LOGIN
اخلاق
alshirazi.org
فرصت عمر
کد 1037
نسخه مناسب چاپ کپی لینک کوتاه ‏ 15 آذر 1401 - 11 جمادى الأولى 1444

1- تغابن

هیچ یک از اجتماعات بزرگ در دنیا از نظر وسعت و شمار افراد به پای اجتماع عظیم مردم در رستاخیز نمی رسد. در آن روز انسان های نیک و بد، فرشتگان، همه و همه جمع هستند و آدمی همه بستگان، آشنایان، دوستان، دشمنان و ستمگران و کسانی را که به آن ها ستم شده است، حاضر می بیند. خدای متعال آن روز را «یوم التغابن» خوانده است.

به حالت کسی که کالای پربهایی را به قیمتی اندک فروخته است و جز حسرت خوردن چاره ای ندارد، تغابن گفته می شود. باارزش ترین کالا در زندگی عمر است که با استفاده صحیح از آن می توان سعادت دنیا و آخرت را برای خود خرید و در صورت تلف کردن آن به باطل، در دنیا و آخرت زیان کار و حسرت زده خواهیم بود.

2- جدی گرفتن مرگ و استفاده از فرصت ها

«وَوُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَی الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا وَلَا یظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدًا؛ آنگاه نامه اعمال عرضه شود و گنه کاران را خواهی دید که از آنچه در آن است می ترسند و می گویند: وای بر ما، این نامه چیست که هیچ عمل کوچک و بزرگی را از قلم نینداخته و آن را به حساب آورده است و همه اعمال خود را حاضر خواهند دید و پروردگار تو به کسی ستم نخواهد کرد».

خدای متعال در این آیه گوشزد کرده است که انسان ها تمام اعمال خود را در کارنامه خویش حاضر و ثبت شده می بینند. این آیه شریفه ناظر به سه موقف دشوار است که در انتظار همه ما است. یکی هنگام خارج شدن روح از بدن، دوم هنگامی که بدن انسان را در قبر می نهند و درِ آن را می بندند و سوم هنگامی که اسرافیل [فرشته الهی] برای بار دوم در صور می دمد و همه مردگان از قبر برانگیخته می شوند. در این جاست که همه آنچه در طی زندگی انجام داده اند، در نامه اعمال خود بی کم و کاست می  یابند.

زمان مرگ هیچ یک از ما روشن نیست. از این رو اکنون که دستمان از این دنیا کوتاه نشده و توش و توانی برایمان باقی است، بهتر است از این فرصت نهایت استفاده را ببریم. اگر از این فرصت بهره برداری نکنیم و سعادت اخروی خود را با اعمال نیک تضمین ننماییم، دچار پشیمانی شدیدی خواهیم شد. امیرمؤمنان علی علیه السلام در یکی از خطبه های خود چندین بار فرموده اند: «الآن، الآن، من قبل الندم؛ اکنون را دریابید، اکنون را دریابید، پیش از آنکه دچار پشیمانی گردید».

3- دنیا محل موضع گیری ها

زندگی تنها و تنها مجموعه نقش هایی است که میلیون ها انسان را به میدان می آورد، سپس آنان را به دست فراموشی می سپارد. خدای متعال در این باره می فرماید: «وَتِلْک الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاسِ؛ و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می گردانیم»(آل عمران/140).

مسلّم این است که میلیون ها، بلکه میلیاردها انسان در این دنیا زندگی کرده، آن گاه از آن کوچ کرده اند و جز اندک افرادی به نسبت یک در میلیون نامی و یادی از آنان بر جای نمانده است. جای بسی تأسف و دریغ است که انسان در این دنیا موضع گیری و نقشی بسیار ضعیف داشته باشد یا اینکه هیچ گونه موضع گیری یا نقشی نداشته باشد.

