LOGIN
بیانات
shirazi.ir
حضرت آیت الله العظمی شیرازی در دیدار شیعیان کشور کویت به بیان آثار ستوده ی دنیا و دنیای نکوهیده پرداخت
کد 5074
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 05 اردیبهشت 1396 - 27 رجب الأصب 1438
 
جمعی از زائران کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها و دوستداران مرجعیت و شیعیان از کشور کویت در روز جمعه 23 ماه رجب 1438ق (1396/2/1) با مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی سید صادق حسینی شیرازی مدظله العالی در شهر مقدس قم دیدار کردند.

معظم له در جمع میهمانان سخنانی بیان کردند که به شرح زیر است:

در روایات شریف از جمیل بن دراج از امام صادق علیه السلام نقل می کنند که آن حضرت فرمودند: «پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از جایی می گذشتند که چشمشان به بزغاله ناقص الخلقه ای افتاد که مرده و در زباله ها افتاده بود.

حضرت به اصحاب خود فرمودند: این بزغاله به چند می ارزد؟

گفتند: اگر زنده می بود به یک درهم نمی ارزید.

پیامبر صلی الله علیه وآله فرمودند: به خدایی که جانم در دست اوست، دنیا نزد خدای متعال، از این بزغاله نزد صاحبش بی مقدارتر است».

ایشان افزودند: رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وآله از هر فرصتی برای نزدیک کردن مردم به سوی بهشت و دور کردن آنان از آتش دوزخ استفاده می کردند. بنابراین، بر هر مرد و زن مؤمن بایسته و شایسته است که بر این آموزه ی رسول خدا صلی الله علیه وآله تأکید داشته باشد و آن را در خود نهادینه کند تا هرچه بیشتر به بهشت نزدیک و از آتش دوزخ دور شوند.

معظم له در ادامه فرمودند: ممکن است کسی درباره ی چیستی دنیا بپرسد، پاسخ این است که: هر کاری که انسان در دنیا انجام دهد، در آن زندگی کند، در تمام عمر از آن بهره ببرد، از عمر، وقت، دارایی، شخصیت، قدرت، حکومت و جز آن استفاده کند، تمام این امور دنیا نامیده می شود مگر آنکه انسان از آن در راه خدا و خیر و فضایل استفاده کند.

به عنوان مثال، ثروتی که در راه هدایت مردم مورد استفاده قرار گیرد یا با آن حسینیه و مسجد تأسیس شود و یا برای طرح های نجات بخش مردم از ستمکاری ها و شهوت گرایی های حرام و رهانیدن مردم از جنگ و رذایل مصرف شود، این دنیا به شمار نمی آید. در منطق اسلام، قرآن کریم، منطق رسول خدا صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام دنیا مالی است که از آن در راه خدا و در راه اهل بیت علیهم السلام استفاده نشود، بلکه از آن در راه جنگ افروزی و ظلم و آزار مردم استفاده شود.

مرجع عالیقدر به مناسبت، داستانی نقل کردند و فرمودند: چند سال قبل بعد از نماز مغرب و عشا به مجلس سوگواری می رفتم. یکی از همراهان گفت: امروز فلان شخص فوت کرده است.

برای او طلب آمرزش کردم، اما همراه دیگری با تمام وجود و با سوز دل گفت: خدایش نیامرزد.

از این سخن بر خود لرزیدم و به او گفتم: من او را نمی شناسم، اما همین قدر می دانم که او از مؤمنان است و به دیدار خدا شتافته و در گرو اعمالش است، چرا این گونه سخن می گویی؟

گفت: نمی دانید او با من چه کرده، او مرا از بازار بیرون رانده است.

معظم له در ادامه فرمودند: این قبیل رفتار، بازی اقتصادی است که تاجران و ثروتمندان بزرگ در پیش می گیرند و کاسبانِ جزء را با زیان مواجه می کنند و در نهایت، کاسب مجبور به ترک بازار می شود. این نوع از ثروت و دارایی، نباشد بهتر است و در واقع این مال، از مردار بزغاله ی ناقص الخلقه بی ارزش تر است، چراکه بزغاله ی مردار، انسان را جهنمی نمی کند و حداکثر کسی را که به آن نزدیک شود بیمار می کند. با این توصیف ثروتی که انسان مؤمنی را از بازار اخراج و از کسب و کار محروم کند همان دنیایی است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آن را نزد خدای متعال از بزغاله ی ناقص الخلقه پست تر و بی ارزش تر خوانده است.

