LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"«در محضر مرجعیت»"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (جلسه نوزدهم)
کد 28130
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 08 اردیبهشت 1401 - 26 رمضان العظيم 1443

نوزدهمین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب حوزه های علمیه، در شامگاه روز ۲۴ رمضان العظیم ۱۴۴۳ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

فراموش کردن غسل جنابت در ماه رمضان

در ابتدای جلسه یکی از فضلای حاضر مسأله ای از کتاب (العروة الوثقی) مطرح نمود و گفت: در کتاب العروة الوثقی آمده است (الأقوی بطلان صوم شهر رمضان بنسیان غسل الجنابة لیلاً قبل الفجر حتی مضی علیه یوم أو أیام) و حضرت عالی حاشیه فرموده اید که: (اذا لم یغتسل غسلا آخر، و الا کفی علی الاظهر)([1]) وجه این فرمایش چیست؟

مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی (دام ظله) فرمودند: کسی که غسلی واجب مانند جنابت بر ذمه اوست، در تحقق امتثال، قصد آن غسل واجب بخصوصه شرط نیست. شارع فرموده جنب باید غسل کند و نفرموده است که باید این غسل به نیت و قصد جنابت باشد. بنابر اين اگر شخصی اصلا اسم آن غسل واجب را نمی داند، اما با قصد قربت و خلوص غسل کند، امتثال نموده است؛ زیرا بیش از این مقدار، دلیل نداریم. وشخصی که غسل جنابت را فراموش کرده، اما مثلا غسل جمعه را انجام  داده، همین مقدار در امتثال غسل جنابت کفایت می کند.

به بیان دیگر: در اغسال، نیت اصل غسل لازم است اما نيت آن غسل بخصوصه واجب نیست، بلکه فقط قصد قربت و خلوص، به این معنی که آن عبادت را فقط برای خدای متعال انجام مي دهد، در آن شرط است. پس اگر شخصی چند غسل بر او باشد، مثل غسل جنابت، عادت زنانه، غسل نذری و غسل زیارت، به صرف انجام یک غسل، از همه آن اغسال کفایت می کند. البته آن غسل مشروع باشد يا مستحب ویا واجب، حتى اگر ـ طبق مبناي مشهور فقها ـ با (قاعده تسامح) مستحب شده باشد نیز کافی است. این حمل در هر مطلق و مقیدی جاری است، برخلاف متباینین.

در ادامه معظم له با اشاره به شواهد عديدي بر این مطلب، فرمودند:

یکی از این شواهد ـ که البته در باب مستحبات است ـ خبر رجاء بن ابی الضحاک مي باشد که از مدینه تا مرو مصاحب امام رضا (علیه السلام) بوده. او در احوال آن حضرت بیان کرده: «ثمّ يصلي صلاة جعفر بن أبي طالب أربع ركعات، يسلّم في كلّ ركعتين، ويقنت في كلّ ركعتين في الثانية قبل الركوع وبعد التسبيح، ويحتسب بها من صلاة اللّيل» (وسائل الشيعة، ج4، ص56، ح4496).

در این روایت بیان شده حضرت چهار رکعت از نافله شب را به طریق نماز حضرت جعفر طیار خواندند، و از نماز شب خود حساب کردند. بنابر این، هم نماز شب محسوب می شود، و هم نماز حضرت جعفر طیار (علیه السلام).

سپس مرجع عالیقدر فرمودند: شیخ بهایی و برخی از محشین عروه ميفرمايند در واجب و مستحبی که متباینین نیستند امكان تداخل وجود دارد، مانند اینکه در وقت نافله شب، یازده رکعت نماز قضا بخواند، که در این صورت نافله شب نيز محسوب می شود.

از علامه حلی (رضوان الله علیه) نقل شده است که استفتائی از ایشان شد مبنی بر اینکه شخصی سالیان زيادي نماز ظهر و عصر خود را قبل از وقت می خوانده، تکلیفش چیست؟

مرحوم علامه فرمودند: فقط یک روز، نماز خود را قضا کند كافي است، زیرا هر روز که نماز را قبل از وقت می خوانده، ادا محسوب نمی شده، لکن قضای نماز دیروزش به حساب می آمده، از باب اینکه در نیت قصد ادا و قضا لازم نیست، و آن شخص در تطبیق نیت اشتباه کرده است. وبه نظر می رسد حرف خوبی است، و با این فرمایش استدلال به حدیث (لا تعاد) که یکی از مستثنیات آن، وقت است و فتوا به وجوب قضای همه نمازها جایی ندارد.

