در روز یکشنبه ۲۸ صفر الأحزان ۱۴۴۴ (۱۴۰۱/۷/۳) و به مناسبت شهادت جانسوز پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله، مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله، در جمع هیئت های عزاداری از شهرهای مختلف ایران و طلاب گرامی سخنانی راهگشا بیان فرمودند. مشروح بیانات معظم له به شرح زیر می باشد:
بسم الله الرحمن الرحیم
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ؛[1] محمد (صلی الله علیه وآله) فقط فرستاده خداست و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند. آیا اگر او بمیرد، و یا کشته شود، شما به عقب برمی گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟)».
عرض تعزیت
فرارسیدن سالروز شهادت اشرف اولین و آخرین و برگزیده تمام انبیا و مرسلین، حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه وآله، و همچنین بنا بر قولی فرارسیدن سالروز شهادت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت امام رضا علیه السلام را به مقام رفیع و منیع و عظیم امامت کبری و ولایت عظمی، حضرت بقیة الله، مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف تعزیت عرض می دارم.
در رابطه با قول شهادت سبط اکبر رسول خدا، حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام عرض می کنم که هرچند به نظر می رسد قول اصح در شهادت آن حضرت هفتم صفر باشد، اما مانع و ایرادی ندارد برای آن جناب دو بار در سال اقامه عزا شود؛ همانگونه که برای مادر مکرمه ایشان حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها سه بار در سال، یعنی چهل روز پس از شهادت رسول خدا صلی الله علیه وآله و هفتاد و پنج روز و نود و پنج روز پس از آن، به سوگ می نشینیم و به اقامه عزا می پردازیم. و یا همانند حضرت امام سجاد علیه السلام که برای شهادت ایشان دو بار در سال اقامه عزا می شود. و یا حتی همانند حضرت امام رضا علیه السلام که برای ایشان نیز یکی در پایان ماه صفر، که قول مشهور در میان شیعیان است، و دیگری در هفدهم این ماه، در مناطقی مانند عراق و کشورهای خلیجی، برای آن جناب اقامه عزا می شود. علی ای حال در این کار اشکال و مانعی دیده نمی شود و ایرادی ندارد که برای حضرت امام حسن علیه السلام نیز دو بار در سال به عزاداری پرداخته شود.
به هرحال فرارسیدن سالروز این مصیبت های الیمه را به تمام مردان و زنان با ایمان در هر نقطه از دنیای خاکی و ایضاً به تمام مظلومانی که در گوشه و کنار این جهان به سر می برند، تعزیت و تسلیت عرض می دارم؛ چراکه هم وجود بابرکت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله رحمةً للعالمین بود و هم سیره و عترت پاک ایشان علیهم السلام.
امید آن دارم که خدای متعال به فضل و کرم خود و با عنایت چهارده نور پاک و معصوم علیهم السلام در فرج حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف تعجیل بفرماید تا از رهگذر آن، زنان و مردان مؤمن و حتی سایر مظلومان عالم که به کیش اسلام نیستند و در نقاط مختلف زمین پراکنده اند، از مشکلات و گرفتاری ها نجات یابند؛ مشکلات و گرفتاری هایی که در ابعاد گوناگون، ازجمله گرفتاری حکومت ها با ملت ها و یا ملت ها با حکومت ها، رخ نمایانده است و از مصادیق بارز « کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً» است.
آغاز سخن
در ابتدای سخنانم و در رابطه با شعیره مقدس اربعین حسینی، به عنوان یک وظیفه شرعی از تمام کسانی که چه در کربلای معلی و چه در نقاط دیگر از کشور عراق و یا در کشور ایران، و در یک کلام در هر کشور اسلامی و غیراسلامی، هر خدمتی در مسیر با شکوه برگزار شدن این مراسم کردند و از هیچ خدمت یا تحمل سختی یا بذل مال یا ترغیب و تشویق دیگران یا تأیید فعالیت حسینیان و...، دریغ نورزیدند، تشکر و قدردانی می کنم. حاصل تلاش آنان بود که در سال جاری شاهد برگزاری شکوهمند این مراسم الهی بودیم و طبق آمار منابع رسمی در این رویداد بیش از 20 میلیون انسان شرکت کردند. این شکوه و حضور علی رغم تمام کارشکنی هایی بود که توسط دشمنان در قالب های گوناگون شکل گرفت.
بارها در مناسبت های مختلف عرض کرده ام پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در رابطه با کارشکنی و دشمنی در دستگاه حضرت امام حسین علیه السلام از واژه «لیجتهدن» استفاده کرده اند که طبق تتبع بنده، در قاموس روایی ما که بالغ بر ده ها هزار روایت است، مانند ندارد. کتب روایی شیعه بالغ بر صد هزار روایت را در خود جای داده اند که حدود هفتاد هزار از آن در بحارالأنوار، حدود چهل هزار در وسایل الشیعه و حدود بیست هزار در مستدرک الوسائل، گرد آمده است. اگر احادیث مشترک در این کتاب ها را قلم بگیریم، یقیناً بیش از صد هزار روایت از چهارده معصوم علیهم السلام در دست خواهیم داشت. با این حال بنده در غیر از مسأله کارشکنی در دستگاه حضرت امام حسین علیه السلام، موردی سراغ ندارم که چنین واژه ای در آن به کار رفته باشد.
پیش از این نیز ذکر کرده ام که آن دسته از افرادی که با زبان عرب آشنایی دارند، نیک می دانند که لام در «لیجتهدن» لام قسم و جایگزین لفظ قسم «والله» است که مشعر به تأکید بر فحوای مطلب است. و اینکه در پایان این کلمه از نون تأکید ثقیله استفاده شده است نیز تأکید مؤکد است. گذشته ازاین ها ماده جهد، خود نیز دارای مفهوم تأکیدی به معنای به کارگیری غایت توانایی و تلاش است. رسول خدا صلی الله علیه وآله با چنین تأکیدی واژه «لیجتهدن» را به امامان کفر و پیروان گمراهی نسبت دادند. آنان دو گروهند؛ یکی رهبران، که از آنان به امامان کفر تعبیر و دیگری دنباله روان آنان که از ایشان با پیروان گمراهی یاد شده است. این دو دسته در راه دشمنی با امام حسین علیه السلام از هیچ گونه کارشکنی، دروغ پردازی، قتل نفس، شکنجه کردن، حبس کردن، انتشار اعلامیه و...، کوتاهی نخواهند کرد، اما با وجود تمام این فعالیت ها وعده «لا یزداد إلا علواً» به ثمر خواهد نشست.
