LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ (جلسه چهاردهم)
کد 35795
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 18 فروردین 1402 - 16 رمضان العظيم 1444

چهاردهمین نشست علمی مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی دام ظله در شب های ماه مبارک رمضان ۱۴۴۴ با حضور جمعی از شخصیت های علمی، نمایندگان مراجع عظام تقلید، فعالان دینی و فرهنگی و طلاب علوم دینی، در شامگاه روز چهارشنبه چهاردهم رمضان العظیم ۱۴۴۴ در بیت مرجعیت شهر مقدس قم برگزار شد.

مشروح مباحث مطرح شده در این نشست به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

س: آیا ید اجیر امانی است؟

ج: امانت بر دو قسم است: 1) امانت شرعی، 2) امانت ملکی.

اجیر یدش امانی و از قسم دوم است. پس اگر مال در دست اجیر بدون کوتاهی او تلف شد، ضامن نیست، «لیس علی الأمین إلا الیمین» (القواعد الفقهیة ج2 ص11/ قاعدة عدم ضمان الأمین)، پس قولش با قسم معتبر است.

س: والدین مکانی را وطن دوّم اتّخاذ کرده اند، یا محل ولادتشان مکانی است ولی فرزندان در آن مکان زندگی نکرده اند، آیا نماز ایشان هم در آنجا کامل است؟

ج: مرحوم فقیه همدانی در مصباح الفقیه مفصّلاً این مسأله را مطرح نموده و جوانب مختلف بحث را بررسی کرده اند.

هرکس تکلیف خودش را دارد، اگر به عنوان مسکن در آنجا نبوده اند، نمازشان شکسته است و روزه هم نمی توانند بگیرند. البتّه لازم به ذکر است که ولادت در مکانی یا منزل داشتن در آن منطقه ملاک قصر و تمام نماز و لزوم روزه گرفتن نیست، بلکه هر شخصی که در جایی او را مسافر ندانند، نمازش کامل است و روزه را نیز باید بگیرد، اگرچه در آنجا مدتی را که مقیم است مستأجر باشد یا در منزل دیگری مهمان باشد. مثلاً اگر شخصی در سال سه یا چهار ماه را در منطقه ای غیر از محل سکونتش ساکن می شود، عرفا او را در آن منطقه مسافر حساب نمی کنند.

پس اگر شخصی بعد از ولادت در مکانی در دو سالگی مثلا از آن منطقه رفته و به آن منطقه برنگشته جز به عنوان مهمان، نماز او در زادگاهش شکسته است.

س: آیا شخصی که روزۀ قضا دارد، می تواند روزۀ استیجاری بگیرد؟

ج: اگر شخص روزۀ قضا دارد از گرفتن روزۀ استحبابی نهی شده، پس نمی تواند روزۀ مستحبّ بگیرد ولی نسبت به روزۀ استیجاری محلّ بحث است. به نظر می رسد از آنجا که دلیلی بر نهی وجود ندارد، ایرادی ندارد، اصل هم در این موارد جواز و صحّت است.

س: آیا قربانی کردن شتر، گاو یا گوسفند همچنین ذبح کردن مرغ یا دیگر پرندگان مستحب است؟ تقدیم زندۀ آن به فقیر افضل است یا ذبح کردن آن افضل است؟

ج: از امام باقر علیه السلام روایت شده: «ان الله عزوجل يحب اطعام الطعام، وإراقة الدماء» (وسائل الشیعة ج24 ص91 ح30081)، در مثل این روایات قربانی کردن مستحب دانسته شده.

امّا نسبت به اینکه حیوان را زنده به فقیر تقدیم کنند یا ابتدا ذبح کنند سپس به فقیر بدهند، در بحث زکات فطره روایت دارد که خرما دادن افضل است. فقها مطرح کرده اند، افضل آن است که آنچه برای فقیر بهتر است را بدهند. اگر آن را بپذیریم، در اینجا هم قاعده همان است. پس اگر حیوان زنده احسن به حال فقیر است آن را بدهد، والا آن را ذبح کند و بعد از آماده کردن آن را تقدیم فقیر کند.

