LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه چهاردهم)
کد 4245
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 05 تیر 1395 - 19 رمضان العظيم 1437
 
طبق رسم دیرینه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و علمای اعلام، مدرسین حوزه علمیه، فضلا و طلاب علوم دینی در بیت ایشان برگزار شد.
 
 جلسه چهاردهم
 
 بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی محمد وآله الطاهرین
 
«بطلان ایقاع مشروط»

یکی از فضلا سؤال کرد: چرا در عقد، شرط صحیح است اما در ایقاع صحیح نیست، فرق آن دو چیست؟

حضرت آیت الله العظمی شیرازی فرمودند: فارق، دلیل خاص است. شارع بین آن دو فرق گذاشته، وگرنه از نظر عقلا فرقی نیست، و هر دو انشاء بوده، چه بگوید: (بعتک ان فعلت کذا) یا بگوید: (أعتقک ان فعلت کذا).

و دلیل (المؤمنون عند شروطهم)(1) نیز اطلاق دارد و شامل ایقاع هم می شود، اما به جهت فهم فقها یا اجماع یا ارتکاز، ایقاع خارج شده، و می فرمایند در ایقاع حتی اگر شرط را بجا آورد ایقاع واقع نمی شود، خواه طلاق باشد یا عتق یا ابراء یا مانند آن.

«تعلیق در عقد»

یکی از فضلا گفت: پس چرا تعلیق در عقد صحیح نیست؟

ایشان فرمودند: تعلیق غیر از شرط است، تعلیق در مقابل تنجیز بوده، و در عقود تنجیز لازم است. شرط منافاتی با تنجیز ندارد، بلکه عقد منجّز را مشروط به شرط می کند.

«بازی در فضای مجازی»

یکی از فضلا پرسید: بازی های قمار که حرام است، در فضای مجازی چه حکمی دارد؟

معظم له فرمودند: نسبت به قمار و حکم آن چند عنوان داریم:

1. قمار، که عمومات و مطلقات ادله مطلقاً آن را حرام دانسته حتی اگر بدون مراهنه باشد.

2. ما یُتقامَرُ به عادة، گرچه برای سرگرمی بازی شود نه برد و باخت، این هم جایز نیست، به جهت اطلاقات ادلّه ی قمار.

3: چیزی که از آلات قمار نباشد، ولا یتقامر به عادةً مانند انگشتر، چنانچه با برد و باخت بازی شود حرام است، به جهت عمومات و اطلاقات ادله قمار.

4: چیزی که از آلات قمار نباشد، ولا یتقامر به عادةً، و برای سرگرمی بازی شود و برد و باخت نباشد، می فرمایند این قسم جایز است، و رأی مختار نیز همین است.

البته این مسأله مورد بحث فقها بوده و مرحوم شیخ نیز آن را مطرح فرموده اند.

حال در فضای مجازی، باید دید آیا قمار طرف مقابل می خواهد یا نه؟ و در فضای مجازی صدق تقامر می کند یا نه؟

به نظر می رسد اگر تقامر باشد یعنی برد و باخت شود، یا با وسیله ای که عادةً با آن قمار بازی می کنند، جایز نیست حتی اگر در فضای مجازی باشد به جهت عمومات ادله قمار.

«تخلق به صفات إلهی»

یکی از فضلای حاضر سؤالی اعتقادی پرسید: آیا صفات خدای متعال که در برخی ادعیه مانند: دعای سحر وارد شده، اختصاصی بوده، یا به جهت (افعل التفضیل) شدت و ضعف داشته و مراتب دارد، در این صورت آیا می توان مرتبه ی کمتر از آن را به ائمه اطهار (علیهم السلام) اطلاق کرد؟

معظم له فرمودند: نسبت به صفات ذات خیر، زیرا صفات ذات عین ذات خداست. و اگر در موردی صفات ذات به اهل بیت (علیهم السلام) نسبت داده شود تأویل می شود. زیرا خدا مثل ندارد «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ»(2)، آنچه از مسلّمات بوده و از ادلّه قطعیه استفاده می شود: انحصار صفات ذات به خداست.

پس بحث در صفات ذات نیست بلکه در صفات فعل است.

از متواتر ادلّه که نیازی به بررسی سندی تک تک آنها نیست، استفاده می شود که خدای متعال همه چیز را به اهل بیت داده و در اختیارشان گذاشته است.

در زیارت مطلقه ی امام حسین (علیه السلام) که از اصح زیارت می باشد، این عبارت آمده: (ارادة الرب فی مقادیر أموره تهبط إلیکم، وتصدر من بیوتکم، والصادر عما فُصِّل من احکام العباد)(3).