جلوه گری اربعین
اربعین سال جاری به لطف خدا با چنین شکوهی برگزار شد و به پایان رسید، اما این تنها جلوه کوچکی از عظمت این رویداد است و هنوز نیازمند فعالیت های بیشتر است تا جلوه های پر رنگ تری از این مراسم را شاهد باشیم. این فعالیت ها در مقابل عظمت حقیقی مراسم اربعین بسیار کوچک و ناچیز است؛ چراکه مردم جای جای دنیا حضرت امام حسین علیه السلام را گرامی می دارند و حتی کفار و مشرکان نیز برای شهادت ایشان عزاداری می کنند. این مطلب در دنیای فعلی مصادیق و نمونه های مختلفی دارد.
برای نمونه آنگونه که برای بنده نقل کرده اند و خود نیز در نوشته های مختلف دیده ام، در کشور هندوستان که بیش از یک میلیارد جمعیت دارد و شاید شیعیان حتی پنج درصد از این جمعیت را تشکیل ندهند، یکی از تعطیلات رسمی، روز عاشوراست که تمام ادیان و مذاهب در این کشور این روز را گرامی می دارند و تعطیل رسمی می دانند و آن را به عنوان یک عزاداری و تعطیلی سراسری به رسمیت می شناسند. این درحالی است که اکثر کشورهای اسلامی روز عاشورا را به عنوان تعطیل رسمی ثبت نکرده اند. این کشورها حضرت امام حسین علیه السلام را به عنوان سبط اصغر رسول خدا صلی الله علیه وآله می شناسند، هرچند که ایشان را علی رغم وجود احادیث فراوان مانند: «الحسن والحسین امامان قاما أو قعدا؛[2] حسن و حسين دو امامند، چه قيام كنند، و چه قيام نكنند» یا «ریحانتای من الدنیا؛[3] حسن و حسین دو ریحانه من از این دنیایند» و یا «سیدا شباب أهل الجنة؛[4] حسن و حسین آقای تمام جوانان بهشت هستند»، امام ندانند.
پس حال که چنین کوتاهی و امثال آن مشهود است، باید همگان همت کنند و با استفاده از آزادی نسبی موجود در دنیا، به نصرت و معرفی امام حسین علیه السلام با بیان و قلم و مطالبه گری و...، برخیزند تا روز عاشورا به یک روز تعطیل جهانی مبدل گردد. این دستاورد دور از انتظار نیست و روزی جهان شاهد تحقق آن خواهد بود. اجر آن نیز از آنِ کسانی خواهد شد که در این مسیر تلاش کرده اند و زحمات متعددی متحمل شده اند. اما نگون بخت کسی است که دچار نفرین پیامبر صلی الله علیه وآله شود که در مورد امام حسین علیه السلام فرمودند: «اللهم اخذل من خذله؛[5] بار خدایا، هر که او را بی یاور گذاشت، بی یاورش بگذار». خدای متعال یقیناً این دعای رسول خود را که با دیدگانی اشکبار عرضه داشتند، نادیده نمی گیرد و به آن ترتیبِ اثر می دهد. به قطع، کسانی که در قبال حضرت سیدالشهدا علیه السلام بی تفاوت باشند، در دنیا و آخرت دچار خذلان خدای متعال می شوند.
جان سخن اینکه باید همت بی پایان داشت. آن کس که از قدرت قلم برخوردار است در مسیر یاری امام حسین علیه السلام باید از آن بهره گیرد. آن کس که مجله و امثال آن را در اختیار دارد، باید از آن در این مسیر استفاده کند. همینطور کسانی که از قدرت بیان برخوردار هستند یا در حوزه های علمیه و دانشگاه ها صاحب جایگاه اند، در هر جایی از دنیا که هستند باید تلاش کنند تا این آرمان محقق شود. و بنده امید دارم که کم کم این درخواست عملی خواهد شد.
شکوه اربعینی که گذشت
بنده چند دهه در کربلای معلی مشرف بودم و در رابطه با زیارت اربعین حسینی بالاترین آماری که از جمعیت حاضر تا آن زمان شنیده و شاهد بودم یک میلیون نفر بود، اما اکنون در اربعینی که در سال جاری سپری شد، بیش از ۲۱ میلیون عزادار، در این مراسم حضور یافتند که در نوع خود بر روی کره زمین بی نظیر است.
اجتماعی مربوط به گروهی از غیرمسلمانان است که طبق ادعا و آماری که خودشان اعلام می کنند، ۵ میلیون نفر در آن شرکت می کنند. حج که از مناسک مسلمانان است و همواره مورد تأکید قرآن و معصومان علیهم السلام بوده، هرساله شاهد حضور چه جمعیتی است؟ البته این را بدانیم که اگر بعضی از مقررات دست و پا گیر وجود نداشت، آیین حج نیز شاهد جمعیت فزون تری می بود. بیشترین آماری که تاریخ برای حج بیان کرده است و در تفسیر حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ذکر آن رفته است، جمعیتی حدود چهار و نیم میلیون نفری است: «أربعة آلاف ألف وخمسمأة ألف». این رقم کجا و حضور ۲۱ میلیونی زائران در اربعین امسال کجا. حال اگر کارشکنی ها مخصوصاً ازسوی کسانی که به امام حسین علیه السلام معتقد هستند، کاسته شود، این رقم به ۳۱ میلیون و ۵۰ میلیون و ۱۰۰ میلیون و حتی ۲۰۰ میلیون خواهد رسید.
