LOGIN
بیانات
alshirazi.org
"نيت صادق و دل پاک"
سلسله بیانات اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله (کلام معرفت ۱۴)
کد 42156
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 11 دی 1402 - 18 جمادى الثانية 1445

بسم الله الرحمن الرحیم

بزرگان محدث در کتاب های معتبر حديث شريفی از رسول گرامی خدا، حضرت محمد مصطفی صلی الله عليه وآله در مورد استقبال از ماه مبارک رمضان نقل کرده اند که دربردارنده نکته های فراوانی در تهذيب نفس و طلب مغفرت و آداب روزه ‌داری است. يکی از جملات اين حديث بلند اين گونه آغاز می شود: «فَاسْأَلُوا اَللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَقُلُوبٍ طَاهِرَةٍ؛[1] پروردگار خود را با نيت های راست و درست و دل های پاک فرابخوانيد».

حضرت اين سخن را پيش شرط دعاها و ابراز حاجت ‌ها در پيشگاه خدای متعال، به ويژه در ماه مبارک رمضان معرفی می کند. واقع آنکه دعا و ابراز نياز به درگاه الهی گذشته از طلب حاجت و استعانت از ذات ربوبی، مايه صعود روحانی و دست يافتن به درجات بالاتر از معنويت و معرفت است. دعا از اين منظر ابزاری است برای آنکه ذره ذره اسباب معنويت و روحانيت برای بندگان خدا فراهم شود.

دو شرط ضروری در دعا و ابراز نياز به نزد خدای متعال، يکی نيت راست است و ديگری دل پاک. اين دو مطلب هرکدام مجال مناسبت تری برای بحث و بررسی مفصل می طلبد. در اين نوشتار امکان بررسی کامل آن فراهم نيست و تنها به بيان کارآمدی اين دو صفت اخلاقی نيکو، به ويژه در سيره پيامبر صلی الله عليه وآله اکتفا می کنيم. قرآن کريم هم مکرر به اين دو امر مهم اشارات ارزشمندی داشته است.

دل پاک، دلی است که از کينه و حقد و بيماری‌ و آسيب های اخلاقی که متوجه آن است، پاک و پيراسته باشد. اين مطلب در زبان قرآن کريم بسيار مورد توجه است. مثل خيلی امور ديگر، قرآن کريم در اين خصوص رسول گرامی خدا صلی الله عليه وآله را برای تأسی و الگوپذيری نام می برد. در زندگانی رسول خدا صلی الله عليه وآله هم ده ها قصه می بينيم که موضوع دل ‌پاکی در آن ها نمود بارزی دارد. مرور اين داستان‌ ها و تأمل در دستيابی به نيت خالص و قلب طاهر، تأسی به حضرات معصومين عليهم السلام، به ويژه رسول گرامی خدا صلی الله عليه وآله است. در ادامه صفحاتی از تاريخ درخشان و در عين حال سراسر آلام و محنت حضرت صلی الله عليه وآله را مرور می کنيم که در آن ها طهارت قلب حضرت و پاکی نيت ايشان به خوبی نمايانگر است.

در آستانه بعثت

آغاز بعثت پيامبر صلی الله عليه وآله بود و موسم آن فرارسيده بود. پيامبر صلی الله عليه وآله از جانب خدا موظف به ابلاغ رسالتش شده بود. در موسم حج مشرکان برای زيارت بت های خود که در مسجد الحرام قرار داشتند، می آمدند. بت ها برخی داخل کعبه بود و برخی هم روی ديوار کعبه آويخته شده و بسياری هم در داخل مسجد الحرام جاسازی شده بودند. اين گونه بود که بتی از آنِ فلان قبيله بود يا بتی ديگر به عشيره ای ديگر اختصاص داشت. برخی خانواده ها بت هايی برای خود ساخته بودند. حتی افرادی بودند که بتی منحصر به خود داشتند. همه اين ها به هنگام موسم حج و نيز مواقع ديگر به زيارت بت هایشان می‌آمدند. پيامبر خدا صلی الله عليه وآله در چنين فضايی از جانب خدای متعال به ابلاغ رسالت خود مبعوث شدند. طبيعی است که انکار پرستش اين بت ها و دعوت مشرکان، با آن همه تعصب که در عبادت اصنام خود داشتند، کار ساده ای نبود و برای پيامبر خدا صلی الله عليه وآله خطرات فراوانی در پی داشت، کما اينکه چنين هم شد.

