش حجت نیست، آیا در حکم حاکم نیز همينگونه است؟
مرجع عالیقدر فرمودند: آری، زيرا ما مأمور به حكم به ظاهر هستيم، حتى آقا رسول الله (صلى الله علیه و آله) به ظاهر حکم میفرمودند، و بنا نبود که به علمشان عمل کنند، آن حضرت فرمودند: «إنّما أقضي بينكم بالبيّنات والأيمان، وبعضكم ألحن بحجّته من بعض، فأيّما رجل قطعت له من مال أخيه شيئاً، فإنّما قطعت له به قطعة من النار»([2]).
دلیل مفطریت غبار، دود و بخار غلیظ
سپس از دلیل مفطریت غبار غلیظ سؤال شد.
مرجع عالیقدر دام ظله فرمودند: غبار غلیظ تحت عنوان اکل و شرب وارد نمی شود، و مشهور متأخرین با استفاده از روایت: «... أو کنس بیتاً فدخل في أنفه وحلقه غبار...[3]»، بنابر احتیاط وجوبی غبار غلیظ را مفطر صوم دانسته اند، اگرچه برخی هم فتوا به مفطریت آن داده اند؛ و البته سند روایت مورد بحث است، ولی با عمل مشهور جبر سندی می شود، و با فهم عدم خصوصیت از این روایت دود غلیظ و بخار غلیظ را نیز علی الأحوط مفطر دانسته اند، وصاحب عروه فتوا به مفطریت داده است([4]).
وجوب امساک در روزۀ ماه رمضان
پرسیده شد: شخص روزه دار در ماه رمضان اگر مرتکب مفطری شد، چرا باید در باقیمانده روز امساک کند؟
معظم له فرمودند: در فرض مسئله، بر لزوم امساک، فقها اجماع دارند.
حکم روزه ذو العطاش و بیماران کلیوی
سپس سؤالاتی پیرامون حکم روزه ی ذو العطاش و شخصی که بیماری کلیوی دارد، و نوبالغان و کارگرانی که آب نخوردن برایشان حرجی یا ضرری است پرسیده شد.
مرجع عالیقدر دام ظله فرمودند: به نظر می رسد که نسبت به ذو العطاش (یعنی: من به داء العطش) احساس عطش، موضوع حکم نیست، بلکه کاشف از نوعی بیماری است که نیاز به آب دارد، بنابراین بیمار کلیوی نیز با آنکه احساس عطش نمی کند ولی باید آب بنوشد ملحق به ذو العطاش است، ولی الحاق نانوا و مثل آن، همچنین نوبالغی که نمی تواند آب نیاشامد به ذو العطاش محرز نیست، پس در صورتی که آب نیاشامدن سبب عسر و حرج بر ایشان باشد، به قدر ضرورت آب آشامیده و از دیگر مفطرات امساک می کنند، و در وقتی دیگر نیز روزه را قضا می کنند؛ البته این حکم فقط در مورد آب آشامیدن است، و اگر شخصی غذا نخوردن برای او ضرر یا حرج بالغ دارد، آن روز را روزه نمی گیرد و بعدا آن را قضا می کند.
و وجه عدم الحاق غذا خوردن به آشامیدن آب، در صورت اضطرار به خوردن اگرچه به یک قرص کوچک باشد، این است که فهم عدم خصوصیت احتیاج به احراز دارد، و در این مسئله ندیدم که احدی از فقها این فهم را داشته باشد، و این مسئله نسبت به خود آشامیدن آب نیز در غیر ذو العطاش اجماعی نیست.
سؤال شد: حکم آشامیدن آب های غنی شده با املاح برای ذو العطاش و بیمار کلیوی چیست؟.
مرجع عالیقدر فرمودند: مادامی که آب مطلق بر آن صدق کند، آشامیدن آن برای بیماران مذکور جایز است، همچون آب دریا با آنکه شور است، اما به جهت صدق آب بر آن، وضو و غسل با آن جایز است، بر خلاف برخی از عامه که قائل به عدم جواز غسل و وضو با آب دریا شده اند.
حکم فقدان بعضی از خصال کفاره جمع
در ادامه یکی از فضلا سؤال کرد: در زمان ما آزاد کردن برده ممکن نیست، آیا در کفاره جمع، بدل برای آن آورده می شود؟
معظم له دام ظله فرمودند: خیر، در زمان ما که برده شرعی وجود ندارد، آزاد کردن برده ساقط است و بدلی برای آن آورده نمی شود، اگرچه برخی نادر از فقها گفته اند: اگر یکی از موارد کفاره جمع ممکن نبود کفاره جمع کاملا ساقط می شود، ولی دلیلی بر این سخن نیست.
