LOGIN
بیانات
alshirazi.org
"پرهیز از عجله"
سلسله بیانات اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله (کلام معرفت ۹)
کد 36981
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 03 خرداد 1402 - 4 ذوالقعدة الحرام 1444

بسم الله الرحمن الرحیم

در حدیث شریفی نقل شده است که روزی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله به یکی از اصحابش فرمودند که چیزی از من درخواست کن. آن شخص حاجت خود را زود نطلبید و از رسول خدا صلی الله علیه وآله فرصتی طلبید تا درباره خواسته اش فکر کند. فردای آن روز نزد حضرت آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، از شما می طلبم که اهل جهنم نباشم و همراه شما به بهشت درآیم.

در برخی نسخه ها آمده است که پیامبر خدا صلی الله علیه وآله زود پاسخ او را ندادند و پس از درنگی ـ نه چندان کوتاه ـ به او گفتند: چه کسی این را به تو آموخت؟ آن شخص عرض کرد: یا رسول الله، هیچ کس این حرف را به من یاد نداد. من خود تأمل کردم و دیدم که هرچه از شما درخواست کنم از مال و منال دنیا و زن و فرزند فانی و گذرا است و روزی باید آن ها را رها کنم، اما همنشینی با شما در بهشت نعمتی جاودانی است و زوال نمی پذیرد.

پیامبر خدا صلی الله علیه وآله پس از تأملی دراز به او فرمودند: من حاجت تو را روا می کنم اما تو نیز مرا به درازی سجود یاری کن. یعنی بر سجده های خود و طول آن ها بیفزا.

عبرت های چندی در این روایت نهفته است که درخور تأمل و به کار گرفتن است. نخست الفت و تفقّد پیامبر صلی الله علیه وآله نسبت به اصحابش است. رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله به عنوان پیشوا و بزرگ یک امت در برابر فرودستان خود احساس مسئولیت می کرد. چه بسا کسی روی بیان حاجت خود را نداشته باشد و پیامبر با پیش دستی آن را برآورده می ساخت. این رفتار پیامبر صلی الله علیه وآله بنا به فرموده قرآن الگویی برای همه ماست: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛[1] قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست». مدیر و زعیم هر مجموعه ای نسبت به زیردستان خود سزاوار است که چنین رفتاری داشته باشد. و فراتر از آن همه انسان ها نسبت به یکدیگر الفت بورزند و از مشکلات و رنج های همدیگر باخبر باشند و در رفع آن ها بکوشند. چه زیباست که کسی خود جویای احوال دوستان و آشنایان خود شود و در رفع مشکلات و حوائج آن ها برآید! دیگر اینکه این الفت و دیگرخواهی در امور اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و خانوادگی و همه زمینه ها مطرح است.

تأمل خردمندانه

از دیگر درس آموخته های این روایت، به رفتار آن صحابی مربوط است. او در برابر لطف پیامبر صلی الله علیه وآله که از او خواست که چیزی از ایشان بطلبد، عجله نکرد. باری می توانست بسیاری از نیازهای مادی خود را تقاضا کند اما او درنگ کرد و مهلتی برای اندیشیدن خواست.

تفاوت اساسی انسان ها و حیوان ها در قوه تعقل و خردورزی انسان است. خدای متعال به انسان عقل را موهبت کرده است و انسان از رهگذر این نعمت، در امور می اندیشد و صغری و کبری می کند و آنچه مایه صلاحش است برمی گزیند. آدمی ارزش امور و اشیا را با ذهن حسابگر خود می سنجد. کدام یک را برگزینم؟ یکی ارزان تر است و یکی گران تر، یکی کوچک تر است و دیگری بزرگ تر و یکی مهم تر و آن یک کم اهمیت تر. اینها، موضوعاتی است که غالباً ذهن انسان ها را با خود درگیر می کند. آن شخص نیز برای سنجیدن نیازهای خود و به کارگیری قوه تعقل خویش شبی از پیامبر صلی الله علیه وآله مهلت طلبید. پیداست که این رفتار او بسیار سنجیده و عاقلانه است. در قرآن کریم و روایات ائمه علیهم السلام نیز بر تأمل و تفکر و تدبر تأکید بسیاری شده است.

البته در این میان بسیاری از کارها بر کارهای دیگر برتری ندارد و خیلی نیازمند اندیشه ورزی عمیق نیست. اینکه امروز چه غذایی بخوریم و فردا چه و اینکه کدامین روز یا کدامین ساعت را برای سفر خود برگزینیم، در صورتی که ملاحظات دیگری در میان نباشد، تفاوت چندانی ندارد و هریک را که انجام بدهیم نیکوست. اما در اموری که اهمیت بیشتری دارند، باید از نور فهم و عقل خدادادی بهره گرفت. نور عقل از قوه تکلّم و سمع و بصر و دیگر حواسّ انسان مهم تر است.

آن مرد آن شب را به تأمل پرداخت و فردای آن روز نزد پیامبر صلی الله علیه وآله بازگشت و خواسته اش را با رسول خدا صلی الله علیه وآله مطرح کرد. اگر انسان همواره به این رفتار پایبند باشد که زود جواب ندهد، یعنی برای هر امری در حد خودش وقت برای تصمیم گرفتن بگذارد و پیش از هر سخن و هر کاری قدری در آن تامل کند، در زندگی مادی و معنوی خود از توفیق افزون تری برخوردار خواهد بود. عجله، به جز در اموری خاص و مواردی که موجب تضییع مزاحم هایی اهم است، غالباً مایه پشیمانی انسان می گردد. در روایات ائمه معصومین علیهم السلام نیز از آن بسیار نهی شده و عامل خواری انسان دانسته شده است.

