LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (جلسه یازدهم)
کد 35668
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 14 فروردین 1402 - 12 رمضان العظيم 1444

یازدهمین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب علوم دینی، در شامگاه روز یکشنبه یازدهم رمضان العظیم ۱۴۴۴ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

س: آیا ردّ مظالم از سهم امام محسوب می شود و باید با اذن فقیه مصرف شود؟

ج: برای ردّ مظالم موارد مختلفی تصوّر می شود. آن قسم از ردّ مظالم که مجهول المالک به حساب می آید مثل اینکه دیونی برعهدۀ او بوده و اصحاب آن را فراموش کرده، سهم امام به شمار می آید، و مصرف آن باید با اذن فقیه باشد.

س: صاحب جواهر در یکی از فروض علم اجمالی می گوید: «العين المقسومة بين اثنين، لتعارض البينتين مثلا. بل ومع العلم بأنها لواحد منهما ، إذا لم نقل بالقرعة. فإن للغير شراء الجميع من كل واحد منهما وإن علم أن أحدهما غير مالك للنصف ، إجراء للحكم الظاهري» (جواهر الکلام ج23 ص192) نظر مبارکتان چیست؟

ج: مرحوم صاحب جواهر با آنکه از فقهای درجه یک هستند، ولی معصوم نیست. پس اگر خطایی از ایشان صورت بگیرد، به علمیّت ایشان خدشه ای وارد نمی کند. در فرض سؤال باید گفت اگر علم تفصیلی در میان باشد، مجالی و جایگاهی برای علم ظاهری باقی نمی ماند. صاحب جواهر، شیخ انصاری و صاحب کفایه مکرّرا فرموده اند علم تفصیلی مطلقاً حجّت است و باوجود علم تفصیلی مجالی برای علم ظاهری نیست.

س: در صورتی که آب، برق یا گاز هدر می رود و شخصی متوجّه آن می شود، آیا جلوگیری از اسراف بر او واجب است؟

ج: اگرچه جلوگیری از وقوع این امر امر خوبی است ولی به عنوان مطلق دلیلی بر وجوب جلوگیری از اسراف کردن یا تبذیر نمودن دیگران نیست. ولی اگر به نحوی باشد که «التي يجئ منها الفساد محضا» (وسائل الشیعة ج17 ص85) یا تلف انسانی باشد که حفظ جان آن واجب است یا از منکرات عظیمه باشد که شارع مقدّس رضایت به وقوع آن در هیچ شرایطی ندارد، همچون ظلم به بی گناه. ولی در فرض سؤال اگر مقدار کمی باشد، روشن نیست که جلوگیری از آن واجب باشد، زیرا دلیلی بر وجوب دفع آن نیست، و شارع نیز افراد مکلّفین را از تبذیر و اسراف نهی نموده است و فرموده: «وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا» (الإسراء/ 26)، «وَلَا تُسْرِفُوا» (الأعراف/ 31)، البته در مواردی که ارتکاز بر لزوم دفع چنین منکراتی است هم لازم است.

شیخ انصاری در کتاب مکاسب این بحث را اینگونه مطرح می کند «دفع المنكر كرفعه» (المکاسب ج1 ص141).

س: آیا معاملات جدیدی، همچون معاملۀ آتی، که تمام مشخّصات مورد معامله مشخّص است، ولی در آینده به خریدار تحویل می دهند، و مشتری هم مقداری از ثمن را می دهد، صحیح است؟

ج: این معامله اگرچه تحت عنوان بیع سلف وارد نمی شود ولی تحت عمومات «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» (المائدة/ 1) داخل شده و مصداق عقود محرّمه، کالی به کالی، مجهول و مانند آن نیست، پس جایز و صحیح است.

عقود جدیدی همچون عقد تأمین (بیمه) نیز که در زمان معصومین علیهم السلام نبوده و از عقود جدیده است، از همین باب صحیح است.

لازم به ذکر است که الف و لام در العقود در آیۀ شریفۀ «أَوْفُوا بِالْعُقُودِ»، الف و لام استغراق است و عهد نیست.

س: شخصی زمین یا منزلی را اجاره می کند، شخص ثالثی در آن زمین یا منزل تصرّف عدوانی کرده و آن را غصب می کند. آیا مستأجر ضامن است؟

ج: اگر در نگهداری از آن زمین یا خانه کوتاهی نکرده، و به گونه ای عمل نکرده که مقصّر در نگهداری از آن حساب شود، ضامن نیست، لیس علی الأمین إلّا الیمین.

س: شخصی نماز یا روزۀ استیجاری به مبلغ بالایی می گیرد. آیا جایز است که مقداری از آن عبادات را انجام دهد، سپس باقی ماندۀ آن را به اجرتی کمتر به دیگری بدهد؟

ج: در صورتی که با او شرط لفظی یا ارتکازی نشده باشد یا قرینه ای در میان نباشد که خود او باید انجام دهد، می تواند بعد از آنکه مقداری از عبادت را انجام داد، با هزینه ای کمتر به دیگری بسپارد که او باقیماندۀ عبادت را انجام دهد.

