LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
نشست علمی روزانه آیت الله العظمی شیرازی دام ظله با علما، فضلا و عموم مؤمنان در شهر مقدس قم (۲۱ شوال المکرم ۱۴۴۳)
کد 29005
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 28 خرداد 1401 - 18 ذوالقعدة الحرام 1443

در روز دوشنبه ۲۱ شوال المکرم ۱۴۴۳ (۲ خرداد ۱۴۰۱) یکی دیگر از سلسله نشست های علمی روزانه مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله با علما، فضلا و عموم مؤمنان در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مطالب مطرح شده در این جلسه به شرح زیر است:

سؤال: آیا در نماز خطاب به غیر از خدا جایز است؟

جواب: خیر، زیرا از ادلۀ شرعی استفاده شده که نماز مجموعه ای از قرآن و ذکر و دعا است، و هرچیزی غیر از این سه در نماز جایز نیست. از این حکم فقط سلامِ در آخر نماز استثنا شده است، به جهت دلیل خاص. نسبت به «السلام علینا» و «السلام علیکم» نیز به نظر مشهور هرکدام را بگوید مخرج از نماز است.

سؤال: اگر سهواً یا غفلتاً در نماز خطاب به غیرخدا کند، نماز چه حکمی دارد؟

جواب: نماز باطل نمی شود، به دلیل حدیث «لا تعاد».

سؤال: اگر فقیری به نانوایی بدهکار است، می توان به عنوان فدیه بدهکاری او را حساب کرد؟

جواب: ظاهراً اشکالی ندارد، چون فدیه باید به دست فقیر برسد و مصرف نان بشود و چه بسا در ارتکاز متشرعه فرقی میان مصرف سابق و لاحق نباشد.

سؤال: چنانچه نان یا آرد به هیچ وجه موجود نیست، در این صورت نسبت به زکات فطره و فدیه تکلیف چیست؟

جواب: در زکات فطره دلیل خاص دارد که بدل نان اشکال ندارد، ولی در فدیه که دلیل بدل نداریم، به جهت قاعدۀ میسور می گوییم که قیمت آن را بدهد، چون عرفاً قیمت یک شیئ میسور آن است.

سؤال: همسایه (جار) مسجد تا چه محدوده ای است؟

جواب: در برخی روایات وقتی از حد جار سؤال شد، حضرت علیه السلام چنین فرمودند: «أَرْبَعِينَ دَاراً مِنْ كُلِّ جَانِبٍ» (معاني الأخبار، ص165)، البته این روایت را حمل بر استحباب کرده اند؛ لکن جار یک مفهوم عرفی است، یعنی جار بر او صدق کند.

سؤال: اگر به جهت تقیه روزه اش را قبل از غروب آفتاب، افطار کند، آیا قضا کردن آن واجب است؟

جواب: قاعده اش این است که قضا لازم نیست، چون در وقت تقیه، حکم تبدل پیدا می کند. ولی چنانچه در تقیه اصلاً روزه نگیرد، بنابر مشهور باید قضا کند، و دلیل آن روایتی است از امام صادق علیه السلام که در زمان منصور دوانیقی لعنه الله به جهت تقیه روز آخر ماه مبارک رمضان را به تبعیت از حاکم افطار کردند، و فرمودند اگر یک روز از ماه رمضان را افطار کنم و آن را قضا نمایم، بهتر از آن است که گردنم زده شود، که در نسخۀ غیرمشهور آن، قضا نمودن روزه در روایت ذکر نشده است (مراجعه شود به: وسائل الشیعة، ج10، ص131، باب (57) جواز الإفطار للتقية و الخوف من القتل و نحوه و يجب القضاء). لکن مشهور به نسخه ای که قضا هم در آن ذکر شده عمل نموده اند، و از نسخۀ دیگر که قضا در آن ذکر نشده و اطلاق آن دلالت بر عدم وجوب قضا دارد، اعراض نموده اند.

سؤال: آیا عدم وجوب قضا در ظرف تقیه نمی تواند از باب اجزاء باشد؟

جواب: خیر، چون اجزاء یعنی بعد از انجام عمل کشف خلاف شود، ولی در تقیه در همان حین عمل می داند که خلاف واقع است. به عبارت دیگر اجزاء در ظرف جهل مرکب است، ولی در تقیه جهل مرکب نیست.

سؤال: نسبت به روایت مذکور که دو نسخه دارد، آیا مورد جریان اصالت عدم نقیصه نیست؟

جواب: خیر، اگر شک شود، اصل عدم زیاده بر اصل عدم نقیصه مقدم است، البته برخی فرموده اند در ما نحن فیه، چون دو نسخه وجود دارد، تعارض و تساقط می شود، و اصل عدم زیاده و اصل عدم نقیصه فرقی نمی کند. اما در ما نحن فیه، چون دو نسخه است، و مشهور به یک نسخه عمل نموده اند، لذا نوبت به تعارض و تساقط نمی رسد.

سؤال: آیا در ضمن عقد نکاح صحیح است که زوج شرط کند که نفقه نمی دهم؟

جواب: بله، زیرا نفقه حق است، لذا قابل اسقاط است و حکم نیست که قابل اسقاط نباشد.

سؤال: آیا چنین شرطی خلاف مقتضای عقد نیست؟

جواب: هر جا مسلم شد که شرط بر خلاف مقتضای عقد است، بلا اشکال صحیح نیست، اما ظاهراً در این مورد بر خلاف اطلاق عقد است نه مقتضای عقد، و اگر شک شود، قدر متیقن این است که بر خلاف اطلاق عقد باشد.

سؤال: اگر حاکم ظالم مالیات بگیرد، آیا جایز است آن مالیات را به جای خمس و زکات حساب کند؟

جواب: اصل اولی این است که زکات و خمس ساقط نمی شوند، مگر فقیه جامع الشرایط مصلحت ببیند که خمس و زکات را ساقط کند که چنین حقی را دارد.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.