بلند نظری

فردای آن روز آن شخص نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و خواسته خود را بیان کرد. او پس از یک شب تأمل و اندیشه کردن مهم ترین نیاز خود را شناسایی کرد و آن چیزی نبود جز رهایی از آتش دوزخ و رستگاری در بهشت. رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله از او پرسید که چه کسی به تو چنین چیزی آموخت و او در پاسخ ابراز داشت هیچ کس. نگفت از شما یا رسول الله با اینکه حتما از ایشان یاد گرفته بود . چون رسول گرامی خدا صلی الله علیه وآله که اشرف مخلوقات از اولین تا آخرین آن هاست، همه اقوال و افعال و تقریراتشان حکیمانه و از جانب خدای تبارک و تعالی است. خدای متعال در وصف رسول گرامی اش می فرماید: «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى؛[2] و از سر هوس سخن نمی گوید * این سخن به جز وحیی که وحی می شود [چیزی] نیست».

حال اینکه سخنان و افعال پیامبر همگی وحی است یا از باب «انّ الله ادّب نبیه؛[3] خدای متعال پیامبر خود را [به این آداب] مؤدب فرموده» است، بحث مفصلی است و خارج از گنجایش این نوشته.

به هر روی انتظار می رود از کسانی که درس آموخته مکتب او هستند و در حضور وی شاگردی کرده اند از رفتارها و گفتارهای ایشان درس بگیرند. پس روشن است که آن شخص این ویژگی تأمل کردن پیش از پاسخ دادن را از پیامبر صلی الله علیه وآله آموخته است. هرچیزی که زیردست از مدیر می آموزد، چیزهای خوبش مثل اجرش را برای آن رئیس و مدیر می نویسند و چیزهای بدش را اگر واسطه فاعل مختار باشد آن مدیر مسئول کار بد آن زیردست نیست. ثواب کارهای خوبی را که اصحاب از پیامبر خدا صلی الله علیه وآله آموخته اند و آن آموخته ها را انجام می دهند، برای پیامبرخدا صلی الله علیه وآله می نویسند.

طبیعی است که پیامبر در اجر کارهای خوب آنان شریک است، زیرا کارهای نیک خود را مدیون رسول خدا صلی الله علیه وآله و تعلیم نجات بخش او هستند. آشکار است که کارهای بد آنان برعهده خودشان است و رسول خدا صلی الله علیه وآله در آن ها سهمی ندارد، زیرا ایشان به آن ها چنین چیزی تعلیم نداده است. این قاعده ای است عقلی که در شرع نیز بدان اشاره شده است، که اگر کسی بدی کند و دیگری قدرت و توان این بدی را به او داده است اما آن شخص فاعل مختار باشد، مسئولیتی متوجه او نیست و مسبب کار بد این شخص نخواهد بود، هرچند این قاعده در فقه استثناهایی نیز دارد. درباره اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وآله و تعالیم آن بزرگوار، پرواضح است که عامل و مسبب رفتارهای نادرست اصحابش، وجود مبارک ایشان نبوده است.

سجده های طولانی

پیامبر گرامی خدا صلی الله علیه وآله پس از تأملی ـ نسبتاً طولانی ـ حاجت آن شخص را برآورده کرد و به او وعده بهشت داد اما از او درخواست نمود که با سجده های خود، او را در تحقق وعده اش یاری کند. از این مطلب به روشنی می توان دریافت که یکی از راه های کسب خشنودی پروردگار و رهایی از آتش جهنم و فوز به بهشت سجود است.

سجود، فروتنی در برابر خدای متعال است؛ اینکه انسان شریف ترین موضع بدن خود را که همان پیشانی اش است بر روی چیزی قرار بدهد که تحت اقدام است و مردم با پاها و کفش های خود بر آن راه می روند. روایات بسیاری نیز مؤید این مطلب است که انسان برای رضای خدای تبارک و تعالی پیشانی خود را به خاک بمالد.

مهر که مقدار خاکی است که با آب در آمیخته اند و خشک کرده اند برای سهولت دسترسی و نیز پاک بودن از آلودگی ها، حکم خاک را دارد. در روایات ما وارد شده است که اگر این مهر برگرفته از خاک کربلا باشد، که افضل است و سجده بر آن موجب رفع حجاب هاست؛ حجاب هایی که مانع بالا رفتن اعمال می شود.

داستان های زندگی رسول خدا صلی الله علیه وآله سرشار از عبرت هایی برای ماست که بهره گیری از آن ها موجب بهتر زیستن در دنیا و آخرت می گردد. انسان باید نیازهای خود را از خدای متعال طلب کند اما به نیازهای مهم تر اهمیت بیشتری بدهد. در این صورت است که می تواند از زندگی بهتری در دنیا و آخرت بهره مند شود. انسان اگر تصمیم گرفت که این گونه عمل کند، بالنتیجه دنیا و آخرت بهتری خواهد داشت.

وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وآله الطاهرین

[1]. سوره احزاب، آیه 21.

[2]. سوره نجم، آیه های 3 و 4.

[3]. الأصول الستة عشر؛ ص 34 (چ قم: دار الشبستری).

  • نظری برای این خبر درج نشده است.