ایشان در ادامه ی سخنان خود افزودند: در مقابل اگر کسی قدرتی یا مالی داشته باشد ولی از آن در راه خیر و هدایت و کمک به مردم و مستمندان استفاده کند و از موقعیت خود برای ساختن حسینیه، مسجد، یتیم خانه، مؤسسه های مفید برای جامعه و در نهایت برای اصلاح جامعه بهره گیرد، قطعاً این دنیاطلبی و وابستگی به دنیا نیست. از دیگر سو اگر کسی از قدرت خود برای آزار، کشتن، اداره کردن و از کسب و کار انداختن دیگران استفاده سوء کند بی تردید آن بزغاله ی ناقص الخلقه ی مرده از مال و مقام و عمر و مسئولیت چنین فردی، نزد خدا بهتر است.

خدای متعال در قرآن کریم می فرماید: «ثُمَّ جَعَلْنَاکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ؛ آنگاه شما را پس از آنان در زمین جانشین قرار دادیم تا بنگریم چگونه رفتار می ‌کنید» (یونس/14).

حضرت آیت الله العظمی شیرازی دام ظله در تبیین آیه ی فوق فرمودند: خدای متعال پیشینیان و نیاکان شما را آفرید و آنان از تمام امکانات رفاهی و لذت ها و دارایی ها بهره بردند. این آفرینش از آن جهت بود که آنان را بیازماید و سپس به دیار باقی و به سوی خدای منان بشتابند تا آنان که به نیکی از عهده ی امتحان برآمدند جاودانگی در بهشت و همنشینی با پیامبران، شهیدان و صالحان نصیبشان شود.

باید توجه داشت که چنین پاداشی رایگان به دست نمی آید و در گرو تن دادن به اعمال سخت است. امروزه هر یک از شما به نسبت خود بخشی از دنیا را در اختیار دارید و هرکس از این امتحان به نیکی برنیاید ـ العیاذ بالله ـ جاودانه در دوزخ خواهد ماند. چنان که بهشتیان جاودانه در بهشت هستند. آنچه نباید از آن غافل بود این است که یک انسان با رفتار شیطانی خود در دوزخ ابدی خواهد شد و همین انسان می تواند با رفتار و اعمال خداپسندانه در شمار بهشتیان و در بهشت جاودانه بشود.

ایشان با بیان شاهدی از تاریخ فرمودند: دو برادر بودند به نام های محمد بن فرج رخجی و عمر بن فرج رخجی که در یک زمان می زیستند. محمد نزد اصحاب امام معصوم علیه السلام پرورش یافت و از شخصیت های بزرگ شیعه و از اصحاب مورد وثوق امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام شد. عمر برادر محمد به دستگاه بنی عباس پیوست و فردی فاسد و ظالم به اهل بیت علیهم السلام و شیعیان این خاندان شد. متوکل عباسی او را به عنوان والی بر شهر مکه و مدینه گمارد و او را فرمان داد که بر اهل بیت علیهم السلام سخت بگیرد. بنابر نقل تاریخ عمر رخجی خاندان ابوطالب را از مردم دور کرد و مانع احسان و نیکی مردم به آنان شد. کار علویان به جایی رسید که بانوان تنها یک جامه ی کامل و پوشش برای نماز گزاردن داشتند و به نوبت نماز می خواندند. عمر رخجی اگر با خبر می شد که کسی به یک تن از علویان نیکی کرده است او را سخت شکنجه می کرد و جریمه ی سنگینی از او می گرفت.

در تاریخ نوشته اند: اگر عمر رخجی خبر می یافت که کسی هدیه ای هرچند ناچیز به یکی از علویان داده است او را به بند می کشید و بی محابا شکنجه می کرد و دارایی اش را مصادره می نمود.

این پدیده، قدرت و اعمال عمر رخجی از نوع دنیایی آن است که صاحب خود را به جهنم می برد و همین دنیاست که از نظر رسول خدا صلی الله علیه وآله نزد خدا از یک بزغاله ی ناقص الخلقه ی مردار بی ارزش تر است. بنگریم که امروز متوکل و عمر رخجی در کجایند و هزار سال یا یک میلیون سال بعد در کجا خواهند بود.

مسلّم این که خدای سبحان عادل است و سر سوزنی به مظلوم ظلم نمی کند و اگر بَدان را کیفر کند و صالحان را مورد نعمت و عنایت قرار دهد به عدالت رفتار کرده است.

در حال حاضر دنیا در تمام زمینه ها و با تمام امکاناتش در اختیار ما مسلمانان و مؤمنان است. ممکن است یک نفر بهشت را با یک میلیارد بخرد و یک نفر دیگر با اندک مالی به بهشت دست یابد و این به توانایی فرد بستگی دارد.

