LOGIN
جلسات علمی
shirazi.ir
"در محضر مرجعيت"
 شب نخست
کد 1086
نسخه مناسب چاپ کپی خبر لینک کوتاه ‏ 07 مهر 1385 - 5 رمضان العظيم 1427
در شب هاي پر برکت ماه رمضان علما، فضلا، طلاب حوزه علميه، شخصيت هاي گوناگون وعموم مؤمنان به ديدار آيت الله العظمي سيد صادق شيرازي در شهر مقدس قم مي روند. طي اين ديدارها گفتگوهاي پر بهايي پيرامون مباحث علمي، فقهي، فرهنگي وتاريخي صورت مي گيرد که حاوي نکات ارزشمند بسياري است ومرجع عاليقدر نيز رهنمودها وسفارش هايي ايراد مي فرمايند.

بسم الله الرحمن الرحيم


در اين شب که جمعي از فضلا واستادان حوزه علميه از جمله حجج اسلام ومسلمين شيخ محمد جواهري، شيخ حسن جواهري وسيد هاشم قزويني حضور داشتند، درخصوص مسئله اجاره، اين سؤال از مرجع عالي قدر پرسيده شد: اگر مستأجر يکي از اشياي خانه را که قبلاً سالم بوده است تلف کند يا به آن آسيب برساند، آيا ضامن خواهد بود ياخير؟

ايشان پاسخ دادند: اگر اين مطلب ضمن عقد اجاره شرط شده باشد، عمل کردن به آن لازم است. اما اگر در ضمن عقد ذکر نشده باشد، در اين مسئله به عرف مراجعه مي شود.

همچنين سؤال شد: آيا فرو بردن اخلاط سر وسينه براي روزه دار جايز است؟

ايشان در پاسخ فرمودند: اگر وارد فضاي دهان نشده باشد اشکالي ندارد ولي اگر وارد فضاي دهان شده باشد جايز نيست آن را به مخرج خاء برساند.

ايشان درباره فروبردن آب دهان واين که مفطر روزه است يا خير فرمودند: قاعده اي در دست داريم که مي گويد: عرف مرجعي براي تعيين مفاهيم است، ولي مرجع تعيين مصاديق به شمار نمي رود. مثلاً وقتي در آيه شريفه مي خوانيم: «فاغْسِلُواْ وُجُوهَکُمْ؛ صورت هاي خود را بشوييد» براي تشخيص مفهوم «وجه» وتحديد معناي آن به عرف رجوع مي کنيم ومي بينيم که عرف تعبير «وجه» را برهمان موضع شناخته شده از سر اطلاق مي کند وحدود آن را ـ همانند شرع ـ به حد فاصل ميان دو انگشت ابهام وميانه محدود مي داند. بنابراين شستن بيش از اين مقدار واجب نيست. اما اگر مانعي هرچند به اندازه يک نقطه روي صورت انسان قرار داشته باشد وانسان صورتش را بشويد، آن شستن از نظر شرعي «غَسل» به شمار نمي رود، هرچند از نظر عرفي غَسل شمرده مي شود. به همين قياس فروبردن آب دهان عرفاً «شرب» خوانده مي شود ولي دليل مستقل شرعي فروبردن آن را جايز مي کند.

ايشان طي سخنانشان به نقل از مرحوم والدشان جناب سيد مهدي شيرازي قدس سره اين ماجرا را بازگفتند: يک سال که مردم چشم انتظار فرارسيدن ماه مبارک رمضان بودند، قاضي اهل سنت در شهر سامرا فتوا داد که فردا روز اول ماه رمضان است. اين درحالي بود که هلال ماه تا دوشب پس از آن هم رؤيت نشد. از اين رو علماي عامه نزد آن قاضي ـ که روي بام خانه اش نشسته بود ـ رفتند واز او پرسيدند: امشب شب چندم ماه است؟

گفت: شب دوم.

گفتند: آيا مي تواني هلال ماه را نشانمان دهي (در آن شب آسمان صاف بود وآنها در مکان مرتفعي قرار داشتند)؟

او: نگاهي به آسمان انداخت وهرچه جستجو کرد ماه را نديد. لذا گفت: هلال ماه را نمي بينم.

پرسيدند: پس چگونه حلول ماه رمضان برايتان ثابت شد؟

گفت: طبق موازين شرعي برايم ثابت شد که ماه رمضان فرارسيده است.

گفتند: کدام موازين شرعي؟

گفت: فلان قصاب به همراه همسرش ام فلاني نزد من آمدند وشهادت دادند که هلال ماه را رؤيت کردند، لذا حلول ماه رمضان نزد حقير ثابت شد.

  • نظری برای این خبر درج نشده است.