4- صرف عمر

 عمر عزیز را باید در راه نیایش خدا، توجه به اهل بیت علیهم السلام، برآوردن حوائج برادران ایمانی، تحصیل علوم اسلامی، اخلاق و آداب، تعلیم دیگران، تخلق به اخلاق الهی و دیگر امور آخرتی صرف نمود. انسان باید کوشش کند لحظات عمر خود را کمتر صرف امور کم اهمیت و کارهای روزمره نماید. اگر کسی حقیقتاً دریابد که عمر او از پول، همسر، خویشاوندان و هرچیز دیگری مهم تر است، و تصمیم بگیرد این سرمایه را در راهی به کار برد که سعادت جاوید اخروی را برایش به ارمغان آورد، در این راه موفق خواهد شد، ولی اگر چنین نکند، حسرت و پشیمانی جاویدِ وی چه بسا در همین دنیا گریبانگیرش شود.

5- تغابن

 یکی از سوره های آخر قرآن سوره «تغابن» است که ازجمله اسامی روز قیامت است. تغابن از ماده غبن گرفته شده و غبن در اصطلاح عبارت از آن است که شخصی نادانسته جنس باارزشی را به بهایی کم تر بفروشد، یا جنس کم ارزشی را به قیمتی گزاف خریداری نماید. در این حالت شخص مغبون حسرت و افسوس می خورد و دچار پشیمانی می گردد و البته میزان حسرت و پشیمانی او به میزان ضرر اوست و هرچه بیشتر زیان کرده باشد، حسرت بیشتری خواهد خورد.

گران ترین و باارزش ترین چیزی که انسان در اختیار دارد عمر اوست، زیرا هر روزی که از عمر انسان سپری شود، به هیچ عنوان بازنمی گردد و فردا روز جدیدی است که با امروز و دیروز کاملاً متفاوت و متمایز است. از این رو انسان باید تلاش کند که از عمر باارزش خود به بهترین نحو استفاده نماید و هیچ لحظه ای از آن را تلف نکند، تا مغبون و پشیمان نشود.

6- روز حسرت

 آدمی در روز قیامت مشاهده می کند که دوست، برادر، همکار یا خویشاوندی که عمری را با او به سر برده است، مقام و درجه ای بالاتر از او دارد و از این بابت که خودش نتوانسته است به چنین درجه و مقامی برسد، حسرت خواهد خورد، اما افسوس که آن جا جای عمل نیست. از این رو همه ما باید در همین جا و از همین لحظه تصمیم بگیریم کارهایی انجام دهیم که در آخرت به سود ما باشد و درجات و مقامات بالایی برایمان به ارمغان آورد. این کار باعث می شود که حسرت نخوریم یا کم تر حسرت بخوریم و اصلاً چنان باشیم که دیگران بابت جایگاهمان در بهشت حسرت و افسوس بخورند.

برای سربلندشدن و کاستن از حسرتِ قیامت به نکات زیر توصیه می کنم:

1. سعی کنید اخلاص در عمل را رعایت نمایید و هر عملی که انجام می دهید برای کسب خشنودی پروردگار باشد.

2. حسن خلق و خوش رفتاری با همگان حتی با دشمنان و کسانی که برخورد خوبی با شما ندارند، لازم است.

3. قضای حوائج مردم ضروری است. در روایت آمده است: «من قضی لمومنٍ حاجةً قَضَی اللهُ له حوائِجَ کثیرةً؛ هرکس یک حاجتِ برادر مؤمنش را برآورد، خدای متعال حوائج بسیاری برایش برآورده می سازد».

4. در شبانه روز دست کم 5 دقیقه به محاسبه نفس بپردازید. در روایت آمده است که امام موسی بن جعفر علیه السلام به هشام سفارش کردند: «یا هشامُ لیس منّا منْ لم یحاسب نفسَهُ فی کلِّ یومٍ، فإن عمِلَ حسنةً استزادَ منه وإن عمِلَ سیئاً استغفَراللهَ منه وتابَ؛ ای هشام، کسی که روزانه به محاسبه نفس خود نپردازد، از ما نیست. بدین ترتیب که اگر کار نیکی انجام داده، آن را افزایش دهد و اگر گناهی از او سرزده است، استغفار و توبه نماید».

5. گذشت و بخشایش دیگران دیگر لازمه ای است که باید به آن توجه شود. 