س: شخصی مرتکب گناهی همچون قتل عمد شده، آیا غیر از کفارۀ آن و دیه که واجب است، مستحب است که صدقه ای بدهد یا گوشت قربانی به فقرا بدهد؟

ج: بالخصوص استحباب ندارد ولی به جهت عمومات مستحب است.

س: هتک و استخفاف که دو عنوان محرّم هستند، چه فرقی ندارند؟

ج: استخفاف از عناوین قصدیّه است برخلاف هتک. اگر شخص شکّ کرد که عملی تحت کدام یک وارد می شود، به مقتضای اصول عملیّه باید عمل کند.

س: شخصی به دلیل بیماری قلبی چند روزی از سال گذشته بیشتر و همچنین امسال نتوانسته روزه بگیرد، وظیفۀ او چیست؟

ج: اگر خوف ضرر دارد، روزه نمی گیرد. اگر نتوانست قضا کند، فقط به جهت قضا نکردن، فدیه می دهد. ولی اگر خودش تشخیصی ندارد، به پزشک مراجعه می کند و طبق دستور پزشک عمل نماید.

س: روایاتی که اشاره به مطلاق بودن امام حسن علیه السلام و نهی امیرمؤمنان علیه السلام از ازدواج با آن حضرت دارد، آیا معتبر است؟ اگر آری به چه جهت صادر شده است؟

ج: یک عدّه از این روایات جعلی است. اگر روایت معتبری هم میان آن ها باشد، به جهت تقیّه صادر شده است. در ظرف صدور روایات، تقیّه آن چنان شدید بوده که امام علیه السلام از ترس جانشان روزۀ خود را افطار نمودند و فرمودند: «افطر يوما من شهر رمضان أحب إلي من أن يضرب عنقي» (وسائل الشیعة ج10 ص132 ح13034).

س: رابطۀ خدای متعال با اهل بیت طاهرین علیهم السلام و دیگر مخلوقات چگونه است؟

ج: رابطۀ ما سوی الله با خدای متعال تباین است. همانگونه که در روایات فراوانی وارد شده است خدای متعال ربّ الأرباب و احسن الخالقین است.

اهل بیت علیهم السلام فرموده اند: «اجْعَلُونَا عَبِیداً مَخْلُوقِینَ وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم‏» (بصائر الدرجات 1 ص241)، و نیز فرموده اند: «لا تجاوزوا بنا العبودية ثم قولوا فينا ما شئتم و لن تبلغوا» (الاحتجاج ج2 ص438)، و نیز از یاسر خادم روایت شده: «قلت للرضا علیه السلام: ما تقول في التفويض؟ فقال: إن الله تبارك وتعالى فوض إلى نبيه صلّی الله علیه وآله أمر دينه، فقال: «ما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا» فأما الخلق والرزق فلا، ثم قال علیه السلام: إن الله عزوجل خالق كل شئ، وهو يقول عزوجل: «الذي خلقكم ثم رزقكم ثم يميتكم ثم يحييكم هل من شركائكم من يفعل من ذلكم من شئ سبحانه وتعالى عما يشركون» (بحار الأنوار ج17 ص7 ح9).

اسماء پروردگار با مخلوقات، رابطه اش اشتراک لفظی نیست، بلکه آنچه صحیح به نظر می رسد حقیقت و مجاز است. البتّه این مجاز مراتب دارد و در مورد اهل بیت علیهم السلام مجاز والایی است. دو اسم رحمان و رحیم، نیز استعمال مجازیش در مورد غیرخدای متعال ایرادی ندارد.

س: در برخی از روایات مدح شده که کارها «تواضعا لله» باشد، مراد از آن چیست؟

ج: برای هرکار نیکی دو صورت فرض می شود: 1) لله، 2) لغیر الله. مراد از تواضعاً لله، همان لله انجام دادن کارهاست. مثلاً شخصی زاهد است، نه به جهت خدا، بلکه به جهت کسالت داشتن و لزوم پرهیزش از خیلی از چیزها. در مقابل دیگری زاهد است و برای خوشنودی خدای متعال زاهدانه زندگی می کند و فرقی هم نمی کند فقیر باشد یا غنی، «ما کان لله ینمو». از امیرمؤمنان علیه السلام روایت شده: «ولو شئت لاهتديت إلى هذا العسل المصفى ولباب هذا البر المنقى فضربت هذا بذاك حتى ينضج وقودا ويستحكم معقودا» (بحار الأنوار ج33 ص478). اهل بیت طاهرین علیهم السلام هم بشر بودند و علایق بشری در ایشان بود ولی برای رضای خدای متعال از علایق خود دست می کشیدند.