برخی می پرسند چنین جمعیتی در کجا جای داده شود؟ می گوییم تمام کشور عراق به منزله کربلای امام حسین علیه السلام است. در نجف اشرف پدر امام حسین علیه السلام و در کاظمین و سامرا فرزندان ایشان آرمیده اند. سایر نقاط عراق نیز به همین منوال است. می توان زائران را در شهرهای مختلف این کشور سازماندهی کرد. چه اشکال و مانعی برای این کار وجود دارد؟
البته بنده بارها عرض کرده ام و باز هم تکرار می کنم که ۲ مورد نیاز فوری و اساسی زائران اربعین حسینی است که به امید خدا روزی آن ها نیز به نحو شایسته برآورده خواهند شد، اما مستلزم سرمایه گذاری کلان است. البته جای تأسف دارد که در عصر حاضر این نیازها برآورده نشود. یکی از آن ها وسیله نقلیه رایگان اعم از هواپیما، کشتی و ماشین است و دیگری هتل هایی با حداقل ۱۰ طبقه ظرفیت که در اطراف کربلا باید صدها تعداد از آن احداث شود و به صورت رایگان به زائران حضرت امام حسین علیه السلام سرویس دهی کنند. همانگونه که خوراک و آب آشامیدنی و...، در این ایام برای زائران و عزاداران رایگان است، این موارد نیز باید به صورت رایگان و به وفور در اختیار آنان قرار گیرد. پیش از این خوراکی ها و آشامیدنی ها نیز به این وسعت و گستردگی به صورت رایگان یافت نمی شد، اما به مرور زمان و با همت حسینیان اکنون در این زمینه جای نگرانی وجود ندارد و به مقدار کافی این نیازها تأمین شده که تحقق همان وعده ای است که رسول خدا صلی الله علیه وآله بشارت آن را دادند و فرمودند: «فلا یزداد الا علوا». اگر این دو نیاز نیز برآورده شود، شاهد حضور سیل جمعیت يکصد میلیونی و دویست میلیونی و حتی پانصد میلیونی در اربعین حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام خواهیم بود.
زیارت اربعین، از خصائص امام حسین علیه السلام
خوب است به این مناسبت مطلبی را در رابطه با مراسم اربعین بیان کنم. در زمان ما گرفتن مراسم اربعین یا همان مراسم چهلم برای اموات متعارف شده که البته سنت پسندیده و خیراتی برای درگذشتگان است و اشکالی به آن وارد نیست. اما آیا شنیده اید یا در جایی از تاریخ دیده اید که برای یکی از معصومان علیهم السلام، به جز امام حسین علیه السلام، حتی در سال اول شهادت شان مراسم اربعین گرفته شده باشد؟! بنده چنین مطلبی را نه شنیده ام، و نه در جایی از تاریخ آن را دیده ام. مثلاً پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در ۲۸ صفر به شهادت رسیدند. آیا برای ایشان اربعینی گرفته شد؟ آیا در جایی ذکر شده که حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرمؤمنان علیه السلام برای پیامبر صلی الله علیه وآله مراسم اربعین برپا کنند، ولو در سال اول شهادت شان؟ همین مطلب برای امیرمؤمنان علیه السلام که اربعین شان با اول ذی القعده مصادف می شود، یا حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام، یا حضرت امام سجاد علیه السلام، یا حضرات امام باقر و امام صادق و سایر ائمه علیهم السلام، نیز صادق است.
سنت برپایی مراسم اربعین برای هیچ یک از امامان علیهم السلام و یا شخص دیگری رایج نبود؛ حتی در سال اول از شهادت یا وفات آنان. با این حال در روایت معتبری که از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام وارد شده، زیارت اربعین امام حسین علیه السلام از نشانه های ایمان دانسته شده است. این روایت دربردارنده نکته ای است که شایسته توجه از سوی اهل فضل و علم است. آن مطلب این است که در این روایت نشانه هایی برای اهل ایمان ذکر شده که از زمان های قبل از امام حسن عسکری علیه السلام در میان عامه مردم وجود داشته و ایشان در این روایت بر اهمیت آن تأکید کرده اند. ازجمله این نشانه ها خواندن ۵۱ رکعت نماز و تختم بالیمین و جهر به بسم الله است که در زمان های قبل از امام حسن عسکری علیه السلام و در زمان آبا و اجداد ایشان وجود داشته، و ایشان در این روایت بر اهمیت آن تأکید کرده اند.
حال با این حساب، دلالت تضمنی یا به عبارت دیگر دلالت التزامی این مطلب را می رساند که زیارت اربعین نیز همانند سایر مواردی که در این روایت ذکر شده، در زمان های گذشته رایج بوده و امام حسن عسکری علیه السلام بر آن تأکید کرده اند. این روایت ظهور در چنین مطلبی دارد و این مطلب از آن برداشت می شود. به دیگر بیان این طور نبوده که تنها در سال اول شهادت حضرت امام حسین علیه السلام اهل بیت علیهم السلام بر مزار ایشان حاضر شده باشند و عزاداری کرده باشند و در سال های بعد چنین روالی ادامه نیافته باشد؛ نه چنین نیست. ظاهر این روایت به دلالت تضمنی یا التزامی بر این مطلب دلالت می کند که زیارت اربعین برای امام حسین علیه السلام در سال های پس از شهادت ایشان نیز تکرار می شده و ادامه یافته است. با این حساب اگر برای سایر معصومان علیهم السلام مانند حضرت زهرا سلام الله علیها یا رسول خدا صلی الله علیه وآله و یا امیرمؤمنان علیه السلام مراسم اربعین برپا کنند، هیچ اشکالی به آن وارد نیست، اما ظاهراً در زمان ائمه علیهم السلام این کار سابقه مند نبوده که اگر بود، ذکر می شد و به قول معروف: «لو کان لبان».
در عصر ما آنطور که بنده شنیده ام، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیراسلامی، برای برخی از معصومان علیهم السلام مانند رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام مراسم چهلم و اربعین می گیرند و اشکالی ندارد. اما آنچه ائمه علیهم السلام فرموده و به آن تأکید کرده اند و آن را از علامات مؤمن دانسته اند، اربعین حضرت امام حسین علیه السلام است.
همتی باید...
