LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعیت"
سلسله جلسات علمی حضرت آیت الله العظمی شیرازی در ماه مبارک رمضان (جلسه یازدهم)
کد 4238
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 31 خرداد 1395 - 14 رمضان العظيم 1437
 
طبق رسم دیرینه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی حاج سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شبهای ماه مبارک رمضان، جلسات علمی معظم له و علمای اعلام، مدرسین حوزه علمیه، فضلا و طلاب علوم دینی در بیت ایشان برگزار شد.
 
 جلسه یازدهم
 
 بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، والصلاة والسلام علی محمد وآله الطاهرین
 
«بیماران و تشنگی»

حضرت آیة الله العظمی شیرازی فرمودند: راجع به مسأله (ذو العطاش) هر چند شبهای قبل صحبت شد، اما برخی آقایان درخواست داشتند توضیحی داده شود، اجمالاً عرض می کنم:

سه قسم افراد هستند که باید ببینیم حسب ادله، وظیفه ی آنها در ماه رمضان چیست؟

قسم اول: شخصی که به علت بیماری، بیش از متعارف تشنه می شود و به تعبیر صاحب عروه (من به داء العطش).

و لفظی که در روایت آمده: (ذو العطاش) است، مانند کسانی که مبتلا به قند هستند و احساس تشنگی بیش از حد می کنند.

قسم دوم: افرادی که به علت بیماری، به تشخیص طبیب بدن آنان نیاز مبرم به آب دارد، مانند کسانی که مشکل کلیوی دارند.

قسم سوم: افرادی که مریض نیستند اما کارشان به نحوی است که تحمل تشنگی برایشان حرج زیاد دارد، مانند: آهنگر و نانوا و کسانی که در کوره ها کار می کنند.

فقها غالباً قسم اول و سوم را متعرض شده ولی قسم دوم را مطرح نفرموده اند.

«ذو العطاش»

نسبت به قسم اول که (ذو العطاش) است، بین فقها خلاف وجود دارد.

برداشت بنده از ادله این است که:

اولاً: حق دارد آب بنوشد حتی بیش از حدّ ضرورت، و دلیلش اطلاق برخی روایات است، چنانچه خیلی از بزرگان فرموده اند. هر چند صاحب عروه می فرماید: به حدّ ضرورت آب بخورد.

ثانیاً: قضا ندارد، و دلیلش روایت محمد بن مسلم است.

ثالثاً: غذا نمی تواند بخورد و روزه اش صحیح است، البته این محلّ خلاف است.

در روایت ذوالعطاش دارد: (یُفطِر).

بعضی فرموده اند: (یُفطر) به معنای این است که حق افطار دارد، یعنی روزه اش را افطار کند و نگیرد، لذا غیر از آب، غذا هم می تواند بخورد و روزه نیست.

و عدم روزه به دو جهت است:

1: (الصوم لا یتبعّض).

2: از ارتکازات متشرعه است که در صورت اضطرار به شرب آب، می گویند روزه نیست.

اما آنچه از (مناسبت حکم و موضوع) استظهار می شود، (یفطر) به معنای: شرب آب است فقط، نه خوردن غذا.

رابعاً: ذو العطاش دو فدیه می دهد، یکی برای افطار و یکی برای عدم قضا.

مسأله ی ذو العطاش از مسائل پر خلاف می باشد، و اگر عروه محشی را ملاحظه کنید، عده ای از فقها، چند جای مسأله را حاشیه زده اند.

«عروض تشنگی»

نسبت به قسم سوم، دلیل خاص داریم بر شرب آب به مقدار ضرورت.

روایت می فرماید: «انّ لنا فتیاناً وبنات لا یقدرون علی الصیام من شدّة ما یصیبهم من العطش، قال علیه السلام: فَلیشربوا مقدار ما تروی به نفوسهم وما یحذرون».

حکم این افراد: آشامیدن آب است فقط به قدر ضرورت نه بیشتر، چنانچه صاحب عروه فرموده، و غالب فقها نیز قبول کرده اند، اما حق ندارند غذا بخورند، و بعد از رمضان اگر توانستند باید قضا کنند و اگر نتوانستند یک فدیه بدهند.

«بیماری و نیاز به آب»

اما نسبت به قسم دوم: برداشت بنده این است که حکم ذو العطاش را دارد، و شاید صاحب عروه که به جای تعبیر روایت فرموده: (من به داء العطش)، از این جهت باشد که در نظر ایشان: ملاک احساس عطش نیست، بلکه بیماری است که نیاز به آب دارد، یعنی احساس عطش موضوعیت ندارد بلکه طریقیت و کاشفیت دارد، هر چند اگر شک شود اصل عقلائی ـ نه اصل عملی ـ این است که موضوعیت داشته باشد.

«وجه الحاق چیست؟»

یکی از فضلا سؤال کرد: وجه الحاق قسم دوم به ذوالعطاش چیست؟

اگر وجه آن ظهور لفظ است، که در روایت (والذی به العطاش) آمده و ظهورش احساس عطش است، نه نیاز به آب بدون حس عطش.

ایشان فرمودند: وجه آن همان استظهاری است که احساس عطش طریقیت دارد نه موضوعیت.

«عدم انحصار ظهور به لفظ»

از طرفی ظهور منحصر به لفظ نیست، بلکه گاهی ظهور از قرائن یا (مناسبت حکم و موضوع) به دست می آید.

فقها از جمله صاحب عروه، گاهی ظهور را از قرائن غیر لفظی استفاده کرده و بر آن بنا نموده و استنباط فرموده اند.

«تعمیم اشکال»

یکی از فضلا اشکال کرد: اگر (ذو العطاش) را تعمیم دهیم و قائل به شمول بیماری آبی شویم، باید طبق همان ملاک، ذو الجوع (کسی که در اثر بیماری شدیداً گرسنه می شود اما تشنه نمی شود) را نیز قائل شده، که فقط غذا بخورد و روزه اش صحیح است، اما کسی این را نگفته است.

ایشان فرمودند: این قیاس است، در روایت مورد عطش ذکر شده، و تعمیم آن به جوع دلیل می خواهد.

یکی از فضلا گفت: به نظر می رسد این تمسّک به عام در شبهه مصداقیه است، زیرا عام می گوید: «مَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»، و (ذوالعطاش) به دلیل خاص از این عام خارج شده، اما نسبت به غیر (ذو العطاش) که به جهت بیماری کلیوی بدنش نیاز به آب دارد، شک می کنیم که از این عام خارج شده یا نه، قاعده شمول حکم عام است، و نمی توان آن را مشمول عام (ذو العطاش) دانست، زیرا تمسک به عام در شبهه مصداقیه خواهد شد.

از این جهت باید گفت چنین اشخاصی حکم مریض عام را دارند، یعنی اصلا روزه نمی گیرند.

معظم له فرمودند: چنانچه بیان شد از دلیل ذو العطاش، ملاک استظهار می شود، و با وجود ظهور، تعبّداً شک نداریم.

بله اگر این استظهار نبود، و نوبت به شک رسید، حکم عام مریض شاملش می شود.

وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.
 
 

  • نظری برای این خبر درج نشده است.