حضرت دعوت رسمی خود را اين گونه آغاز کرد که بر فراز کوه صفا رفت که مشرف بر مسجد الحرام بود و در برابر جمعيت مشرکان حاضر در آن جا ندا داد: «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ قُولُوا لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ تُفْلِحُوا؛[2] ای مردم، بگوييد که خدايی جز الله نيست، باشد که رستگار شويد». معنای بخش نخست اين جمله نفی پرستش بت های گوناگون مشرکان است، یعنی دست از پرستش هر خدايی جز الله بکشيد. اين معنای متحصل از بخش نخست جمله پيامبر صلی الله عليه وآله بود؛ نفی عبادت بت ها و منحصر ساختن پرستش فقط برای خدای تبارک و تعالی. اين چيزی نبود که مشرکان بتوانند به سادگی از کنار آن بگذرند. با آنکه شنيدن اين سخن برای مشرکان بسيار دشوار بود، در بار نخست بدان توجهی نکردند و متعرض پيامبر صلی الله عليه وآله نشدند.

حضرت پيامبر صلی الله عليه وآله از کوه صفا پايين آمدند و به سوی کوه مروه رفتند. در آن جا نيز بر بالای کوه مروه باز ندا سردادند: «يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ قُولُوا لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ تُفْلِحُوا». اين بار مشرکان ديگر تحمل نکردند. زمين مکه نوعاً پر از سنگ و ريگ بود. هم اکنون نيز آن گونه است. در جاهايی که سنگفرش نيست هنوز ريگستان مکه پيداست. در آن هنگام مشرکان از کوچک و بزرگ و مرد و زن، هريک ريگ يا سنگی برداشتند و به سوی پيامبر صلی الله عليه وآله پرتاب کردند. پيامبر اکرم صلی الله عليه وآله به سوی آن ها پشت کرد تا از آن باران ريگ کمتر صدمه ببيند. با اين حال مشرکان درپی ایشان رفتند و آن حضرت را سنگ باران کردند.

حضرت صلی الله عليه وآله آن گونه که روايات و برخی تواريخ برای ما گزارش داده‌اند، بدن نيرومندی داشتند. با اين حال شدت ضربات سنگ، آن گونه که در مصادر ذکر شده، به حدی بود که از سر تا پای حضرت خونين شد. طبعاً اين صدمه ها آسيب های زيادی به بدن آن حضرت وارد ساخته بود، به گونه ای که خون بر بدن آن حضرت جاری شد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله همچنان مورد اين اصابت ها بود تا از انظار مشرکان پنهان شد. حضرت با آن بدن قوی چنان آسيب ديدند که پس از چندی از شدت خونريزی ضعف بر ايشان مستولی شد و در گوشه ای در ميان کوه ها بر زمين افتادند.

اميرمؤمنان صلوات الله عليه که در آن هنگام از نظر سن و سال ظاهری، ده سال بيشتر نداشتند به منزل پيامبر صلی الله عليه وآله آمدند و به همراه حضرت خديجه رضوان الله تعالی عليها مقداری آب و نان برداشتند و به دنبال پيامبر صلی الله عليه وآله در ميان کوه‌ها و دره ها به راه افتادند. عاقبت هم او را در گوشه ای يافتند که بی حال و زخمی در حالی که خون زيادی از بدن مبارکش رفته بود، نقش بر زمين شده بود.

خدايا، امتم...!

مشاهده اين منظره برای ملائکه خيلی دشوار بود. از اين رو ـ در روايت آمده است که ـ از خدای متعال درخواست کردند که پروردگارا اين بنده تو اشرف مخلوقات توست. آيا رواست چنين با او رفتار کنند؟! و از خدا اذن طلبيدند که بلايی بر سر مشرکان نازل کنند. خدای تبارک و تعالی به آن ها دستور داد که از خود حضرت سؤال کنند و به هرچه ايشان گفت، عمل کنند.