باید همت مضاعفی در این مسیر گمارد و از خذلان در رابطه با زیارت اربعین حسینی باید برحذر بود؛ کارشکنی که جای خود دارد. بنده تنها در یک روایت به مطلبی برخوردم که سخن از مکانی در جهنم به نام مقلات می گفت. این مکان نیز طبق روایت تنها به کسانی اختصاص داشت که به اقامه کنندگان شعائر مقدس حسینی آزار رسانده اند. از وسعت این مکان چیزی نمی دانم، اما حسب اینکه آزاردهندگان اقامه کنندگان شعائر حسینی و آزار دهندگان زائران حضرت امام حسین علیه السلام در ادوار مختلف تاریخ از بنی امیه و بنی عباس گرفته تاکنون وجود داشته اند، لاجرم باید مکانی فراخ باشد تا گنجایش جای دادن تمام این افراد را در خود، که چه بسا تعدادشان به میلیون ها نفر برسد، داشته باشد.
در عربی به وسیله ای که گوشت و سایر خوراکی ها نظیر بادنجان و کدو را در آن سرخ می کنند، مقلات می نامند. چنین مکان یا وسیله ای در جهنم نیز وجود دارد و مخصوص عذاب کسانی است که در زندگی دنیوی در دستگاه حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و در رابطه با زیارت و زائران ایشان کارشکنی کرده اند. تمام کسانی که آزاری در راه امام حسین علیه السلام دیده اند، به طور مثال برای آن حضرت سیلی خورده اند، یا در خانه حبس شده اند (که در روایات به آن اشاره شده است)، یا اینکه بابت زیارت مزار امام حسین علیه السلام پولی پرداخت کرده اند (که ستاندن پول از زائران امام حسین علیه السلام ولو برای اعطای ویزا خذلان آن حضرت است) و...، در کنار مقلات حاضر می شوند و عذاب ظلم کننده به خود را می بینند و از اینکه حق آنان توسط خدا ستانده شده است، تسلی می یابند و شادمان می شوند.
چنین مطلبی را من در مورد کسانی که در راه زیارت رسول خدا صلی الله علیه وآله و یا امیرمؤمنان علیه السلام و یا در راه حضرت زهرا سلام الله علیها مرتکب خذلان شده اند، نیافته ام. اگر شخصی از اهل علم چنین مطلبی را در مورد سایر معصومان علیهم السلام سراغ دارند، به بنده نشان دهند. خلاصه اینکه این مطلب مختص به حضرت امام حسین علیه السلام و از خصائص حسینیه است.
پس یکی از مطالب شایسته توجه مسأله اربعین حسینی است که باید با تلاش همگان بهتر و گسترده تر از قبل جلوه گری کند. در این راه نباید از هیچ تلاشی چشم پوشید. بنده بارها عرض کرده ام شایسته است که انسان در این راه حتی مقروض گردد، ولو اینکه پس از آن توان پرداخت بدهی خود را نداشته باشد و مقروض و بدهکار از دنیا برود. چنین اشخاصی در زمره افرادی نیستند که در روایت به آن ها اشاره شده که محبوس می مانند تا دین آن ها را ادا کنند.
بارها در مناسبت های مختلف عرض کرده ام و جا دارد این مطلب بارها تکرار شود که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در زمان شهادت به صدها نفر بدهکار بودند. امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام تا هفت سال پس از شهادت پيامبر صلی الله علیه وآله، زمانی که به حج تشریف می بردند، در منی که محل تجمع حاجیان بود، حضور می یافتند و به آنان اعلام می کردند هرکس طلبی از رسول خدا صلی الله علیه وآله دارد، نزد ایشان برود تا طلب خود را بستاند.
پسندیده است همانگونه که برای گذران زندگی و ارتقای سطح کمی و کیفی زندگی و یا برای مسائلی مانند عروسی خود یا دختر و پسرمان و یا برای درمان بیماری، از دیگران قرض می گیریم، در راه امام حسین علیه السلام و اقامه عزای آن حضرت و نشر معارف ایشان نیز به این کار اقدام کنیم. چنین کاری از فضائل است و اگر موفق به پرداخت بدهی خود نشد هم اشکالی متوجه او نیست. حتی اگر نتوانست بدهی خود را پرداخت کند و مدیون از دنیا رفت، بدهی او از ما ترکش پرداخت می شود، و اگر چیزی باقی نگذاشته بود، طبق فرموده روایات بر امام المسلمین است که بدهی او را پرداخت کند که در غیر این صورت گناهکار خواهد بود. در این روایت مقصود از امام المسلمین امام معصوم نیست، بلکه کسانی مد نظر هستند که غیرمعصوم هستند و ادعای امامت می کنند، همانند: بنی امیه و بنی مروان و بنی عباس و امثال این ها. به هرحال باید در این مسیر همت کنیم تا کمبودها و نیازها برطرف شود.
منزلت زائر در نزد خدا
اربعینی که گذشت، بهتر و با مشکلات کمتری نسبت به سال های قبل برگزار شد، اما باید تلاش کرد در آینده نیز بهتر از این برگزار شود. بنده گوشه هایی از این مراسم باشکوه را در عکس هایی که به بنده نشان دادند، دیدم. زائر امام حسین علیه السلام از جایگاه ارزشمندی نزد خدای متعال برخوردار است. مطلبی در رابطه با زائران ایشان در روایات ازجمله در کتاب شریف کامل الزیارت وارد شده است که بنده شبیه آن را در زیارت هیچ یک از معصومان علیهم السلام حتی رسول خدا صلی الله علیه وآله و امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام و حتی حضرت زهرا سلام الله علیها، که مزار مطهرشان مخفی است، و یا حضرت امام حسن علیه السلام نیافته ام. طبق این روایت، که در کامل الزیارات و غیر از آن ذکر شده، زمانی که زائر حضرت امام حسین علیه السلام قصد بازگشت می کند، ملکی به سوی او می آید و به او می گوید: «ان رسول الله یبلغك السلام».
