LOGIN
بیانات
shirazi.ir
ديدار طلاب علوم ديني 24 کشور آفريقايي با مرجع عالي‏ قدر
کد 1110
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 27 مهر 1385 - 25 رمضان العظيم 1427

 

شماري از طلاب علوم ديني وخانواده ‌هايشان از حدود 24 کشور آفريقايي روز سه شنبه 23رمضان (25/7/85) در شهر مقدس قم با آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي ديدار نموده، به بيانات ارزشمندشان گوش فرا دادند.

مرجع عالي ‌قدر در ابتدا درباره مظاهر دنيوي وحب دنيا سخن گفتند واظهار داشتند: حب دنيا وفريفته شدن در برابر زر وزيور آن وفراموش کردن اوامر الهي از ناپسندترين امور است. اما حب دنيا را نبايد با استفاده از مال دنيا براي آخرت وانفاق آن در راه خدا اشتباه نمود. در روايت آمده است: «شخصي به امام صادق عليه ‌السلام عرضه داشت: به خدا سوگند ما دنيا را مي‌ جوييم ودوست داريم مال دنيا را به ‌دست آوريم. حضرت فرمودند: دوست داري مال دنيا را به ‌دست آوري تا با آن چه کني؟ پاسخ داد: به‌ خود وخانواده‌ ام نيکي کنم، صله ارحام به ‌جا آورم وحج وعمره بگزارم. حضرت فرمودند: اين کار دنيا طلبي نيست بلکه طلب آخرت است».(1)

ايشان افزودند: در حقيقت جمع ‌آوري مال دنيا اگر با هدف مصرف کردن در راه طاعت الهي وصله ارحام وکمک به نيازمندان واهداف مثبتي از اين دست باشد نه تنها کار ناپسندي نيست، بلکه امر پسنديده وارزشمندي است. به عبارت ديگر همه چيز به هدف انسان باز مي ‌گردد واگر هدف انسان هدفي خدايي باشد، ثروت مي ‌تواند انسان را در گزاردن اعمال نيک ياري کند.

ايشان خاطرنشان کردند: علم نيز همانند مال دنيا اگر با هدف اطاعت امر خدا وکوشش براي جلب خشنودي حق تعالي صورت گيرد امر بسيار ممدوحي است. اما اگر هدف انسان از دانش ‌اندوزي به‌ دست آوردن مقامات دنيوي وجاه باشد، اين کار نزد خدا ارزشي ندارد. کسي که براي دستگيري از مردم وهدايت خلق به نور اهل ‌بيت عليم‌ السلام درس مي‌ خواند، کار فوق‌ العاده ارزشمندي انجام مي ‌دهد ولي کسي که از اين کار مقاصد دنيوي واهداف ناچيز خود را دنبال مي‌ کند، نزد خدا جايگاهي ندارد.

ايشان بي ‌اعتنايي به دنيا را پيش ‌شرط موفقيت در کسب علوم ديني توصيف کردند وفرمودند: در روايت آمده است: «العلم نورٌ يقذفه الله في قلب من يشاء؛(2) علم نوري است که خدا در قلب هريک از بندگان خود که بخواهد مي ‌افکند». بي ‌شک کسي که تعلق خاطر کمتري به دنيا وشهوات دنيوي دارد، خداي متعال نور علم را در دل وي مي‌ افکند. در ميان ما بسيارند کساني که هنوز به دنيا ومال دنيا تعلق خاطر فراوان دارند ورشته علاقه خود را به شهوات دنيوي نگسسته ‌اند. کسي‌ که به ‌خاطر نوع غذا با خانواده ‌اش کدورتي به‌ هم مي ‌زند، هنوز به ‌دنيا تعلق خاطر دارد. زني که با شوهر خود مجادله مي ‌کند، به ‌دنيا وابسته است. فرزنداني که پدر ومادرشان را مي‌ آزارند، هنوز به دنيا دلبستگي دارند وکسي که دلبسته دنيا باشد در طلب علم موفق نخواهد شد. ما حتي در قبال غيرمؤمنان نيز نبايد ملاک مان را دنيا وامور دنيوي قرار دهيم؛ زيرا شيوه رسول خدا واهل ‌بيت عليهم ‌السلام چنين نبوده است. براي مثال رسول خدا صلي ‌الله ‌عليه ‌وآله درقبال مشرکاني که به ايشان ستم روا مي ‌داشتند وبه آن حضرت سنگ مي ‌زدند، خشنودي خدا را مد نظر قرار مي‌ دادند وکمترين عنايتي به دنيا وامور مادي وحساب ‌هاي دنيوي نداشتند. از همين روست که مي‌ بينيم آن جناب نه تنها اين افراد را نفرين نمي‌ کردند، بلکه براي هدايت آنان دست به دعا بر مي‌ داشتند وبه درگاه الهي چنين عرضه مي‌داشتند: «اللّهم اهدِ قومي فإنّهم لا يعلمون؛(3) خدايا، قوم مرا هدايت کن چراکه نادانند».