قضای نماز و روزه والدین
یکی از حاضرین سؤال نمود : آیا قضای نماز و روزه والدین در صورتی که عمدا و عصیانا ترک شده باشد بر ولد اکبر واجب است؟
مرجع عالیقدر فرمودند: روایات این مسئله مطلق است، وبرخی از فقهاء احتیاط وجوبی کرده اند که حتی اگر عمدا و عصیانا نماز و روزه را ترک کرده اند، بر ولد اکبر واجب است قضا کند، اما به نظر می رسد که اطلاق روایات، منصرف از صورت ترک عمدی است.
حکم تارک الحج
سوالی شد: تارک الحج مطرح، با توجه به آیه شریفه که می فرماید: «... وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ»([5]) آیا کافر محسوب می شود یا خیر؟
آیت الله العظمی شیرازی در پاسخ فرمودند: مقصود از کفر در آیه شریفه، کفر عملی است، نه کفر اعتقادی، و اینکه در حدیث شریف نسبت به تارک الحج فرموده: «فليمت يهوديّاً أو نصرانيّاً[6]» مراد از آن با توجه به روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) این است که در روز قیامت، در صف یهود یا نصاری مبعوث می شود[7].
عدم جواز تظاهر به روزه خواری در ماه رمضان
یکی از فضلای حاضر پرسید: چرا شخص معذور همچون مسافر و مریض، جایز نیست علنا روزه بخورد وجیزی بیاشامد؟
معظم له فرمودند: به جهت هتک حرمت ماه مبارک رمضان جایز نیست.
مراجعه خانم به طبیب مرد
سپس سؤالاتی پیرامون مراجعه بانوان به دکتر مرد و بالعکس پرسیده شد.
مرجع عالیقدر با اشاره به روایتی از امام باقر (علیه السلام)([8]) فرمودند: این مسئله دلیل خاص دارد، و (ارفق) بودن که در روایت آمده یکی از ملاک های جواز رجوع به دکتر از جنس مخالف است، وهمچنین در بعضی روایات وارد شده: پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در جنگ ها برای پرستاری و درمان مجروحان از خانم های پرستار استفاده می نمودند.
و از کلمه (ارفق) شاید تعدّی به طبیب (حاذق تر) استظهار شود.
معنای کراهت در عبادات
سوال شد: مرحوم صاحب عروه، روزه را به اقسام اربعه تقسیم نموده، که یک قسم روزه مکروه است، وایشان کراهت را به معنای قلت ثواب دانسته است([9])؛ چه اشکال دارد در مواردی بگوئیم کراهت در عبادت به معنای عدم اصل ثواب و عدم محبوبیت آن می باشد، مانند روزه روز عاشورا؟
معظم له فرمودند: ممکن نیست عملی عبادت باشد لکن اصلا محبوبیت نداشته باشد، چرا که عدم محبوبیت با مقربیت قابل جمع نیست، به همین جهت، فقها بین عبادت و کراهت جمع نموده، واقل ثوابا را مطرح فرمودند، لکن به نظر می رسد که لازم نیست کراهت در عبادت را مطلقا به معنای قلت ثواب بگیریم، زیرا ممکن است ثوابی که به ازای عبادت مکروه داده می شود، کامل باشد، اما در عین حال نوعی حزازت و منقصت در آن عبادت باشد، همچون اجیری که به مقتضای اجاره عمل می کند ولی در اثناء کار لودگی می کند، اگرچه مستحق اجرت است ولی در عمل او نوعی حزازت وجود دارد،
از طرفی سراغ ندارم که مکروه در عبادات به معنای اولویت ترک مطلق آن باشد، بله وقتی گفته می شود فلان عبادت مکروه است، مثلا نماز در حمام، یعنی ترک الی البدیل شود نه ترک مطلق.
حکم آب یا غذا دادن به کسی که عمدا روزه نمی گیرد
در پایان سؤال شد: آیا آب یا غذا دادن در روز ماه رمضان به شخصی که بدون عذر روزه نمی گیرد، جایز است؟
مرجع عالی قدر فرمودند: جواز آن مشکل است.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرين.
[1]) العروة الوثقی: کتاب الصلاة، فصل فی صلاة المسافر، ص306، م45.
[2]) وسائل الشیعة: ج27 ص232 ح33663.
[3]) وسائل الشیعة: ج10 ص69 ح12850.
[4]) العروة الوثقی والتعلیقات علیها: ج10، ص90، کتاب الصوم، فصل فی المفطرات، السادس.
[5]) سوره آل عمران : 97.
[6]) وسائل الشیعة: ج11 ص30 ح14162.
[7]) يا علي ، من سوّف الحجّ حتى يموت بعثه الله يوم القيامة يهوديّاً أو نصرانيّاً (وسائل الشیعة ج11 ص32 ح14164).
[8]) مراجعه شود به: وسائل الشیعة: ج20 ص233 ح25512.
[9]) العروة الوثقی والتعلیقات علیها: ج10 ص341 کتاب الصوم، فصل فی اقسام الصوم.