به راستی این مطلب از چه درجه معنوی برخوردار است و ارزش آن به چه میزان است؟ این ها از خصائص حسینیه است. حال با این حساب و با این جایگاه رفیعی که زائر امام حسین علیه السلام از آن برخوردار است، آیا رواست که زائر ایشان روی زمین بخوابد و یا روی کارتن استراحت کند؟ حقیقت این مطلب اگر درک شود، جای شیون دارد. دو گروه حاکمان و ثروتمندان که صاحبان ثروت های کلان هستند، قدرت رفع این نیاز را دارند. آنان چنین توانایی دارند که اگر روزی، ۱۰۰ میلیون زائر به زیارت حضرت امام حسین علیه السلام مشرف شدند، دیگر روی زمین نخوابند و جای مناسبی برای استراحت داشته باشند. به هرحال باید در این زمینه همت به خرج داد. روزی این نیازها برطرف خواهد شد؛ شکی در آن نیست. اما حسرت و افسوس برای کسانی می ماند که در زمان فعلی قدرت بیان و قلم و تشویق داشتند، اما کوتاهی کردند.
بنده از همه کسانی که با راه اندازی راهپیمایی اربعین در جهت برگزاری این مراسم متحمل زحمات شدند، چه در کشورهای اسلامی و چه در کشورهای غیراسلامی، تشکر می کنم. تمام این فعالیت ها اعم از اطعام، توزیع آب، ترغیب دیگران، اهدای لباس عزا، صرف پول، همه و همه، از شعائر مقدس حسینی و بسیار ارزشمند است. امیدوارم همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وعده داده، فرموده اند: «فلا یزداد الا علوا»، هر روز شاهد گسترش این شعائر باشیم؛ همانگونه که از حدود چهل تا پنجاه سال قبل تا به امروز شاهد گسترش مراسم اربعین در سطح جهان بودیم، چراکه به یاد ندارم در آن سال ها این مراسم در کشورهای غیراسلامی نیز برگزار شود، اما امروزه شاهد تحقق این موضوع هستیم.
مطلب دوم
مطلب دوم مربوط به سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است. بنده نمونه ای از صدها مورد آن را ذکر می کنم. طی سال های نه چندان دور چه بسا ده ها نمونه برای این مطلب می توان یافت و همگان مصادیق فراوانی از آن را یا دیده، یا شنیده و یا در امثال روزنامه ها خوانده ایم. نمونه ای که مدّنظر بنده است، مربوط به وقایع شصت و اندی سال قبل در کشور عراق می شود. کسانی که در آن سال ها بیش از ده سال داشته اند، به خوبی اولین انقلاب نظامی عراق را به یاد می آورند که در سال ۱۳۷۸ هجری قمری به وقوع پیوست.
در آن زمان، طی انقلابی که صورت گرفت، حکومت ملکیین توسط انقلابی ها از بین رفت و آنان پس از پیروزی دست به کشتن و حبس کردن و شکنجه کردن و مصادره اموال کسانی زدند که در حکومت قبلی نقشی داشتند. کسانی که اطلاعاتی از آن روزها ندارند، می توانند به روزنامه های آن زمان مراجعه کنند. انقلاب سال ۱۳۷۸ عراق مصادف با ماه ذی الحجه بود و وقایع پس از آن تا پنج سال ادامه یافت.
در آن روزها دادگاه انقلابی تحت عنوان «المحکمة العلیا» به ریاست شخصی به نام فاضل عباس المهداوی تشکیل شد. مهداوی تمام افرادی را که نقشی در حکومت سابق عراق داشتند و دستگیر شدند، محاکمه کرد و عده ای از آن ها را به جوخه اعدام سپرد که خبر آن در روزنامه ها و رادیو و تلویزیون پیچید. برخی از این دادگاه ها تنها یک دقیقه و نیم طول می کشید و حکم اعدام افراد در آن صادر می شد. بنده به یاد دارم در همان روزها مراجع تقلید وقت با این اعدام ها مخالفت و آن ها را محکوم کردند و گفتند این اعدام ها وجاهت و مقبولیت شرعی ندارند. طبق نظر آنان اولاً هر جرمی حکمش اعدام و هر مجرمی محکوم به اعدام نبود و ثانیاً برفرض اینکه مجرمی محکوم به اعدام باشد، هرکسی صلاحیت اجرای حکم را نداشت. برفرض مثال اگر فردی پدر زید را عمداً به قتل رساند، زید حق دارد او را قصاص کند. اما آیا همسایه زید نیز چنین حقی دارد؟ مسلماً چنین نیست و اگر همسایه او را کشت، مرتکب قتل شده است و باید قصاص شود.
متأسفانه قتل و کشتار دست اندر کاران حکومت سابق، از عادات کشورهای غربی در قرون وسطی بود که به کشورهای اسلامی نیز سرایت کرد. عراق در آن زمان به عنوان یک کشور اسلامی مطرح بود. اکنون نیز این کشور اسلامی است. در آن زمان در این کشور از یک نفر تا ده نفر و بیست نفر و حتی صد نفر اعدام کردند. خبر این اعدام ها در روزنامه های آن دوران به چاپ رسید و تصاویر دادگاه هایی که یک دقیقه و نیم به طول می انجامید از تلویزیون ها پخش شد و کسانی که تلویزیون داشتند، شاهد آن بودند. همانگونه که عرض کردم، ده ها مورد از این اتفاقات در زمان فعلی رخ داده است. امثال آن در زمان بنی امیه و بنی مروان و بنی عباس نیز رخ داده است. حال این اتفاقات را با تمام جوانبش در کنار جریان فتح مکه توسط رسول خدا صلی الله علیه وآله بگذارید و با دید مقایسه و قضاوت به آن بنگرید.