ايشان در ادامه تأکيد کردند: شما که در راه خدا وپيامبر صلي ‌الله ‌عليه ‌وآله واهل بيت عليهم ‌السلام گام نهاده ‌ايد بايد تلاش کنيد در اين راه تعلق خاطرتان به امور دنيوي کمتر شود. طالب علوم ديني بايد به صِرف رضاي خدا درس بخواند وفعاليت کند واز وسوسه ‌هاي شيطان دور باشد. براي مثال هنگام مباحثه علمي نبايد شيطان اين وسوسه را در دلتان بيفکند که سخن خود را به کرسي بنشانيد، بلکه هدفتان بايد صرفاً رسيدن به حق وحقيقت باشد.

اگر در جايي ميلياردها تومان ثروت گرد هم آمده باشد ولي ارتباطي با خدا نداشته باشد نزد خدا پشيزي نمي ‌ارزد ولي چه بسا پول اندکي که از راه صحيح به‌ دست آيد ودر راه مورد پسند خدا صرف شود، نزد خدا ارزشمند باشد. علم نيز از اين قاعده مستثني نيست. همان طور که مال وشخصيت وسيله است، علم نيز وسيله مي ‌باشد وبايد از آن در جهت صحيح استفاده شود. همه اين امور اين ويژگي را را دارد که اگر هدف الهي ومقدس وراي آن باشد ارزشمند است ودر غير اين صورت ارزشي ندارد.

طالب علم دين اگر مي‌ خواهد موفق شود ونور علم حقيقي را از خدا دريافت کند وجان او محل نور حقيقي باشد بايد رشته تعلق خود را به جمال، عزت دنيوي، شخصيت، خوردني ‌ها وآشاميدني‌ ها وديگر تنعمات وتعلقات بگسلد. هر اندازه وابستگي او به دنيا کمتر باشد ميزان تجلي نور خدا ونور اهل‌بيت عليهم ‌السلام در جان وي افزون‌ تر خواهد بود.

آيت الله شيرازي در بخش ديگري از بياناتشان خاطرنشان کردند: ماه رمضان در آستانه اتمام است. شب بيست وسوم اين ماه نيز سپري شد ومقادير ما تا سال آينده رقم خورد. امام در عين حال خداي متعال فرموده است: «يَمْحُو اللّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْکِتَاب؛(4) خدا هرچه را بخواهد محو يا اثبات مي ‌کند وام‌الکتاب نزد اوست». از همين روست که در روايت آمده است حضرت اميرمؤمنان عليه السلام فرمودند: «لولا آية في کتاب الله لأخبرنکم بما کان وبما يکون وبما هو کائن إلي يوم القيامة وهي هذه الآية يمحوا الله ما يشاء...؛(5) اگر نبود آيه يمحوا الله ما يشاء... هر آينه شما را از اخبار گذشته وآينده آگاه مي‌ ساختم». بنابراين چه ‌بسا سرنوشت ما به گونه ‌اي رقم خورده باشد ولي در خلال روزهاي آينده به عللي دگرگون شود وخلاف آن اتفاق افتد. مثلاً مقدر شده باشد که شخصي موفق باشد ولي بدليل گناهي همچون ظلم به همسر يا عقوق والدين اين تقدير تغيير يابد وخدا اين توفيق را به سوء توفيق تبديل نمايد. عکس اين معنا هم صادق است وچه بسا کار نيکي باعث رفع بلا وجلب توفيقات شود.

فراموش نکنيم که توفيق دست خداست وچه بسا از ميان دوبرادر يکي اهل سعادت وديگري اهل شقاوت باشد. براي مثال شخصي چون زرارة بن اعين از بهترين اصحاب امام باقر وامام صادق عليهم االسلام بود وبسياري از احکام شريعت از طريق اين بزرگوار به دست ما رسيده است. در حالي که همين زراره برادري داشت که بر گمراهي خود باقي ماند وبا همان حال از دنيا رفت.