7- گذرگاه

«انتم فی ممرّ اللیل والنهار فی آجال منقوصة وأعمال محفوظة والموت یأتیکم بغتة، فمن یزرع خیراً یحصد غبطة ومن یزرع شراً یحصد ندامة؛ شما در گذرگاه شب ها و روزها قرار دارید و پیوسته از عمرتان کاسته می شود و اعمالتان ثبت و محفوظ است و مرگ به ناگاه شما را فراخواهد گرفت، هرکه نیکی بکارد، مورد غبطه واقع می شود و آن که تخم بدی بکارد، جز پشیمانی حاصلی ندارد».

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله در این روایت شریف از گذشت شب ها و روزها به گذرگاه تعبیر فرموده اند. انسان هرقدر در این دنیا به سر برد و هر اندازه از خدا عمر بگیرد، مدت زندگانی اش جز گذرگاهی که دمی در آن می آساید و سپس آن را ترک می گوید، نیست. وقتی از کسی که چهل سال عمر کرده است بپرسیم این سال ها را چگونه گذراندی؟ همان پاسخی را می دهد که قرآن کریم فرموده است: «قَالُوا لَبِثْنَا یوْمًا أَوْ بَعْضَ یوْمٍ؛ یک روز یا بخشی از یک روز را آرمیده ایم». این حقیقتی است که اغلب مردم آن را فقط پس از مرگ تصدیق می کنند.

این درست است که روزگاری که شخص در این عالم سپری می کند، دوران کوتاهی است، ولی نقش مؤثر و سرنوشت ساز و فوق العاده مهمی در زندگانی اخروی وی دارد. آدمی هرچه در این دنیا و مدت کوتاه عمر خود بکارد، در آخرت ثمره آن را کسب خواهد کرد. اگر اعمال نیک به جا آورده است، دستاورد نیکویی برای وی دربر خواهد داشت و اگر ـ العیاذ بالله ـ بذر شر کاشته باشد، جز بدی برداشت نخواهد کرد. ممکن است این شر یک سخن نابجا، یک نگاه ناروا یا حتی یک گام ناشایست باشد.

8- هدف از خلقت

 ما باید با تأسی به پیشوایان خود بیندیشیم که برای چه هدفی آفریده شده ایم و چه نقشی را باید ایفا کنیم. مسلماً فلسفه وجودی انسان خورد و خوراک و تهیه مسکن و پوشاک و دیگر نیازهای مادی نیست و شایسته نیست که انسان عمر شریف را فقط و فقط صرف این اهداف و نیازهای کم اهمیت نماید، بلکه باید از سرمایه عمر خود به گونه ای استفاده کند که در عالم آخرت برایش سودمند باشد و آن را در راه فرمانبرداری از خدای متعال و دستگیری از نیازمندان و برآوردن حوائج برادران ایمانی صرف نماید.

9- بهره برداری از شرایط سخت زندگی

 هرکس در هرشرایطی که هست می تواند از لحظات گران بهای عمر بهره برداری کند و خشنودی خدای متعال را کسب نماید. برای نمونه کسانی که همسر یا برادر یا والدین بداخلاق دارند، می توانند از این بداخلاقی برای جلب رضایت الهی و کاهش پشیمانی لحظه مرگ استفاده کنند.

نمونه دیگرِ غنیمت شمردن لحظات عمر زمانی است که انسان در حال نماز و در برابر خدای متعال است. میزان حضور قلب هریک از ما در نماز متفاوت و دارای درجات گوناگون است. برخی از افراد هنگام نماز می کوشند به قدر خود حضور قلب داشته باشند، ولی برخی دیگر به محض گفتن «الله اکبر» در مشکلات گذشته و برنامه های آینده غرق می شوند و تا به خودشان بیایند، می بینند سلام نماز را هم به جا آورده اند. کسانی که قدر لحظات نماز را نمی دانند، ازجمله کسانی هستند که هنگام مرگ بر تلف کردن این فرصت ها دچار ندامت می شوند.

