LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"«در محضر مرجعیت»"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ (جلسه بیست و سوم ـ پایانی)
کد 28238
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 12 اردیبهشت 1401 - 30 رمضان العظيم 1443

بیست و سومین و آخرین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳ با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب حوزه های علمیه، در شامگاه روز ۲۸ رمضان العظیم ۱۴۴۳ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

نامگذاری سوره های قرآن

در ابتدای جلسه یکی از حضار سوالی راجع به اسامی سور قرآن مطرح کرد که این اسامی از چه زمان تعیین شده است؟

مرجع عالیقدر فرمودند: رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در روایتی می فرماید: «الفاتح الخاتم الذي يفتح القرآن ويختمه، فله عند الله دعوة مستجابة»([1])، از این روایت شریفه معلوم می شود در زمان آن حضرت، قرآن کریم جمع آوری شده وابتدا وانتها داشته است، و در ضمن فرمایشات اهل بیت طاهرین (علیهم السلام) اسم برخی از سوره ها ذکر شده وبا توجه به این قرائن بعید نیست اسامی سوره های قرآن در زمان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) تعیین گشته است، واین مساله مورد بحث علمای تفسیر می باشد.

تقدم زکات فطره بر نماز عید

سپس پرسیده شد: در اغلب آیات قرآن کریم ابتدا نماز ذکر شده سپس زکات، ولی در آیۀ شریفۀ: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى، وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى» (سوره أعلی : 14 - 15) ابتدا زکات ذکر شده سپس نماز، وجه این تقدیم و تأخیر چیست؟

معظم له فرمودند: در این موارد، تقدم و تأخر در ذکر زکات و نماز؛ دلالت بر اهمیت یکی بر دیگری ندارد، زیرا حرف واو در کلام عرب، دلالت بر ترتیب نمی کند، همچنین ظهور در اهمیت معطوف علیه ندارد و اهمیت نماز از برخی ادله دیگر برداشت می شود، همچون روایتی که می فرماید: «إنّ أوّل ما يحاسب به العبد الصلاة ، فإن قبلت قبل ما سواها»([2]).

سپس معظم له فرمودند: در برخی از روایات اشاره شده که مقصود از زکات در این آیۀ کریمه، زکات فطره است([3])، که مشهور فقهاء از ادله برداشت کرده اند، کسی که نماز عید فطر می خواند ابتدا باید زکات فطره را بدهد، سپس نماز عید را بخواند، وآیه اشاره به تقدم زمانی دارد، نه تقدم رتبی.

وجوب زکات فطرۀ میهمان بر میزبان

سپس یکی از حاضرین در جلسه، پیرو بحث جلسۀ قبل، پیرامون وجوب زکات فطرۀ ضیف بر میزبان، پرسید: آیا عنوان ضیف، یک عنوان مستقل است و یا تحت عنوان «من یعول» قرار می گیرد؟

مرجع عالیقدر فرمودند: مرحوم صاحب عروه و جماعتی از فقها ملاک را عیلولت می دانند، و نسبت به ضیف اگر صدق عیال کرد، اگرچه نزد میزبان غذا هم نخورده باشد، زکات فطرۀ او بر میزبان است([4]).

اما به نظر می رسد دو عنوان در ادله وارد شده: 1ـ عیلولت، 2ـ ضیف، و ضیف اعم از عیال و غیر آن می باشد، و در صورتی که روایات، مثبتین باشند، همديكر را تقييد نمي كنند([5])، یعنی مقید آن، مطلق را تقیید نمی زند، و نظیر آن را در باب مطهرات و مفطرات صوم و محرمات احرام نیز داریم.