در روايت آمده است که ابتدا ملک موکل به کوه ها به نزد حضرت صلی الله عليه وآله آمد و به ايشان عرض کرد که من موکل کوه ها هستم. خدای سبحان اين کوه ها را در اختيار من قرار داده است. اگر اجازه بفرماييد من اين کوه ‌ها را به هم بچسبانم، يعنی زلزله ای بشود و همه آن مشرکان در آن له و نابود شوند. گفتنی است که شهر مكه منطقه ای کوهستانی است، به اين شکل که دور تا دور آن را کوه هايی فرا گرفته است. دور تا دور مسجد الحرام حلقه ای از کوه ها قرار گرفته است که در کل دو گذرگاه (عقبه) بيشتر ندارد. اگر دايره های حقله زده بر کعبه را در نظر آوريم، از ۳۶۰ درجه، حدود ۳۰۰ درجه آن پوشيده از کوه است و باقی معابری است که به ورودى مکه راه دارد. آن ملک خواست با ايجاد زلزله ای کوه ها را بر سر مشرکان مکه فروريزد اما پيامبر صلی الله عليه وآله نپذيرفتند.

به همين ترتيب موکل باد، موکل زمين و ديگر ملايک هريک به سوی حضرت فرود آمدند و از او بر فرود آوردن عذابی بر مشرکان اجازه خواستند اما حضرت هرگز نپذيرفتند. سپس حضرت صلی الله عليه وآله به خدای تبارک و تعالی عرض کردند که تو نيز از سر گناه آنان بگذر و افزودند: «اَللَّهُمَّ اِهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ؛[3] خدايا، قوم مرا هدايت کن، چراکه آنان نادان‌ هستند».

حضرت صلی الله عليه وآله با آن حال رنجور و آن همه زخمی که از اصابات مشرکان بر تن خود متحمل شدند و طبعاً بسيار نيز آزرده خاطر شده بودند، هرگز قوم خود را نفرين نکردند و به جای آنکه از خدای متعال بخواهند آنان را عذاب کند، طلب کردند که آن ها را هدايت کند. خدای تبارک و تعالی همه انس و جن را برای پرستش خود آفريده است. اين مضمون آيه زير است:

«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛[4] آدميان و جنيان را نيافريدم مگر برای آنکه [من را] پرستش کنند».

مشرکان که گرفتار پرستش بت های بی جان و بی خاصيت بودند، به جای آنکه دعوت راستين حضرت را برای پرستش خدای جهانيان و ترک عبادت اصنام بپذيرند، او را با سنگ و کلوخ از نزد خود راندند. همين صحنه به وضوح از دل پاک حضرت و نيت صادقانه‌ ایشان در هدايت و ارشاد مردم گواهی می دهد. تنها، دلی که مالامال از پاکی و صداقت است، می تواند در چنين وضعی با آن همه رنج و اندوه، کينه ای در خود نداشته باشد و برعکس خير و هدايت را برای دشمنان خود طلب کند، چه بسا همين دعای حضرت که برآمده از صداقت نيت و طهارت قلب ايشان بود، اسباب هدايت بسیاری از آن مشرکان را فراهم آورد. بعدها بسياری از همان مشرکان که روزی سرسختانه در مقابل حضرت صلی الله عليه وآله ايستادند و دعوت او را با سنگ و کلوخ پاسخ دادند، دست از پرستش اصنام کشيدند و به خدای يگانه ايمان آوردند و چه بسا برخی هم از شمار مؤمنان خوب درآمدند. اين ها همه حاصل دعای حضرت بود به درگاه خدای متعال در آن حال رنجور و آلام کثيری که بر تن و جانش نشسته بود، «اَللَّهُمَّ اِهْدِ قَوْمِي فَإِنَّهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ».

در سلک رسول صلی الله عليه وآله

در کل همه چيز را بايد از پيامبر صلی الله عليه وآله آموخت. بنا به دستوری که خدای متعال به پيروی از آن حضرت دادند، ايشان الگو و مربی ما در همه امور هستند. بايد بکوشيم که صفات خوب حضرت صلی الله عليه وآله را ذره ذره با تلاش و اراده در درون خود پرورش دهيم. ازجمله پاکی دل و صفای نيّت، که موجب استجابت دعا می گردد، از مسائل مهمی است که بايد با تأسی به حضرت صلی الله عليه وآله در وجود خود آن ها را بپرورانيم. حضرت در خطبه ای که در آغاز ماه مبارک رمضان ايراد فرمودند، توصیه کردند هرچه از خدايی که مربی شماست می طلبيد، از سر نيت صادقانه باشد و برآمده از دل های پاک.