س: در آیۀ شریفۀ وضو «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ» (المائدة/ 6)، آیا بدون مراجعه به روایات شریفه، وضوی شیعه را می توان برداشت نمود؟

ج: بله؛ به جهت آنکه قاعده ای کلّی است که الأقرب یمنع الأبعد، در این آیۀ شریفه نیز خدای متعال می فرماید: «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ»، ظاهر از سیاق این است که «إِلَى الْمَرَافِقِ» قید برای «وَأَيْدِيَكُمْ» است و قید برای «فَاغْسِلُوا» نیست به جهت اقربیّت «وَأَيْدِيَكُمْ»، و ابعد بودن «فَاغْسِلُوا».

به عبارت دیگر، «إِلَى الْمَرَافِقِ» قید مغسول است نه غسل، و محدودۀ مغسول را بیان می کند نه غایت غسل را.

مضافاً بر این بیان که از قواعد لغت عرب برداشت می شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرموده اند که به کتاب الله و عترت طاهرین علیهم السلام باید مراجعه کرد، و معصومین صلوات الله علیهم اجمعین شیوۀ وضوی صحیح را آنگونه که شیعه انجام می دهد بیان داشته اند.

س: آیا حفظ جان دیگری اگر متوقّف بر کشته شدن مُنقِذ او باشد هم واجب است؟

ج: خیر؛ در صورتی که خطر کشته شدن در میان باشد، حفظ جان دیگری واجب نیست، ولی اگر منجر به ضررهای کمتر از کشته شدن شود، لازم است که اقدام به نفس محترمه کند.

س: اشخاصی که شارع روزه گرفتن را بر ایشان واجب نفرموده، همچون مسافر، بیمار و مانند ایشان، آیا حق دارند علنی در روز افطار کنند؟

ج:  شخص مسافر روزه گرفتن بر او حرام است ولی غذا خوردن بر او واجب نیست و حقّ دارد که غذا بخورد و آب بیاشامد و مفطرات غیر حرام را مرتکب شود. اما اگر خوردن و آشامیدن که برای او حلال است با عنوانی محرّم در یک مصداق جمع شوند که همان هتک حرمت ماه مبارک رمضان است، همچون اینکه بخواهد در خیابان غذایی تناول کند یا آبی بیاشامد، این عمل او جایز نیست.

س: شخصی از حرمت استمناء اطلاع نداشته و آن مفطر را در ماه مبارک رمضان مرتکب می شده، و حال توبه کرده، ولی هنوز دچار آن عمل هست، حکم روزۀ او چیست؟

ج: استمناء حرام است، ولی در فرض سؤال نسبت به روزه های قبل، فقط قضای آن روز بر او واجب است به همراه استغفار و نسبت به آن عمل ناشایست نیز باید بنابر فرمایش امیرمؤمنان علیه السلام عمل کرده که می فرماید: «وإنما هي نفسي أروضها بالتقوى» (بحار الأنوار ج33 ص474) پس ترویض نفس کند، و با توبه از آن عمل دست بردارد.

س: سینه زنی و قمه زنی در خیابان ها در روز عاشورا جایز است؟

ج: سینه زنی و قمه زنی که در عزای اهل بیت علیهم السلام انجام می شود، نه تنها جایز بلکه مستحب است.

س: آیا اگر شخصی کاری انجام دهد که دیگری دل آزرده و دل شکسته شود جایز است؟

ج: کار خوبی نیست، گفته شده تا توانی دلی به دست آور/ دل شکستن هنر نمی باشد.

س: در صورتی که از محلّی عبور می کنیم که باران آمده و در گوشه ای نجاست سگ دیده می شود، آیا از این آبی که جمع شده باید اجتناب کرد؟

ج: اگر یقین دارد که شروط متنجّس شدن آن آب فراهم بوده بله باید اجتناب کرد. در غیر این صورت چون شبهه غیرمحصوره است، اجتناب لازم نیست.

س: شخصی که مبتلا به بیماری ای است که باید در روز قرص یا غذا بخورد یا آب بیاشامد، حکم روزۀ او چیست؟

ج: بیماری که در طول روز باید قرص یا غذا بخورد، از ابتدا روزه نیست، و لازم نیست امساک کند. اگر توانست تا سال آینده آن روز را قضا کند بر او واجب است، والا فقط فدیه می دهد. و اگر ناخوشی او به گونه ای است که فقط باید آب بیاشامد، به او ذوالعطاش می گویند که با فهم عدم خصوصیّت، بیمارانی هم که مشکل کلیه دارند و باید آب در روز بیاشامند نیز به آن ملحق هستند. در مورد ایشان دو مورد اختلافی است میان فقها، 1) آیا باید بر مقدار لازم و ضروری از آب آشامیدن اکتفا کنند یا می توانند هر مقدار بخواهد آب بیاشامند؟ که به نظر می رسد هر مقدار بخواهند جایز است آب بیاشامند، و اقتصار بر مقدار ضرورت لازم نیست. 2) آیا قضای این روزی که در حین روزه بودن آب آشامیده اند بر ایشان واجب است یا خیر؟ که به نظر می رسد قضای روزه بر ایشان واجب نیست، فقط فدیه بر ایشان لازم است.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.