(أموره): جمع مضاف و مفید عموم است، و ضمیر آن به (ربّ) بر می گردد. یعنی تمام تقدیرات امور خدا، و هر آنچه مربوط به ما سوی الله است، خداوند راه اجرایش را اهل بیت قرار داده، و این قسمت از زیارت اشاره به تکوینیات داشته، و (الصادر عمّا فصّل من أحکام العباد) اشاره به تشریعیّات دارد.

همچنین عبارت دیگری است در أدعیه ماه رجب، از ناحیه ی مقدسه و توسط نائب خاص دوم (محمد بن عثمان) رسیده است: (لا فرق بینک وبینها إلا أنّهم عبادک وخلقک)(4).

فقط یک فرق بین خدا و معصومین (علیهم السلام) هست، البته این فرق، بسیار بزرگ است، خدای متعال واجب الوجود است و معصومین ممکن و مخلوق، آنها عبادِ خدا هستند و از خودشان چیزی ندارند.

همچنین در روایت آمده: (انّ الله ادّب نبیه بأدبه ففوَّضَ إلیه دینه)(5).

خدای متعال همه چیز را به این انوار مقدسه داده است، و این مطلب اشکالی ندارد، نه از نظر عقلی و نه از نظر عقلائی و نه از نظر نقلی.

و ادلّه متواتره از روایات و ادعیه و زیارات نیز بر آن دلالت می کند.

«مثال توضیحی»

مثالی جهت توضیح بیان می کنیم: فرض کنید مرجع تقلیدی نماینده ای برای خود قرار داده، و این نماینده از طرف وی شهریه می دهد. و فرضاً مرجع، کل صلاحیّات را به این نماینده داده و به او گفته اختیار کامل داری به هر که می خواهی و به هر مقدار پرداخت کنی.

فرق بین این مرجع و نماینده تام الاختیار وی این است که مرجع اصل و آن نماینده با تمام صلاحیات و اختیاراتش، فرع است و از خودش هیچ ندارد، همه از آن مرجع تقلید است.

نسبت به ائمه (علیهم السلام) نیز چنین است، از خود چیزی ندارند، اما خدا همه چیز به آنها داده است. در آیه شریفه می فرماید: «هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسَابٍ»(6).

از این رو فرق نمی کند در طلب حوائج، از خدا خواسته و ائمه اطهار (علیهم السلام) را شفیع و واسطه بین خود و خدا قرار دهیم، یا از آنها بخواهیم که از خدا بخواهند، یا مستقیماً از خود آنها همه چیز را بخواهیم، زیرا خدای متعال به آنان همه چیز عطا فرموده است.

از طرفی، خدای متعال دنیا را دار امتحان قرار داده و شیطان و نفس اماره را به همین جهت آفریده، با آنکه می دانسته چقدر مفاسد دارند، و از طرفی عقل را درون انسان، و انبیاء (علیهم السلام) را در بیرون حجت قرار داده است تا هر کسی بخواهد هدایت شود هدایت گردد.

قال تعالی: «فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَکْفُرْ»(7).

و: «لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَی مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ»(8).

و: «لِنَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ»(9).

«الصوم لی»

یکی از فضلا پرسید: روایت (الصوم لی وأنا أجزی به) وجهش چیست، مگر سائر عبادات برای خدا نیست؟

ایشان فرمودند: یکی از وجوه آن: شدت اخلاص روزه است، زیرا شخص می تواند تظاهر به روزه کند ولی روزه نباشد، و اگر روزه حقیقی بود خدا جزای خاصی برایش قرار داده، از این رو اخلاص در روزه عمیق تر از سائر عبادات است.

«معانی واقعی روایات»

سپس معظم له فرموند:

ممکن است انسان از روایات، ظواهری را برداشت کند، اما حقائق معانی روایات را نمی دانیم، از این رو ائمه (علیهم السلام) فرموده اند: (ثم ردوه الینا حتی یستبین لکم)(10).

و در دعای عرفه آمده: (الهی أنا الجاهل فی علمی فکیف لا أکون جهولاً فی جهلی)(11).

از طرفی گاهی تقطیع روایات موجب مجهول شدن یا مشتبه بودن معنای آن می شود.