اين نکته بلاغی که در کتاب های بلاغت مطرح شده است هم در اين جا درخور ذکر است که تقابل جمعی برای فرد فرد آن ها صادق است، مثلاً اگر گفته شود مردم فلان شهر خانه های خود را فروختند، به اين معنی نيست که همه مردم آن شهر جمع شدند و يکباره خانه های خود را فروختند و رفتند. نه؛ هرکسی سرخود و به مرور زمان خانه اش را فروخت و رفته رفته آن شهر سکنه اصلی خود را از دست داد. تقابل جمعی در حديث «فَاسْأَلُوا اَللَّهَ رَبَّكُمْ بِنِيَّاتٍ صَادِقَةٍ وَقُلُوبٍ طَاهِرَةٍ» نيز ناظر به هر فرد است و ضرورتاً همه افراد را شامل نمی شود، يعنی هرکس برای خود هنگامی که دعايی به درگاه خدای متعال می آورد، چه بهتر که اين دعا از سر نيت صادقانه و قلبی طاهر و پاک باشد. اينها لوازم استجابت دعاست.

طبعاً اين دو صفت، یعنی نيت پاک و قلب طاهر، اموری خريدنی و قابل بيع و شراء نيستند تا به آسانی به دست بيايند. تحصيل آن ها با تصميمی قاطع و اراده ای محکم ميسر می گردد. برای اين منظر بايد رسول گرامی خدا صلی الله عليه وآله را سرمشق خود قرار داد. هرکسی در زندگی خانوادگی و اجتماعی خود با مشکلات زيادی سر و کار دارد. مسائل سياسی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و خيلی چيزهای ديگر ممکن است موجب چرکين شدن دلش از افرادی گردد که مسبّب آن مشکلات برای او بوده اند. اين ها همه طهارت دل را از انسان می گيرد و هنگامی که تکرار شوند، دلی چرکين و بی صفا برای آن فرد به وجود خواهد آورد که مستعدّ دعا و ارتباط با خدای متعال نيست. از اين رو، بسيار بايد به دل و احساسات خود توجه داشته باشيم و به هيچ کينه و دلخوری اجازه نفوذ ندهيم. هرچند اين کار به ظاهر مشکل است، اما با ممارست و الگو قرار دادن رسول گرامی خدا صلی الله عليه وآله در سختی ها و مشکلات رفته رفته ميسر می شود.

ديگر آنکه اين فرمايش حضرت هرچند در آغاز ماه مبارک رمضان بوده است و ظاهراً اشاره به دعاها و عبادات در اين ماه دارد، اما به قول علما موضوع آن منحصر به اين ماه مبارک نيست. صداقت نيت و طهارت قلب شرايط کلی برای دعا کردن و طلب حاجت به درگاه ايزدی است، لذا منحصر به زمان و مکان خاصی نيست. انسان در همه حال، در خوشی ها و ناخوشی ها، در بستر بيماری يا در حال صحت و عافيت و در دارايی و نداری، از دعا و مسألت به درگاه خدا بی نياز نيست. انسان هميشه نيازمند مساعدت و حمايت پروردگارش است، لذا اين دو شرط را بايد برای هميشه در خود ايجاد کند تا راه دعا و استجابت آن، هميشه در برابرش گشوده باشد.

اين امر مهم، همان گونه که گفتيم، با همه سختی ها و دشواری های آن، غيرممکن نيست و قابل تحصيل است و انسان با تصميم استوار خود و تلاش مداوم می تواند به مرور آن را به دست آورد. قطعاً پاک ساختن نيّت و دل برکات فراوانی در زندگی انسان ها دارد که فقط يکی از آن ها هموار ساختن راه گفتگو با پروردگار متعال و برآورده شدن حاجت ها است.

اميد آنکه به برکت وجود پيامبر صلی الله عليه وآله و اهل بيت پاک ایشان صلوات الله وسلامه عليهم توفيق کسب نيّت صادق و دل پاک نصيب همگان گردد.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرين

[1]. أمالی صدوق (چ: تهران ـ 1418ق) مجلس العشرون، ص93.

[2]. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج۱۸، ص۲۰۲.

[3]. النور المبين في قصص الأنبياء والمرسلين، ج۱، ص۷۱.

[4]. سوره ذاريات، آيه56.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.