اسلام و تفکر اسلامی برای دنیا، بینشی نو و پذیرفتنی ارائه کرده است. ماجرای فتح مکه و سه روزی که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پس از این فتح در این شهر حضور داشتند، تماماً حجت اسلام و سیره ایشان و بینش اسلام است. تمامی افعال و کردار ایشان حتی نحوه نگریستن ایشان به مردم و دشمنان شکست خورده و نحوه آمد و شد آن حضرت در این سه روز حجتی بر عالمیان و معرف اسلام، و بی مانند است که باید مورد توجه و تدقیق قرار گیرد و موشکافانه بررسی شود. همین گونه است تقریرات ایشان؛ یعنی سکوت و تأیید افعال دیگران توسط رسول خدا صلی الله علیه وآله. رفتار ایشان در آن روزها حاوی صدها ساعت مطلب آموزنده برای جهان است و اگر موشکافانه بررسی شود، چه بسا در قالب چندین جلد کتاب جمع آوری شود. اگر سینماگران در این جهت فیلمی تاریخی تدوین کنند، شاهد خواهیم بود که ساعت ها فیلم به دست خواهد آمد که دنیا را تکان خواهد داد؛ البته چنین فیلمی باید طبق بیان ائمه علیهم السلام و توصیف آن بزرگواران از رسول خدا صلی الله علیه وآله ساخته شود، نه آن گونه که منافقان از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله از آن حضرت یاد کرده اند و با دروغ پردازی، تهمت های بسیاری را به ایشان نسبت داده اند.
مطلب قابل توجه این است که در انقلاب آن روز عراق که ۶۶ سال پیش رخ داد، کسانی اعدام و کشته شدند که به انقلابی ها ظلمی نکرده بودند (مشهور است که آن انقلاب توسط پنجاه نفر از اعضای ارتش صورت گرفت). آنان هرکسی را که دستی در حکومت سابق داشت، اعدام کردند و فرقی به حالشان نمی کرد که آن ها انسان های خوب یا بدی باشند. این در حالی است که مشرکان مکه بیست سال به پیامبر صلی الله علیه وآله ظلم کرده بودند. اگر رسول خدا صلی الله علیه وآله رویه دیگران را در پیش می گرفتند، می بایست هزاران نفر را از دم تیغ می گذراندند. اما آن حضرت حتی رؤسای مشترکان نظیر ابوسفیان و امثال او را نه تنها اعدام، که حتی حبس نکردند. ایشان حتی اجازه ندادند احدی به یکی از آنان تعدی و او را شکنجه کند.
برای نمونه
از باب مثال داستان شخصی از مشرکان که پس از فتح مکه دستگیر شده بود جالب توجه است و اگر تعامل پیامبر صلی الله علیه وآله با او هزار مرتبه برای دنیا در قالب های مختلف بیان شود، باز کم است تا تبلیغ آن به نحو شایسته و بلاغ مبین انجام شود. یکی از ادیبان عرب که در زمره مشرکان بود، بیست سال برضد پیامبر صلی الله علیه وآله به جنگ تبلیغی و فرهنگی پرداخت و برضد رسول خدا صلی الله علیه وآله شعر می سرود و ایشان را به باد تمسخر می گرفت. او پس از فتح مکه به دست مسلمانان افتاد. یکی از سپاهیان اسلام از رسول خدا صلی الله علیه وآله خواست تا او را بکشد، اما ایشان نپذیرفت. در نتیجه به ایشان پیشنهاد داد تا دو دندان جلوی آن مشرک را از جا در بیاورند تا دیگر نتواند از قدرت زبانش برضد پیامبر صلی الله علیه وآله استفاده کند. ایشان این پیشنهاد را هم نپذیرفتند. آیا چنین تعاملی با دشمن ازسوی رسول خدا صلی الله علیه وآله بی نظیر نیست؟ چه کسانی باید این معارف را تبلیغ و دنیا را با آن آشنا کنند؟ آیا این امر از وظایف مسیحیان و یهودیان است؟ آیا کسانی که پیرو اصحاب منافق پیامبر صلی الله علیه وآله هستند، چنین می کنند؟
جوانان باید نقش آفرین باشند
جوانان شیعه، دختران و پسران مؤمن شیعه، شما در هر جايی از دنیا که باشید، تبلیغ معارف و سیره نبوی وظیفه ای مهم برعهده شماست. البته این وظیفه متوجه همگان است، اما نقش آفرینی جوانان جایگاه مهم تری دارد.
قرآن کریم خطاب به عده ای از جهنمیان می فرماید: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ، قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ، وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ؛[6] چه چيز شما را در آتش [سقر] درآورد؟ گويند از نمازگزاران نبوديم و بينوايان را اطعام نمی کردیم».
چنین پاسخی از چه کسانی انتظار می رود؟ آیا نصرانی و یهودی ها می گویند نماز نمی خواندیم و یا روزه نمی گرفتیم؟ مسلماً چنین پاسخی از مسلمانان صادر می شود؛ البته کافران را نیز در بر می گیرد، چراکه آنان نیز آنگونه که معروف در بین فقیهان است، مکلف به فروع هستند. علی کل حال این معارف باید به دنیا برسد.
یخرجون من دین الله افواجاً
داستانی که نقل می کنم در کتب شیعه و سنی ذکر شده است. این داستان را هم برای معاویه و هم برای حجاج آورده اند. طبق یکی از این نقل ها، شخصی نزد معاویه رفت. معاویه از او سؤال کرد که آیا قرآن می داند. او نیز شروع به خواندن قرآن کرد و آیاتی از سوره نصر را خواند، اما به جای «یدخلون في دین الله افواجاً»، خواند «یخرجون من دین الله افواجاَ». معاویه به او اعتراض کرد که چرا آیه را اشتباه خوانده است. آن مرد در پاسخ معاویه گفت «یدخلون في دین الله» مربوط به زمان پیامبر صلی الله علیه وآله بود، اما در زمان تو به «یخرجون من دین الله افواجاً» تبدیل شده است. طبق گفته تاریخ شیعه و سنی این اتفاق در زمان خود معاویه و در مقابل شخص او رخ داده، اما او آن را تکذیب نکرد. در زمان حجاج که از جانب عبدالملک والی شده بود نیز همین اتفاق رخ داد.