روزی شخصی که او را نمی شناختم دیدم. یکی از نزدیکان که او را می شناخت به من گفت این آقا تهیدست و مستمند است، ولی با این حال با تشویق و ترغیب و با ابزار زبانِ خود بسیاری را به ساختن مسجد تشویق کرده است و تا امروز هشت مسجد به این ترتیب و با همت او بنا شده است.

مرجع عالیقدر در ادامه فرمودند: ما اکنون در آزمایشگاهی به نام دنیا قرار داریم پس نباید در کارهای نیک و امور خیر کوتاهی کنیم. خدای سبحان در قرآن کریم درباره ی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می فرماید: «وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَی؛ و تو را تنگدست‌ یافت و بی ‌نیاز گردانید»(ضحی/8).

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله پس از آن که خدایش بی نیاز گرداند بسیار بسیار از کارهای نیک انجام داد، لذا از آن حضرت باید پیروی و به او اقتدا کرد، چراکه خدای متعال می فرماید: «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛ قطعاً برای شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقی نیکوست»(احزاب/21).

مرجع عالیقدر در توضیح این آیه فرمودند: خدای متعال از ما می خواهد از حضرت محمد صلی الله علیه وآله پیروی کنیم و از او بیاموزیم.

بنابراین، هر یک از شما آقایان و بانوان مؤمن در هر جا و هر چند تهیدست باشد، می تواند هنگام ترک این دنیا اندوخته ای از امور خیر که با زبان خود آن را عمل آورده بر جای گذارد، لذا نباید فرصت ها را از دست داد. نباید غافل بود که انسان به هنگام مردن برای کارهای حرامی که در زندگی انجام داده پشیمان خواهد شد و انسان مؤمن نیز برای فرصت بر باد داده ی خود پشیمان می شود.

فرصت هایی که در اختیار داریم خوش رفتاری در خانه و خارج خانه، با افراد خانواده و با بیگانگان، در سفر و حضر و با دوست و دشمن است. داشتن دارایی و زندگی در این دنیا دیگر فرصت هایی است که در اختیار داریم.

شخصیت، جایگاه اجتماعی، دانش، هنر، پیشه و تمام شغل های موجود خود فرصت هایی است که باید از آن برای اصلاح امور مردم استفاده کرد. زمانی که این فرصت ها تمام شود، جبران آن ممکن نخواهد بود و افسوس و دریغ برای انسان بر جا می ماند. قرآن کریم در این باره می فرماید: «وَأَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ؛ و آنان را از روز حسرت بیم ده»(مریم/39).

ایشان افزودند: این فرمان برای همه است، نه فقط مسلمانان و مؤمنان. در روایات شریفه آمده است که در روز قیامت حتی مردم مؤمن حسرت می خورند و از این که می توانسته اند بیشتر از زندگی خود برای خدمت و اصلاح استفاده کنند، خوش اخلاق تر باشند، از زبان خود برای خدمت به نیازمندان بهره گیرند اما کوتاهی کرده اند، اظهار پشیمانی می کنند.

شما مؤمنان بکوشید از توانمندی و موهبت هایی که خدای متعال به شما عنایت کرده است در این راه استفاده کنید و بدانید که دنیای ستوده همین است.

حر بن یزید ریاحی رضوان الله علیه خود را در برزخ بهشت و دوزخ دید، ولی بهشت را برگزید و در رکاب امام حسین علیه السلام در کربلا شهید شد و در شمار شهیدان کربلا قرار گرفت.

از دیگر سو دوست او، عبید الله بن حر جعفی بود که از سوی امام حسین علیه السلام فراخوانده شد تا حضرتش را یاری کند، اما او پاسخ داد: من امید به زندگی دارم و می خواهم زنده بمانم، اسبی از بهترین نژاد دارم و چنان راهوار است که هیچ اسبی به پای آن نمی رسد، آن را تقدیم می کنم.

امام حسین علیه السلام فرمودند: به آن نیاز ندارم.

عبید الله بن حر به یاری امام نرفت و بعدها پشیمان شد. ماجرای حر بن یزید ریاحی و عبید الله جعفی در یک زمان و در کوفه رخ داد.

بنابراین، نکوهیدگی در همین مواردی است که بیان شد و نزد خدا بی مقدارتر از آن بزغاله ی مرداری است که در زباله افتاده بود.

از خدای متعال مسألت دارم که شما و همه ی مؤمنان را در امور مطلوب و ستوده موفق تر بدارد، وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین.