LOGIN
طلاب علوم دینی
alshirazi.org
وظیفه مقلد
کد 999
نسخه مناسب چاپ کپی لینک کوتاه ‏ 02 آذر 1401 - 28 ربيع الثاني 1444

1- هدایت و گمراهی

خدای متعال، خورشید، ماه، زمین و سایر کرات و انسان را آفرید و بنا را بر آن نهاد که انسان را به شناخت و عبادتش مجبور نکند، بلکه خواست تا انسان با اراده خود و نه به اجبار در این راه گام نهد. قرآن کریم در این باره می فرماید: «وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَینِ؛ و او را به خیر و شرش هدایت نمودیم» (بلد/10).

این آیه بدان معناست که خدای متعال راه حق و حقیقت را به انسان نمایاند و به پیمودنِ آن تشویق و ترغیب فرمود و راه باطل را نیز به او شناساند و از آن باز داشت تا چنان که خود در قرآن کریم فرموده است: «لِّیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحْیَی مَنْ حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ؛ تا آن ها که هلاک (و گمراه) می شوند، از روی اتمام حجت و آن ها که زنده می شوند، (و هدایت می یابند) از روی دلیل روشن باشد»(انفال/42).

2- رجوع به عالمان در زمان غیبت

حضرات معصوم علیهم السلام تصریح و تأکید کرده اند که در زمان غیبت کبری فقیهان جامع شروط تقلید محور و اساس هستند. از آن جمله امام حسین علیه السلام در این معنا فرموده اند: «إن مجاری الامور والأحکام علی أیدی العلماء بالله، الامناء علی حلاله وحرامه؛ مجاری امور و احکام به دست عالمان خداشناس است که امینان بر حلال و حرام الهی هستند».

بنابراین، در زمان غیبت و در تمام امور ملاک همین مراجع تقلید جامع شروط هستند، لذا انسان باید به این فقیهان رجوع کند و دین و احکام دین خود را از آنان بگیرد.

3- وظیفه خطیر مجتهدان

مجتهدان سعى كنند وظیفه خود را بین خود و خداى خود خوب تشخیص داده و عمل كنند و كسانى‏ كه مقلد هستند درصدد باشند از حدود خود خارج نشوند، چراكه كوتاهى در این امور انسان را از امام حسین علیه السلام دور مى‏ كند و گاهى چنان فاصله‏ اى به وجود مى ‏آید كه برگشت پذیر نخواهد بود.

مسأله مهمى است كه جماعتى از عالمان به آن فتوا داده ‏اند و عدّه ‏اى از بزرگان و فقیهان فعلى نیز متعرض آن شده‏ اند. آن مسأله این است كه اگر فرضاً شما مقلد یك مجتهد هستید و فردى كه از مجتهد دیگر تقلید مى‏ كند، از شما در مورد مسأله ‏اى سؤال كند و شما فتواى مجتهد خود را به او بگویید و او بدون آگاهى از اینكه فتواى این مجتهد با فتواى مرجع خودش مغایرت دارد، به آن عمل كند، شما مرتكب گناه شده‏ اید، اگرچه وظیفه شما عمل كردن به همان مطالب است كه براى مقلد مجتهد دیگر عمل به آن جایز نیست و این كار شما إغراء به جهل است. اگر مجتهد شما مطلب یا چیزى را حلال بداند و مجتهد دوست شما مى‏ گوید حرام است، شما حق ندارید به او بگویید فلان چیز حلال است و اگر دوست شما مرتكب آن شد، گناهش به گردن شماست. همچنین اگر مجتهد شما كارى را واجب مى ‏داند و همان مطلب در نظر مجتهد دیگر واجب نیست، شما حق ندارید به مقلد او بگویید این كار واجب است و اگر كسى چنین كارى انجام دهد و عادل باشد، به فتواى بسیارى از مراجع تقلید چنین كسى فاقد عدالت مى‏ شود و بدین ترتیب و تا زمانى كه توبه نكرده باشد، نمى ‏توان پشت سر او نماز خواند.