تواضعاً لله و قربةً لله جامع مشترک دارند، اگرچه اختلافات دقّی با یکدیگر دارند.

و امّا اینکه خدای متعال دوست دارد اثر نعمت را بر بنده اش ببیند، متبادر از آن معنای التزامی آن است؛ یعنی غنی به گونه ای برخورد نکند که او را فقیر فرض کنند. چنین کاری برای او مکروه است. البته معلوم نیست لباس های فاخر پوشیدن و غذاهای عالی خوردن برای غنی مستحب باشد، اگرچه انجام هر عمل نیکی به نیت شکر نعمت الهی، مستحب است، حتّی در پوشیدن لباس و خوردن غذا.

س: در مواردی که تقیّه ترخیصیّه است، آیا تقیّه مقدّم است یا برائت؟

ج: اگرچه نسبت بین موارد برائت و تقیّه عموم من وجه است ولی به دلیل روایاتی که در اعلا درجۀ تواتر هستند و اهمیّت برائت را بیان می کنند قطعاً در این موارد برائت مقدّم است. یکی از آن روایات زیارت عاشورا است که مملوّ از برائت است چه با مادّۀ برائت و چه با لعنی که بر دشمنان می کند.

س: شخصی که در ماه رمضان دندانش را کشیده و تا دو روز خون از آن جاری است، حکم روزه اش چیست؟

ج: باید از اینکه خون اختیاراً پایین برود تحفّظ کرده و جلوگیری کند، مگر آنکه خون مستهلک با آب دهان باشد که ایرادی ندارد. اگر ضرورت نیست مطلقاً خوردن خون جایز نیست ولی در صورت ضرورت و عدم استهلاک آن، این شخص نمی تواند روزه بگیرد. پس بعدا آن روز را قضا می کند، زیرا روزه تبعیض نمی شود مگر در مورد ذوالعطاش که به جهت روایت خاصّ حقّ نوشیدن آب فقط دارد و بنابر رأی منصور، روزه اش قضا ندارد.

س: در زیارت جامعۀ کبیره می فرماید: «فبلغ الله بكم أشرف محل المكرمين، وأعلى منازل المقربین»، باء در بکم سببیّت است یا زائده؟

ج: ظاهراً سببیّت نیست که معنای آن این باشد خدای متعال به واسطۀ اهل بیت علیهم السلام، مؤمنان را به باشرافت ترین محل مکرّمین بالا می برند، بلکه باء زائده و مراد از آن بلغکم الله است. پس خود اهل بیت علیهم السلام هستند که خدای متعال ایشان را به باشرافت ترین محلّ مکرّمین و والاترین منزل های مقرّبان درگاهش بالا می برد. این تعبیر همچون آیۀ شریفۀ تطهیر است: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا» (الأحزاب/ 33).

س: استفاده از اسپری آسم در حال روزه اشکال دارد؟

ج: اسپری ای که در عربی به آن بخّاخ می گویند، محلّ اختلاف است. اگر همچون بخار غلیظ باشد، در حکم غبار غلیظ است و بنابر احتیاط واجب مفطر است، والّا مفطر روزه نیست.

البته اگر فقط در فضای دهان وارد شود، همچون چشیدن غذا که دلیل خاص دارد ایرادی ندارد.

س: آیا خاکمال کردن ظرفی که سگ از آن غذا خورده لازم است؟

ج: اگر عرفا ظرف باشد، برای تطهیر آن تعفیر (= خاکمال کردن) لازم است، ولی اگر آنقدر بزرگ است که عرفا به آن ظرف نمی گویند، دلیل تعفیر از آن منصرف است. پس خاکمال کردن نیاز نیست، همچون زمین، پا و مانند آن که خاکمال نیاز ندارد.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.