«الإسلام محمدي الوجود، و حسينـي البقاء؛ اسلام رهاورد حضرت محمد صلی الله علیه وآله بوده و ماندگاریاش به [سبب فداکاری] امام حسين علیه السلام است».
اسلام به وسيله پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله وجود خارجی و تحقق يافت، اما از آنجا که حضرت احديت اين جهان را جايگاه امتحان مقرر داشت و اينکه همگان بايد از بوتهی امتحان برآيند، عدهای نزد رسول خدا صلی الله علیه وآله رفته اظهار مسلمانی کردند، ولی نفاق میورزيدند و به حقيقت، ايمان نياورده بودند.
عده ای از اصحاب آن حضرت منافق بودند، چنانکه در قرآن کريم چند جا به منافق بودن شماری از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله اشاره شده و حتی سورهای به همين نام (المنافقون) در قرآن کريم وجود دارد. در اين سوره خدای متعال خطاب به پيامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرمايد:
«هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ؛[1] آنها تنها دشمنان واقعی تو هستند از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد».
اين بخش سه کلمهای از آيه ی قرآن کريم چنان تند و قاطع است که مانند آن را در قرآن کمتر میتوان يافت و حتی شايد بیمانند است. بنا به فرمودهی قرآن کريم کفار در دشمنی به پايه ی منافقان نمیرسند، چراکه عبارت: «هُمُ الْعَدُوُّ؛ آنها تنها دشمنان واقعی تو هستند» افادهی حصر میکند و در ادامه ی آيه میفرمايد: «فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ؛ از آنان برحذر باش، خداوند آنها را بکشد».
چنانکه بنابر امتحان بود اين جماعت نفاق زده بعد از رسول خدا صلی الله علیه وآله ميداندار شدند و مردم را که به فرمودهی قرآن کريم: «أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ؛ بيشترشان خردورزی نمیکنند»
و به فرمودهی اميرالمؤمنين علیه السلام غالب آنان «همج رعاء؛ بیثبات و پيرو هر بانگ برآورندهای» هستند از مسير حق دور و منحرف کردند و اين روند از ديرباز تا به امروز بوده و هست. اينها به نام اسلام چيزی را پياده کردند که نمیتوان آن را حتی کفر خواند، بلکه بايد بدتر از کفر دانست. مطلبی را برای جهانيان از طبقه ی دانشمندان و فرهيختگان تا ديگر لايه های اجتماعی میگويم و آن اين است که تاريخ را با دقت و تأمل مطالعه کنند.
[1]. سوره منافقون، آيه 4.