شرط بودن قبض در هدیه

سپس پرسیده شد: اگر شخصی برای دیگری هدیه ای خریداری کرده، ولی هنوز به او تحویل نداده است، اگر سر سال خمسی خريدار برسد، آيا باید خمس آن را بدهد؟

مرجع عالیقدر فرمودند: بله، زیرا تا زمانی که هدیه را تسلیم شخص نکند، قبض نشده و از اموال خريدار حساب می شود. اگر شخصی مثلا به زیارت بیت الله الحرام رفت و سوغاتی فراوانی برای اشخاص مشخصی خریداری کرد، و قبل از تسلیم آن ها فوت کرد. این هدیه ها چون تسلیم آن اشخاص نشده، از اموال و ترکه میت به شمار می رود وبين ورثه تقسيم مي گردد.

التفات تفصیلی به ثواب عمل

در ادامه یکی از فضلای حاضر در جلسه از قاعده (من بلغه ثواب عمل) در ادله سنن پرسید: آیا با توجه به صحیحه هشام([2]) و مانند آن، برای استحقاق ثواب، باید التفات تفصیلی به ثواب آن عمل داشته باشد یا خیر؟

آیت الله العظمی شیرازی فرمودند: خیر، التفات تفصیلی لازم نیست؛ به قرینه آنکه فتوای فقها نيز از صغریات قاعده تسامح بوده و در فتوای فقها ذکر ثواب نمی شود. و قرینه دیگر، بر اینکه التفات تفصیلی به ثواب لازم نیست، این است که این قاعده شامل مکروهات نیز می شود، با آنکه در مکروهات بلوغ ثواب نیست، اگرچه لازمه ترک مستحب، ترتب ثواب است، زیرا ترک هر مکروهی دارای ثواب مي باشد.

در ادامه، معظم له فرمودند: در قاعده تسامح در ادله سنن دو مطلب است:

1) اصل استحباب با آن ثابت می شود،

2) مستحق ثواب آن عمل ميشود حتى اگر ثواب تفصيلي آن را نداند.

بداء در قضای الهی در شب قدر

سپس از روایتی که امام صادق (علیه السلام) در آن دعایی را برای شب اول ماه رمضان به عمار ساباطی([3]) تعلیم دادند، سؤال شد، که آیا آنچه در شب قدر، قضای الهی است برای افراد، بداء در آن راه دارد؟

مرجع عالیقدر فرمودند: بداء به معناي صحيح آن، در همه امور راه دارد.

ودر این فقره از دعا ومانند آن که می فرماید: «... واجعل فيما تقضي وتقدر من الامر المحتوم فيما تفرق من الامر الحكيم في ليلة القدر من القضاء الذي لا يرد ولا يبدل ...»، چند مطلب باید مورد توجه قرار بگیرد:

1) اين درخواستي است از خدای متعال که آن را قضا و امر محتومی قرار بدهد که تبدیل نشود، نه اينكه قضاء الهي قابل بداء نيست، پس منوط به پذیرش این دعا توسط خدای متعال است.

2) در برخي ادعيه، حضرت به راوي تعليم ميكنند كه چنين بگويد ولازم نيست حتما دعایي باشد كه خود حضرت بخوانند، ممكن است امام (علیه السلام) آن را به عمار برای خواندن او و دیگران تعلیم فرمودند.

3) معمولا نسبت اين ادعيه با قاعده تسامح در ادله سنن است، ودر مقابل ادله قطعي بداء، تعارض نمي كند، و از طرفي این مورد از مستثنیات آن شمرده نشده است،

البته بداء نسبت به خدای متعال به معنای ابداء است.

قضای مستحبات موقت

سپس پرسیده شد: آيا مستحبات دارای وقت خاص، قابل قضا مي باشد، اگر انسان موفق نشد آن را در وقت خود انجام دهد؟

معظم له فرمودند: مرحوم حاج آقا رضا همدانی، و مرحوم اخوی (رضوان الله علیهما) در این زمینه مفصلا بحث کرده و بنابر برخی ادله، نظرشان این است که اصل در عبادات این است که قابل قضا باشد، مگر دلیلی امكان قضا را از آن نفي کند، وبه نظر می رسد برداشت آنان صحیح باشد، همانگونه که در روایتی فرموده است: «إنّما النافلة مثل الهدية متى ما أُتي بها قبلت»([4]). مرحوم شیخ منیر الدین بروجردی اصفهانی نیز به این مطلب در رساله (الفرق بین الفریضة والنافلة) اشاره دارند. در مقابل، برخی در واجبات گفته اند اصل این است که هیچ عملی قضا ندارد، مگر دلیلی قضا را برای آن ثابت کند.