یکی از آقایان ملتزم بود آب را با لیوان نخورد و اول در دستش می ریخت سپس می نوشید، و استناد می کرد به روایت: (خیر أوانیکم أیدیکم)(12). أما این روایت کامل نیست، بلکه تتمه حدیثی می باشد که صدر آن ذکر نشده، و اصل روایت این است که حضرت دیدند شخصی دهان خود را بر جوی آب گذاشته و آب می نوشد به او فرمودند: همچون حیوانات آب ننوش، بهترین آنیه دست می باشد، یعنی اگر ظرف نبود با دست آب بخورد نه بطور کلّی.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَرَّ النَّبِیُّ (صلی الله علیه وآله) بِقَوْمٍ یَشْرَبُونَ الْمَاءَ بِأَفْوَاهِهِمْ فِی غَزْوَةِ تَبُوکَ، فَقَالَ لَهُمُ النَّبِیُّ (صلی الله علیه وآله) اشْرَبُوا بِأَیْدِیکُمْ فَإِنَّهَا خَیْرُ أَوَانِیکُمْ(13).

قَالَ: وَنَهَی (علیه السلام) عَنْ أَنْ یُشْرَبَ الْمَاءُ کَمَا تَشْرَبُ الْبَهَائِمُ، قَالَ وَ قَالَ: اشْرَبُوا بِأَیْدِیکُمْ فَإِنَّهَا مِنْ خَیْرِ أَوَانِیکُمْ(14).

«کتاب مصابیح الأنوار»

سپس معظم له کتابی را معرّفی کرده، توصیه نمودند اگر این کتاب را ندارید تهیه کنید، و فرمودند: انصافاً کتاب خوب و مفیدی است، کتاب: (مصابیح الأنوار فی حلّ مشکلات الأخبار) تألیف مرحوم سید عبد الله شبّر، ایشان کمی بعد از علامه مجلسی (رضوان الله علیه) بوده و خود یک مجلسی دیگری به شمار می رود، در این کتاب مطالبی را از بحار علامه ی مجلسی آورده و مطالبی هم خودشان دارند.

و بسیاری از روایات را تفسیر فرموده است.

«موافقت و مخالفت تفصیلی»

یکی از فضلا سؤال کرد: در مواردی که امر دائر است بین موافقت تفصیلی قطعی در بعضی، و مخالفت تفصیلی قطعی در بعضی دیگر، و بین موافقت اجمالی احتمالی در کل، با احتمال مخالفت اجمالی در کل، کدامیک أولی است؟

معظم له فرمودند: این بحث را شیخ (رحمه الله) مطرح فرموده که موافقت تفصلی در بعض و مخالفت تفصیلی در بعضی دیگر، عند العقلاء أولی است از موافقت اجمالی احتمالی در کل با احتمال مخالفت در کل، و برداشت ما نیز همین است.

مثلاً اگر در خانه ای اختلاف شد که ملک زید است یا عمرو، و می دانیم یا تمام آن ملک زید است و یا کل آن ملک عمرو، در اینگونه موارد حکم به تنصیف می شود به جهت قاعده ی (عدل و انصاف)، البته این قاعده دلیل خاص ندارد اما از بعضی روایات مانند: (درهم الوَدَعی) و نظیر آن با فهم عدم خصوصیت، استفاده می شود.

اما این معنایش نیست که حکم واقعی در لوح محفوظ تبدّل و تغییر پیدا می کند، چنین چیزی از ادله استفاده نمی شود. از این رو اگر بعد، کشف خلاف شد باید به مالک اصلی برگردانده شود، حال آنکه اگر حکم واقعی بود یعنی شخص غیر مالک، مالک می شد، در صورت کشف خلاف برگردانده نمی شد.

«اطلاقات قرعه»

یکی از فضلا گفت: آیا اطلاقات قرعه این موارد را شامل نمی شود؟

ایشان فرمودند: مشهور به اطلاقات قرعه عمل نکرده اند مگر در مواردی که دلیل خاص داشته باشد، قائل شدن به قرعه در همه ی موارد مشکل است، زیرا اگر در کلیه موارد جهل بنا بود به قرعه عمل شود، اصول عملیه و قواعد دیگر کنار گذاشته می شد.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) تهذیب الأحکام ج7 ص371 ب31 ح66.
2) سورة الشوری: 11.
3) الکافی: ج4 ص577 باب زیارة قبر أبی عبد الله الحسین علیه السلام ح2.
4) الإقبال: ص646.
5) الکافی: ج1 ص265.
6) سورة ص: 39.
7) سورة الکهف: 29.
8) سورة الأنفال: 42.
9) سورة یونس: 14.
10) الکافی: ج2 ص222.
11) الإقبال: 348.
12) راجع الکافی: ج1 ص385. وسائل الشیعة: ج25 ص257 ب14 ح31853.
13) وسائل الشیعة: ج25 ص257 ب14 ح31853.
14) الکافی: ج6 ص385 باب الأوانی ح7.
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.