مستحبی که ثوابش بیشتر از واجب است

سپس سؤال شد آیا ممکن است عمل مستحبی، ثوابش فراتر از عمل واجب باشد؟ و آیا عمل واجب یا مستحب ممکن است در برخی ظروف زمانی، ثواب بیشتری داشته باشد؟

مرجع عالیقدر فرمودند: بله، همچون زیارت امام حسین (علیه السلام) که در روایات متواتره بیان شده ثوابش فراتر از چندین حج است، وبرخی از این روایات شریفه را مرحوم ابن قولویه در کتاب شریف (کامل الزیارات) ذکر فرموده است.

در ادامه معظم له فرمودند: در ماه مبارک رمضان بنابر روایات، خواندن یک آیۀ قرآن ثواب یک ختم قرآن در ماه های دیگر را دارد، و همچنین انجام فرائض در ماه رمضان هفتاد برابر ثوابش بالاتر از فرائضی است که در ماه های دیگر انجام داده شود.

ختم قرآن استیجاری

سپس از حکم ختم قرآن استیجاری پرسیده شد: اگر شخصی قبل از اجیر شدن، مشغول ختم قرآن برای خودش بود، آیا می تواند آن مقدار را که خوانده، جزء ختم قرآنی که برای آن اجیر شده است قرار دهد؟

معظم له فرمودند: خیر، باید یک ختم قرآن کامل به مقتضای عقد اجاره تلاوت کند، مگر آنکه با اجازۀ طرف مقابل آن مقدار خوانده شده را از ختم قرآنی که برای آن اجیر شده است قرار دهد، چون عقد اجاره تابع توافق طرفین می باشد.

بله در غیر اجاره می تواند ثواب قرآنی که قبلا خوانده را به شخصی دیگری هدیه کند.

اتحاد یا اختلاف آفاق

در ادامه از مسئلۀ اتحاد آفاق یا اختلاف آفاق پرسیده شد.

مرجع عالیقدر با اشاره به اختلاف آرای فقها در این مسئله، فرمودند: این مسئله را مرحوم صاحب عروه مطرح نموده و موافق با مشهور فقها اختلاف آفاق را پذیرفته است([6])، پس اگر در شهری، اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن دو شهر به هم نزدیک باشند یعنی فاصلۀ اذان بین این دو شهر بیش از پانزده دقیقه نباشد، یا انسان بداند افق آن ها یکی است، مثل اینکه آن شهر در غرب شهری باشد که هلال در آن ثابت شده است، یعنی در نیم کرۀ زمین و در خط طول با هم مشترک باشند، یا در نیم کرۀ دیگر بوده ولی فصل بهار و تابستان باشد، ودر مقابل مشهور، برخی از فقها از جمله صاحب وسائل، قائل به اتحاد آفاق شده اند.

ومنشأ اختلاف در این مسئله سه روایت است که برخی از آنها معتبر می باشد، مدلول یکی از آنها چنین است: شخصی خدمت امام علیه السلام عرض می کند: یوم الشک اول ماه رمضان را به جهت عدم رؤیت هلال روزه نگرفتیم، و آن را از ماه شعبان حساب کردیم، ولی در اثنای ماه رمضان برای ما خبر آمد که در شهر دیگری ماه رؤیت شده بوده، حال تکلیف ما چیست؟ حضرت (علیه السلام) فرمودند: روزۀ آن روز را باید قضا کنید.

قائلین به اتحاد آفاق به اطلاق این روایات اخذ نموده اند، ولی مشهور به جهت قرائن خارجیه فرموده اند: این روایات حمل بر دو شهری می شود که در افق موافق باشند، یا اینکه اگر افق آنها نزدیک نیست، باید به گونه ای باشد که محرز شود در آن شهری که دیده نشده قابل رؤیت بوده است، مانند قم مقدس و مشهد مقدس که اگر در مشهد مقدس هلال رؤیت شود برای قم نیز ثابت می شود، ولی در صورتی که در قم دیده شود برای مشهد مقدس ثابت نمی شود، و همچنین اگر در هند یا افغانستان رؤیت گردد برای ایران حجت است، بر خلاف عکس آن.