عدالت میان همسران

در ادامه از آیه شریفه: «فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً»([5])، و آیهۀ شریفۀ: «وَلَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ»([6]) سؤال شد، که وجه جمع میان این دو آیۀ مبارکه چیست؟

مرجع عالیقدر فرمودند: مفسرین و فقها در تفسیر و وجه جمع بین این دو آیۀ شریفه مطالبی بیان کرده اند که برای آشنایی به اقوال مختلف می توان به آن ها مراجعه کرد، در برخی روایات بیان شده است که مقصود از عدالت در آیۀ اول: عدالت در نفقه است، و مقصود از عدالت در آیۀ دوم: عدالت در مودت و محبت قلبی است([7]).

ودر هر صورت مستفاد از آيات كريمه وروايات شريفه در اين مورد، فرق بين حكم تكليفي وحكم وضعي است، اگر كسي بين زوجات خود، عدالت لازم را رعايت نكرد ، گناه كرده اما عقد دوم وسوم وجهارم او باطل نيست، عدم عدالت حكم تكليفي دارد كه حرمت است اما حكم وضعي يعني بطلان را در پي ندارد.

خلقت زمین و آسمان

سپس از وجه جمع بین آیۀ شریفۀ: «فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ»([8]) و آیۀ شریفۀ: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ»([9]) پرسیده شد.

معظم له فرمودند: منافاتی میان این دو آیۀ مبارکه نیست، زیرا آیۀ اول از خلقت هفت آسمان سخن می گوید، و آیۀ دوم از خلقت آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست، علاوه بر اینکه اینها اشاره به مراتب دارد، و در آیات شریفۀ قرآن کریم نظائری برای آن وجود دارد.

مثلا نسبت به تَوَفِّی (اخذ کامل روح از جانداران) سه گونه در آیات تعبیر شده است:

1ـ «اللهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ»([10]).

2ـ «إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا»([11]).

3ـ «قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ»([12]).

که نسبت (تَوَفِّی) وميراندن به خدای عزوجل حقیقی است و نسبت به غیر خدای متعال که ملک الموت و ملائکه باشند شبه مجازی است يعني بالاستقلال نيست بلكه بإرادة الله مي باشد.

و نظیر دوم آن، تعابیر سه گانه ای است که در این آیات شریفه آمده است:

1ـ «رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ»([13])،

2ـ «فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ»([14])،

3ـ «رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ»([15]).

ودر بسیاری از موارد، استعمالات قرآني مَجازات يا شبه مجازات است که قرینه دارد و جمال و زیبایی لغت عرب در همین مَجازات و کنایات و استعارات است.

معیار در قتل خطا، شبه عمد و عمد

سؤال دیگری که مطرح گردید در رابطه با معیار قتل خطا و شبه عمد و عمد بود؟

معظم له فرمودند: روایات در بیان معیار این سه قسم، مختلف است و در (جواهر الکلام) این بحث مطرح است و در بعضی از مصادیق این سه قسم بین فقها اختلاف نظر وجود دارد.

در ادامه معظم له فرمودند: صاحب جواهر این فرع را مطرح نموده که اگر شخصی مقابل فردی که ضعیف القلب است روضه سخت و سنگینی بخواند و آن فرد در اثر شنیدن آن مصیبت جان دهد، آیا روضه خوان قاتل محسوب می شود؟ صاحب جواهر فرموده: هیچ یک از اقسام سه گانه قتل در این مورد نبوده و ادله منصرف از آن مي باشد چنانچه امیر المومنین (علیه السلام) برای همام خطبه متقین را خواندند و او دراثر شنیدن آن خطبه جان داد.

توالی در افعال وضو

در پایان جلسه یکی از حضار در مورد راه رفتن در اثنای وضو سؤال کرد: که مبطل نبودن راه رفتن حین وضو در صورتی که موالات برهم نخورد، آيا دلیل خاص دارد؟

معظم له فرمودند: دلیل خاص ندارد، بلکه از روایات وضو استفاده شده است که وضو یک عمل واحد است، و لذا موالات در آن شرط است، برخلاف غسل، که چند عمل است، و لذا موالات در آن شرط نیست.

وصلى الله على محمد وآله الطاهرين.

([1]) العروة الوثقی، کتاب الصوم: فصل في ما يجب الامساک عنه في الصوم من المفطرات، ص326، م50.

([2]) وسائل الشیعة: ج1 ص80 باب 18.

([3]) وسائل الشیعة: ج10 ص322 ح13511.

([4]) وسائل الشیعة: ج4 ص233 ح5011.

([5]) سوره نساء : 3.

([6]) سوره نساء : 129.

([7]) البرهان فی تفسیر القرآن: ج2 ص17 ح2094 وح2095 وص183 ح2180 وح2781.

([8]) سوره فصلت : 12.

([9]) سوره ق : 38.

([10]) سوره زمر : 42.

([11]) سوره انعام : 61.

([12]) سوره سجده : 11.

([13])  سوره مزمل : 9.

([14]) سوره معارج : 40.

([15]) سوره رحمن : 17.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.