با ابراز تأسف باید سؤال کرد، آیا چنین مطلبی در دنیای فعلی ما نیز اتفاق نیفتاده است؟ چه کسی در این رابطه مسئولیت دارد؟ متأسفانه در عصر کنونی، پیامبر خدا صلی الله علیه وآله، قرآن و اهل بیت علیهم السلام، به شکلی صحیح و شایسته به دنیا معرفی نشده اند. در این بین دشمنان نیز نقش داشته اند و با دروغ پردازی ها حقیقت را وارونه جلوه داده اند. آنانی که پیرو رسول خدا صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام و قرآن هستند، نیز به نحوه درستی به این وظیفه نپرداخته اند. در نتیجه شاهد وضعیت فعلی هستیم. کوتاهی و اشتباهات کشورهای اسلامی نیز در این راستا جای خود دارد. آنقدر که بنده به خاطر دارم از انقلاب کشور مصر ۷۰ سال (۱۹۵۲ الی ۲۰۲۲) می گذرد. آیا از آن زمان تاکنون شاهد انقلابی بوده اید که پس از تسلط بر امور، دست به اعدام های گسترده و کشتار نزده باشند؟ پیامبر خدا صلی الله علیه وآله پس از فتح مکه از خون کسانی گذشتند که سال ها با ایشان و مسلمانان دشمنی و جنگ افروزی کرده بودند. صدها تن از کسانی که مرتکب چنین ظلم هایی شده بودند و از مسلمانان افرادی را در جنگ ها کشته بودند، یا زخمی و معلول کرده بودند و یا اموال مسلمانان را مصادره و به آنان تعدی کرده بودند، در روز فتح مکه در آن شهر حضور داشتند. آیا این عملکرد زیبا نیست؟ آیا چنین سیره ای نباید به دنیا مخابره شود؟ چه کسانی در این خصوص مسئول هستند؟ فرد فرد ما به مقدار توان در این زمینه مسئولیم. از آن جایی که من فیه الکفایة برای پرداختن به این مسأله وجود ندارد، به واجبی عینی تبدیل شده است. بله؛ اگر کسی به وظیفه اهم یا مساوی با این مطلب از لحاظ اهمیت می پردازد، از این امر مستثنی است، اما اگر مزاحم مساوی یا اهم نداشته باشد، بدون شک پرداختن به آن واجب عینی است.
صحابه منافق
گاهاً برخی از فضلا برای من نوشته هایی را می آورند که در آن به ساحت مقدس رسول اکرم صلی الله علیه وآله و قرآن کریم و اهل بیت علیهم السلام نسبت های زشت و ناروایی داده شده است. این نتیجه دروغ پردازی های اصحاب منافق رسول خدا صلی الله علیه وآله است؛ همان کسانی که در قرآن کریم یک سوره به نام «منافقون» به آنان اختصاص داده شده است. خدای متعال در قرآن کریم از منافقان به «هم العدو» یاد کرده است. این به آن معناست که دشمنان اصلی رسول خدا صلی الله علیه وآله مشرکان و کفار نیستند، بلکه آنانی هستند که در داخل پیکره اسلام نفوذ کرده اند، اما منافق هستند. تقدیم ما یجب التأخیر که در این عبارت به کار رفته است، ظهور در حصر دارد. به این معنا که ای رسول خدا، دشمنان حقیقی اینان هستند و غیر از اینان نیستند. به دیده انصاف هم که بنگریم، می بینیم حقیقتاً نیز همین ها هستند که مانع پیشرفت اسلام شده اند و سبب گشته اند تا عبارت «یخرجون من دین الله» رقم بخورد.
نتیجه
پرداختن به اربعین حسینی و تبلیغ مبین از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دو وظیفه مهم عصر حاضر است. البته ناگفته نماند که بلاغ مبین نیازمند آموختن است. هیچ فرد مسلمانی برای پرداختن به این وظیفه از مطالعه هفت الی هشت جلد از کتاب گرانسنگ بحارالانوار، که به تاریخ و سیره پیامبر صلی الله علیه وآله اختصاص دارد، بی نیاز نیست و لاجرم باید به آن مراجعه کند. این وظیفه برای دانشگاهیان و حوزویان مؤکد است. آنان باید یک به یک فضائل و عملکردهای سیاسی و اقتصادی رسول خدا صلی الله علیه وآله را که امروز از اهمیت بالایی برخوردار هستند، مورد بررسی و پژوهش قرار دهند و سپس آن ها را به جهان عرضه کنند.
در کدام نقطه از دنیای امروزی می توان شاهد آن بود که جوانانی به خاطر فقر و عدم تمکن مالی از ازدواج باز نمانده باشند؟ آیا چنین شهر یا کشوری را سراغ دارید؟ بله؛ ممکن است جوانی به خاطر دلیل دیگری غیر از دلایل مالی ازدواج نکند، اما در دنیای امروزی جوانان دختر و پسر فراوانی را می بینیم که به سبب ناتوانی مالی از ازدواج باز مانده اند. چنین موردی در حکومت ده ساله پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گزارش نشده است. بله؛ فقیرانی در آن دوران بوده اند، اما اینگونه نبوده که تا آخر عمر بر فقر خود باقی بمانند. کسانی بوده اند که صاحب خانه و کاشانه نبوده اند، اما تا پایان عمر مستأجر، و بدون سرپناهی که ملک آنان باشد، نمی ماندند.
اوضاع مسلمانان در حکومت امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام نیز همین گونه بود؛ با اینکه ایشان تنها پنج سال آن هم بر مناطق گسترده ای که نصف کره زمین را در بر می گرفت، حکومت راندند. این دستاوردها علی رغم وجود دشمنان زیاد و تبلیغات گسترده آنان برضد امیرمؤمنان علیه السلام بود. شما از واعظان شنیده اید که در زمان شهادت ایشان در مسجد، برخی سؤال می کردند مگر علی به مسجد می رفت. تهمت های دیگری هم به ایشان نسبت داده بودند که در کتاب شریف بحارالانوار به آن ها اشاره شده است و بنده بنای بازگو کردن آن ها را در این جلسه ندارم. دشمنان می گفتند ناخن های علی به سبب فلان کار شکسته است. حقیقتاً قلب هر انسان منصفی از این نسبت های ناروا به درد می آید و چشمانش اشک بار می شود. این ها گوشه ای از تبلیغات دشمن است که تا زمان ما نیز ادامه یافته است. این مطالب باید برای دنیا بازگو و تبیین شود. همگان، از وعاظ و اهل مجالس و متدینین گرفته تا جوانان دختر و پسر باید از نیرویی که در این دو ماه سپری شده کسب کرده اند، در راه تبلیغ و دفاع از پیامبر صلی الله علیه وآله و عترت پاک ایشان علیهم السلام و قرآن بهره گیرند.
