LOGIN
بیانات
shirazi.ir
"پلکان موفقیت در دنیا"
سلسله بیانات اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله (کلام معرفت ۱۰)
کد 37225
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 17 خرداد 1402 - 18 ذوالقعدة الحرام 1444

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛[1] و هرکه صبر کند و درگذرد، مسلماً [این خویشتنداری، حاکی] از اراده قوی [در] کارهاست».

انسان موجودی است دو ساحتی و عوامل خیر و شر، توأمان در او نهفته است. خدای تبارک و تعالی در او مقتضیات صعود و موفقیت را قرار داده است و بنا به این اقتضا می تواند تا دون مقام عصمت فرارود. مقام عصمت، ویژه افرادی خاص است، اما آدمی می تواند تا حدی فروتر از این مقام پیش رود. از آن سو، مقتضیات بدی، او را از حیوانات درنده فروتر می برد. در هر مرد و زن این اقتضائات موجود است، فقط به فعلیت رساندن آن مستلزم صبر و گذشت است و ریشه صبر و گذشت، عزم است و تصمیم و اراده.

تعمقی در آیه

کمتر آیه ای در قرآن کریم است که چنین تأکیدی در آن به کار رفته است. لام «لَمِن» لام تأکید است که اشاره به قسم دارد. همچنین لام می تواند قسم باشد که نیز برای تأکید به کار رفته است. و پس از آن، «إِنَّ» تأکید و «ذَلِكَ» آمده که کاربرد آن در چنین جایی از لحاظ بلاغت برای تأکید است، و در پی همه این ها دوباره لام قسم تکرار شده است: «لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ». «مَن» هم برای ذوی العقول به کار برده می شود. این همه تأکیدهای پی در پی در این آیه بی گمان حامل پیام مهمی برای انسان است. ملائکه که در حدی فرا رفته اند و از آن پایین تر نمی آیند. حیوانات نیز ـ که فاقد قوه عقل اند ـ در حدّی نازل اند و فراتر از آن نمی آیند، اما انسان می تواند در خوبی تا فراتر از ملائکه فرا رود و در بدی ـ نستجیر بالله ـ از حیوانات درنده نیز فروتر رود. عامل افزاینده یا کاهنده مقام آدمی عقل اوست. خدای تبارک و تعالی انسان را در برابر دو قابلیت مخیر قرار داده است. خلق بهشت و جهنم نیز بدین منظور بوده است. بهشت برای کسی است که با کسب فضائل و محاسن اخلاقی در دنیا صعود کرده است و جهنم برای کسی که شایستگی های خود را از دست می دهد و در رذائل اخلاقی نزول می کند. نمونه های زیادی در اطراف ما وجود دارد که مطالعه آن ها برای ما بسیار عبرت آموز است.

عبرت ها چه بسیارند

در احوال یکی از علما نقل شده است که نامه ای از یکی از رفقایش که برای رفیق دیگر او نوشته بود به دستش رسید که در آن به او (عالم) تهمت هایی نسبت داده شده بود.

آن عالم نامه را به آن شخص دیگر که قرار بود نامه به دستش برسد، رساند و به او فهماند که از محتوای نامه آگاه است. از این ماجرا سال ها می گذرد و دو طرف از دنیا رفته اند اما نکته قابل توجه این است که امورات دنیا چنان گذشت که مقدرات اصلی و حیاتی زندگی نویسنده نامه به دست آن عالم افتاد و او نیز بدون اینکه بروز دهد از محتوای آن نامه مطلع است، هرآنچه از دستش بر می آمد برای تسهیل امور زندگی نویسنده انجام داد.

مسلماً انسان با عزم و اراده می تواند به چنین جایگاهی دست یابد، اما نیل به این هدف مستلزم صبر و گذشت است که آیه مذکور و نیز بسیاری از روایات پیشوایان دین مؤید آن است.

این دو قابلیت در وجود همگان نهفته است و قرآن کریم و روایات نیز مکرراً با تعبیرهای مختلف به آن تذکر داده اند.

در سلاله ها و نسل ها نیز گاهی تناقض هایی به چشم می خورد. در تاریخ بسیار پیش آمده است که پدر یا پدربزرگی خوب، فرزندان یا نوادگان بدی داشته است. عکس آن نیز پرمصداق است؛ انسان های شروری که فرزندان نیک از خود به جای گذاشته اند. سندی بن شاهک، ظالمی که حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام واپسین سال های عمر شریفش را در زندان او به سر برد و آخرین و سخت ترین حبس ها و شکنجه ها توسط و در خانه او به آن حضرت وارد شد، نوه ای دارد به نام شیخ محمود که به کشاجم معروف است و از عالمان به نام است. کلمه بی معنی کشاجم، برگرفته از ابتدای پنج صفتی است که در او هست: کاف مخفف کاتب، شین مخفف شاعر و الف مخفف ادیب است و آن دو نیز گویای صفاتی دیگرند. پدربزرگی چنان بدسرشت، مثل سندی بن شاهک، و نوه ای چنین فاضل مانند کشاجم که تا به امروز بسیاری از علما از دانش و ادب او بهره ها گرفته اند، درخور تأمل است.

حضرت نوح و فرزند بدکردار او نمونه ای دیگر از پدری نیک و فرزندی نابراه است. ایشان با مقام اولوالعزمی دارای چنین فرزندی بودند که خدای متعال او را در قرآن نکوهش کرده است.

این نمونه ها و بسیاری دیگر عبرت هایی برای ما هستند تا در زندگی خود به تدبر و گذشت و نور فهم و عقل راه سعادت در پیش گیریم و از فرو رفتن در رذائل اخلاقی و تنزّل از مقام انسانیت پرهیز کنیم. کامیابی در این امر، البته منوط به عزم و اراده محکم است.

در این داستان ها عبرت هایی است که شایسته است انسان از داستان های نیک آن خوبی بیاموزد و از داستان های بد آن عبرت گرفته، از بدی ها دور شود.

چنین کاری نیازمند عزم که در جایگاه ریشه قرار دارد، است و لازمه رسیدن به موفقیت صبر و گذشت است، همانگونه که در آیه پیش گفته به آن اشاره شد.

هر انسانی قابلیت صعود و نزول بسیار را دارد. باید از عبرت های فراوانی که در این دنیا وجود دارد، استفاده کرد و با عزم جزم به مراتب بالای صبر و گذشت دست یافت تا موفقیت بیشتری در این دنیا حاصل شود.

امیدوارم خدای تبارک وتعالی به همه ما چنین توفیقی مرحمت کند که با عزم راسخ و قوی و به وسیله صبر و گذشت بتوانیم به مقام های رفیع و بافضیلت در دنیا دست پیدا کنیم.

وصلی الله علی سیدنا ونبینا محمد وآله الطاهرین

[1]. سوره شوری، آیه 43.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.