مقصود از عارف در روایات

سپس از روایت شریفۀ «من أتى قبر الحسين (عليه ‌السلام) عارفا بحقه كتبه الله في أعلى عليين» (وسائل الشیعة، ج14، ص418، ح19495) سؤال شد، که مقصود از عارف کیست؟

معظم له فرمودند: در اغلب موارد، مقصود از عارف در روایات شریفۀ فقهی، شیعه است که معتقد به امامت دوازده امام (علیهم السلام) بوده و آنان را مفترض الطاعة می داند.

سپس فرمودند: در روایتی در فضیلت زیارت حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام) آمده: «من زارها عارفا بحقّها فله الجنّة»([7])، وشاید این تعبیر بالاترین تعبیری باشد که دربارۀ ایشان وارد شده است، زیرا از ادله برداشت می شود مقام عصمت کبری خاص به چهارده معصوم (علیهم الصلاة والسلام) می باشد، در این صورت، معرفت در این روایت بر معنایی غیر از عصمت کبری حمل می شود، زیرا عصمت ایشان، بعد از عصمت چهارده معصوم (علیهم السلام) می باشد، همانگونه که نسبت به حضرت علی اکبر (علیه السلام) در یکی از زیارات آن حضرت وارد شده: «وجعلك من أهل البيت الذين أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهيرا»([8])، که به همان دلیل مذکور، عصمت حضرت علی اکبر (علیه السلام) بعد از عصمت چهارده معصوم (علیهم السلام) می باشد.

تنجز علم اجمالی

سپس از تنجز علم اجمالی پرسیده شد.

معظم له فرمودند: در علم اجمالی یک علم به وجود هست و یک علم به عدم که با هم مشتبه شده است، به عبارت دیگر: علم مشوب به شک است، که اصطلاحا از آن به علم اجمالی تعبیر می شود، وبنابر مشهور، علم اجمالی در تنجز مانند علم تفصیلی است، البته چنانچه شبهۀ محصوره باشد، ودر برخی از موارد علم اجمالی، روایت وارد شده، همچون مشتبه شدن دو لباس که یکی طاهر و دیگری متنجس است، اما صاحب آن نمی داند کدامیک طاهر و کدامیک متنجس است، وقتی از امام (علیه السلام) می پرسد، حضرت می فرمایند: «يُصَلِّي فِيهِمَا جَمِيعاً»([9]).

البته در مقابل مشهور عده ای قائل به عدم تنجز علم اجمالی شده اند، لکن خود این بزرگان در فقه در مواردی ملتزم به این مبنا نشده اند.

مراد از سید در سهم سادات

در پایان از حکم پرداخت سهم سادات به اشخاصی که از طرف مادر به اهل بیت (علیهم السلام) منتسب می شوند، سؤال شد.

مرجع عالیقدر فرمودند: سید مرتضی (رحمه الله) فتوا داده که در حکم سهم سادات، میان انتساب از طرف مادر و انتساب از طرف پدر، فرقی نیست، ولی دیگر فقها چنین نظری را نپذیرفته اند.

وصلى الله على محمد وآله الطاهرين

([1]) بحار الأنوار: ج89 ص205 ح4.

([2]) وسائل الشیعة: ج4 ص108 ح4636.

([3]) وسائل الشیعة: ج7 ص450 ح9833، وج9 ص355 ح12221.

([4]) العروة الوثقی والتعلیقات علیها: کتاب الزکاة، فصل في زکاة الفطرة، فصل في من تجب عنه، ص420.

([5]) وسائل الشیعة: ج9 ص327 باب 5.

([6]) العروة الوثقی: کتاب الصوم، فصل في طرق ثبوت الهلال، ص338، م4.

([7]) بحار الأنوار: ج102 ص266.

([8]) بحار الأنوار: ج98 ص242.

([9]) تهذیب الأحکام: ج2 ص225.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.