مرجع عالي قدر در ادامه سخنانشان سه سفارش فرمودند:

1. بکوشيد آنچه در اين ماه رمضان به دست آورده‌ ايد پس از اين ماه مبارک ودر تمام سال استمرار يابد وبکوشيد از کساني باشيد که خدا نور علم را در دلشان مي ‌افکند.

2. تزکيه نفس منوط به محاسبه روزانه نفس است. در روايت آمده است که مولاي متقيان فرمودند: «ليس منا من لم يحاسب نفسه في کل يوم؛(6) کسي ‌که روزانه به محاسبه نفس خود نپردازد از ما نيست». هيچ يک از ما دوست نداريم که اميرمؤمنان درباره‌ اش بگويد اين شخص از ما نيست ولي آن جناب درباره کسي‌ که به محاسبه روزانه نفس نپردازد صريحاً فرموده است که از ما نيست وخط قرمزي ميان خود وچنين کسي کشيده است. بنابراين شايسته است که ما روزانه يک بار در اعمال خود انديشه کنيم که کدام‌يک مورد پسند وخشنودي وجود مبارک ولي عصر عجل‌ الله ‌تعالي ‌فرجه‌ الشريف بوده وکدام ‌يک خداي ناکرده موجبات ناراحتي ايشان را فراهم نموده است.

3. بکوشيد موفقيت ‌هايي را که به دست آورده ‌ايد به ديگران هم منتقل کنيد وجوانان را با خدا ونور اهل بيت عليهم ‌السلام ـ که از هر پليدي دور مي ‌باشند ـ آشنا نماييد. شما نماينده قاره ‌اي هستيد که 600 الي 700 ميليون نفر جمعيت دارد. آيا اين مقدار طلبه آفريقايي واين مقدار امکانات وعِده وعُده شما براي هدايت اين افراد کافي است. مسلماً اين امکانات کافي نيست وشما بايد جوانان ديگري را نيز به تعليم علوم اهل بيت عليهم ‌السلام دعوت نماييد. شما با کوشش وپيگيري مي ‌توانيد از ميان آنان علما، خطبا، نويسندگان ومدرسان علوم اهل بيت پرورش دهيد ودر يک کلام آنان را نمايندگان اهل بيت عليهم ‌السلام در آن قاره سازيد.

اميد است به برکت تلاش ‌هاي شما پس از يک قرن يا حتي کمتر شاهد آفريقايي باشيم که يکپارچه به نور اهل بيت عليهم ‌السلام منور است.

آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي شرط توفيق در چنين اموري را تلاش دائم وپيگير توصيف کردند وفرمودند: بايد روز به روز از نظر تقوا، فضيلت وعلم در حال پيشرفت باشيد وهرروزِ شما نسبت به روز قبل بهتر باشد. در روايت آمده است: «من استوي يوماه فهو مغبون؛ کسي‌ که دو روز او همانند هم باشد زيان‌ کار است». انسان مؤمن هميشه در حال رشد است وهر روز گامي فراتر مي‌ نهد. از رهگذر محاسبه نفس است که انسان مي ‌تواند هرروز بهتر از روز قبل باشد.

ايشان در پايان درباره پيوستگي قرآن وعترت خاطرنشان کردند: در روايت آمده است روزي رسول خدا فرمودند: من در ميان شما کتاب خدا وخاندان خود را به‌ جا مي‌ گذارم واين ‌دو چنين ‌اند (در اين هنگام حضرت دو انگشت سبابه هر دو دست مبارک خود را کنار هم نهادند) ونمي ‌گويم چنين ‌اند تا يکي با ديگري فرق داشته باشد (ودو انگشت از يک دست خود را کنار هم نهادند).

رسول خدا با اين کار قصد داشتند نهايت پيوستگي قرآن وعترت را به ما نشان دهند. در حقيقت هيچ مطلبي در قرآن وجود ندارد که مورد توصيه اهل بيت عليهم ‌السلام نباشد واهل بيت نيز هرچه فرموده ‌اند عين تعاليم قرآن است. به عبارت روشن ‌تر تعاليم قرآن تعاليم اهل بيت، و آموزه‌ هاي اهل بيت عين آيات قرآن است.

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

1. وسائل ‌الشيعه، ج17، ص34 (7ـ باب استحباب جمع المال...، حديث10).

2. مصباح الشريعه، ص16 (الباب السادس في الفتياء...).

3. بحارالانوار، ج35، ص177 (باب3ـ نسبه واحوال والديه).

4. رعد(13)، آيه39.

5. بحارالانوار، ج4، ص92 (باب3 ـ البداء والنسخ...).

6. کافي، ج2، ص453 (باب محاسبة العمل...).