روزهای غم و شادی
از یاد نبریم که تا روز هشتم ربیع که ایام محسنیه نام دارد، به ماه صفر ملحق می شود و روزهای ماتم و عزاداری است. پس از آن از نهم ربیع به بعد طبق روایت معتبر احمد بن اسحاق، عید اهل بیت علیهم السلام آغاز می شود. این یکی از نام های روز نهم ربیع الاول است. در روایات هفتاد و دو نام برای این روز ذکر شده است که در کتاب بحارالانوار و سایر کتب به آن اشاره شده است. مرحوم صدوق رحمه الله با ذکر سند روایت می کنند که شیعیان باید در شادی اهل بیت علیهم السلام شاد، و در غم آنان غمگین باشند: «یفرحون لفرحنا ویحزنون لحزننا». این روایت در کتاب کامل الزیارات مرحوم قولویه رحمه الله نیز ذکر شده است. نباید جای حزن و شادی عوض شود. ایام موالید اهل بیت علیهم السلام مانند روز ولادت باسعادت رسول خدا صلی الله علیه وآله یا امیرمؤمنان علیه السلام یا حضرت زهرا سلام الله علیها و...، و یا مثلاً ایام ازدواج آنان جزو روزهایی است که شاد بوده اند و ما نیز باید در آن روز شاد باشیم. همین طور روزهای مهم تاریخ مانند پیروزی رسول خدا صلی الله علیه وآله بر مشرکان مکه که به فتح مکه انجامید، یا روز پیروزی امیرمؤمنان علیه السلام در جنگ های جمل و صفین و نهروان و روز ولادت امام حسن و امام حسین علیهما السلام، روزهایی هستند که در دایره «یفرحون لفرحنا» جای می گیرند و باید در این روزها شادمان بود.
مفهوم فرح و حزن
همانطور که بارها بیان شده است، فرح به معنای شادمانی قلبی نیست، بلکه به معنای اظهار شادی است. به طور مثال هر فردی در روزهای شادی اهل بیت علیهم السلام می تواند با خریداری مقداری شیرینی و توزیع آن در میان افراد خانواده یا همسایه ها شادی خود را نشان دهد و سبب شادی دیگران نیز بشود. برخی هم می توانند در شادی اهل بیت علیهم السلام مراسم جشنی برپا کنند، یا مؤمنان را اطعام کنند و یا حتی افرادی را به مسافرت ببرند. چه نیکوست که شخصی در سالروز ولادت امیرمؤمنان علیه السلام عده ای را به سفر زیارت حرم مطهر ایشان ببرد. این کارها تماماً مصداق «یفرحون لفرحنا» و از شعائر الهی است.
تعریفی از شعائر الهی
در رابطه با اینکه چه چیزهایی در دایره شعائر قرار می گیرند، در جلسات گذشته بیان کردیم که نیازی نیست حتما فعلی یا چیزی در دوران ائمه علیهم السلام وجود داشته باشد تا بتوان آن را از شعائر الهی دانست، بلکه هر آن چیز مشروعی که تجلیل از خدا یا اهل بیت علیهم السلام باشد، از شعائر الهی است. اینکه بگوییم شعائر باید سابقه مند و در زمان ائمه علیهم السلام وجود داشته باشند، این تفکر پوسیده وهابیان است. به عنوان مثال آیا ضریح مقدس حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام یا گنبد و گلدسته آن حضرت که از طلا و نقره ساخته شده است و در زمان ائمه علیهم السلام وجود نداشته، از شعائر حسینی و الهی نیست؟ مسلماً این ها از مقدس ترین شعائر هستند.
به هر حال تأکید می کنم که در جهت اجرای فرمان «یفرحون لفرحنا» حسینیه ای در جای جای دنیا، چه در کشورهای اسلامی و چه غیراسلامی، نباشد که در آن مجالس شادی اهل بیت علیهم السلام برپا نشود؛ ولو به صورت مختصر باید به این کار پرداخته شود. اگر در این مسیر کوتاهی شود، خذلان است و نفرین پیامبر صلی الله علیه وآله که شامل خاذلان به امام حسین علیه السلام می شود، فرد را در بر می گیرد.
امیدوارم خدای متعال به کسانی که توفیق داده است تا در مسیر بالندگی اربعین حسینی و تبلیغ معارف قرآن و سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله حرکت کنند، توفیق روز افزون و بیشتر عنایت کند و همینطور به آنان که توفیقی در این راه نداشته اند، توفیق دهد تا در این مسیر نقش آفرینی کنند.
مسأله اربعین حسینی باید در کربلای معلی و هر نقطه دیگری از عالم، چه در شهرها و روستاها و چه در کشورهای اسلامی و غیراسلامی، پر رنگ تر شود.
تاریخ پیامبر صلی الله علیه وآله مخصوصاً ماجرای فتح مکه و حواشی آن نیز ازجمله مسائل مهمی است که نباید از آن غافل شد. شایسته است که فیلمی در این رابطه ساخته شود و به جهان عرضه گردد. آن وقت شاهد خواهیم بود که «یدخلون فی دین الله افواجاً» در زمان ما نیز تحقق می یابد. متأسفانه به سبب اینکه این مسائل بیان نشده یا کمتر به آن پرداخته شده، حتی فرزندان شیعه نیز اطلاعات لازم و کافی در این زمینه ندارند. جوانان باید خود در تاریخ کندوکاو کنند و با این معارف آشنا شوند و سپس آن را به دیگران انتقال دهند.
وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین
[1]. آل عمران: ۱۴۴.
[2]. المناقب، ج۳، ص۳۹۴.
[3]. بحارالأنوار، الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام ، ج۴۳، ص۲۸۱.
[4]. الامالی، ص57.
[5]. كامل الزيارات، ص۱۳۱، ح۱۴۹.
[6]. مدثر: 42 الی 44.