LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
شب شانزدهم ـ مبحث فقهي
کد 700
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 01 آبان 1384 - 19 رمضان العظيم 1426
در شب هاي ماه مبارک رمضان، طلاب، علما و فضلاي حوزه علميه، شخصيت هاي گوناگون و عموم مؤمنان در بيت مرجع عالي قدر در شهر مقدس قم حضور به هم مي رسانند و در خلال ديدار با ايشان، درباره مسائل علمي، فقهي، تاريخي و فرهنگي سخن به ميان مي آورند و آية الله العظمي سيد صادق شيرازي نيز ضمن شرکت در اين گفتگوها ديدگاه هاي ارزشمندشان را ابراز مي دارند.


بسم الله الرحمن الرحيم

مرجع عالي قدر اين سؤال را مطرح کردند: همان طوري که رأي فقيه در احکام حجت است، آيا در موضوعات نيز حجت مي باشد؟

پس از مناقشه اين مسأله، ايشان فرمودند: رأي فقيه در موضوعات مستنبَط حجت است، اما در موضوعات صرفاً شخصي حجت نيست.

آن گاه از آية الله العظمي شيرازي سؤال شد: اگر کسي نداند قيمت واقعي ملکي که مي خواهد خريداري کند شصت ميليون تومان است وآن رابه شصت ويک ميليون تومان بخرد، آيا چنين معامله اي غرري است؟

ايشان پاسخ دادند: خير، زيرا يک ميليون نسبت به شصت ميليون مبلغ قابل توجهي نيست.

سپس سخن از غِشّ در معامله به ميان آمد وپرسشي مطرح شد که: جداي از حرمت غِشّ در معامله، آيا چنين معامله اي باطل مي باشد؟

ايشان فرمودند: مشتري مي تواند ـ در صورتي که بخواهد ـ معامله را فسخ کند. آن گاه در اين زمينه روايتي از امام صادق عليه السلام نقل کردند که فرموده است: «پيامبر اکرم صلّي الله عليه وآله از بازار مدينه مي گذشتند. مقداري گندم ديدند که براي فروش عرضه شده است. به صاحب گندم فرمودند: گندمي پاک [وخالص] داري؟ سپس قيمت گندم را جويا شدند. در همين حال خداي عزوجل به پيامبر صلّي الله عليه وآله وحي کرد که دست خود را درون گندم فرو ببرد [ومشتي از درون گندم برگيرد].

پيامبر صلّي الله عليه وآله چنين کردند ومشتي گندم برگرفتند وچون در آن نگريستند، آن را نامرغوب يافتند. آن گاه به صاحب گندم فرمودند: مي بينم که خيانت وغِش نسبت به مسلمانان را يک جا جمع کرده اي!».(1)

در ادامه اين جلسه، مرجع عالي قدر داستاني نقل کردند که نشان دهنده اهميت وضرورت شناخت کامل از علومي است که فرا گرفته يا تدريس مي شود. داستان از اين قرار است:

پس از وفات آخوند خراساني، آقا ضياء شروع به تدريس درس خارج کرد. روزي براي انجام کاري نزد سيد کاظم يزدي (صاحب عروة الوثقي) رفت. مرحوم يزدي از او پرسيد: مشغول چه کاري هستي؟

آقا ضياء گفت: تدريس مي کنم.

سيد پرسيد: چه تدريس مي کني؟

گفت: درس خارج.

سيد گفت: مسائلي را نام ببر که مدرکي جز «اجماع» نداشته باشد.

آقا ضياء پنج مسأله را برشمرد. سيد از او خواست تا يک مسأله ديگر نام ببرد، اما آقا ضياء نتوانست. در اين هنگام سيد به آقا ضياء گفت: تسبيح داري؟

پاسخ داد: آري.

سيد گفت: تسبيح را در دستت بگير. مسائلي را که سندي جز اجماع ندارند، نام مي برم وتو بشمار. سيد مسائل را مي گفت وآقا ضياء مي شمرد تا اين که شمار مسائل به چهل رسيد.

سپس سيد رو به آقا ضياء کرد وگفت: کار تو را سامان مي دهم، اما بدان که طلبه علوم ديني بايد در درس خواندن وتدريس توانمند باشد.

حضرت آية الله العظمي شيرازي در پايان افزودند: گفته اند که مرحوم سيد کاظم يزدي، شش بار کتاب جواهر را از اول تا آخر خواند ومباحثه کرد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] . وسائل الشيعه، ج 17، ص 282، باب تحريم غش.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.