10- فراموشی مرگ

نباید دست از تلاش برداریم و مرگ را كه لحظه به لحظه به ما نزدیك مى ‏شود، فراموش كنیم و بپنداریم كه «كأنّ الموت على غیرنا كتب؛ گویى مرگ براى غیرما مقدر شده است». هر روزى كه از عمر آدمى سپرى مى ‏شود، حسنات و سیئات آن ثبت مى‏شود و دیگر بازگشتى نیست. سیئاتِ آن عقاب دارد و حسنات آن حسرت دارد، چراكه آدمى مى ‏توانسته حسنات بیشترى در دوران حیات به دست آورد، ولى فرصت را بر باد داده است و همین از دست دادن فرصت مایه حسرت او خواهد شد. بنابراین، باید استفاده از لحظات عمر و توشه گرفتن از دنیا براى آخرت را از مكتب اهل بیت علیهم السلام بیاموزیم.

11- استفاده نادرست از امکانات

مال و منال نقش عمده‏ اى در زندگى انسان‏ ها دارد. كسى كه تمكن مالى دارد، به راحتى مى ‏تواند خانه ‏اى بسازد یا بخرد، فلان ماشین یا فلان غذا را تهیه كند، به مسافرت برود و همیشه در سیر و سفر باشد. در واقع پول نقش ارمغان خوشبختى دنیوى پولداران را بازى مى ‏كند. این خوشبختى كه با پول به دست مى ‏آید، نیز مى ‏تواند به همین دنیا ختم شود و البته ممكن است آرامش و آسایش و سعادت اخروى در پى داشته باشد و این معناى «وأحسنوا إلى أنفسكم» است.

 در واقع افراد توانمند با استفاده از دارایى و امكانات خود براى گره‏ گشایى از كار گرفتاران، اطعام نیازمندان، سر و سامان دادن به بى ‏خانمان ‏ها و فراهم كردن وسایل ازدواج جوانان مستمند و احداث مسجد، حسینیه، بیمارستان و  ... تنها به خود نیكى كرده، توشه سفر آخرت خود را پُربار مى‏ سازند و افزون بر آن - و طبق روایات - نام نیك از خود به جاى مى‏ گذارند. وانگهى توانمندى در این دنیا اگر مقدمه تأمین آخرت باشد، باارزش و درخور ستایش است، وگرنه جز ضرر و خسران چیزى در پى نخواهد داشت.

 باور كردنش سخت است، اما - متأسفانه - چنین چیزى رخ داده است. مى ‏گویند سال‏ ها قبل شخص متموّلى براى خوردن دو استكان چاى آب سماورش را با آتش زدن اسكناس ‏هاى رایج به جوش مى‏ آورد.  این فرد یا نمى ‏دانست و یا مى ‏دانست، اما نمى ‏خواست بفهمد كه داشتن پول براى جوش آوردن آب سماور نیست، چراكه مى ‏توانست با چند تكه زغال و چوب و هزینه ‏اى بسیار ناچیز این كار را انجام دهد و با آن ثروت زیادى كه براى تهیه دو فنجان چاى طعمه آتش كرد، دنیاى دیگران و آخرت خود و دیگران را آباد كند، اما چنین نكرد و بى ‏تردید زیان دنیا و آخرت را با هزینه كردن بهایى سنگین براى خود خرید.

 عمر آدمى نیز حكم همان اسكناس درون كوره سماور را دارد. عمرى كه صرف خوش گذرانى شود، هیچ تفاوتى با جوش آوردن آب با سوزاندن اسكناس ندارد و این به معناى هدر دادن چیزى است كه مى ‏بایستى سرمایه زندگى اخروى باشد. بى ‏تردید بر باد دادن عمر نشانه بى‏ عقلى است. البته كم ‏تر در فكر آنیم كه بدانیم وقت و عمر و زبان و پول ما چه جایگاهى دارد و چگونه باید به مصرف برسد.

12- غنیمت شمردن فرصت ها

حدود سه سال قبل یكى از مؤمنان در جلسه ‏اى با حضور مرحوم اخوى در كنار من نشسته بود و من هم در كنار مرحوم اخوى نشسته بودم و شخصى نیز در طرف دیگر ایشان نشسته و درباره مسأله ‏اى با هم صحبت مى‏ كردند. ناگهان دیدم شخصى كه در كنار من بود به ایشان نگاهى كرد و آهى كشید و اشك از چشمانش جارى شد و به من گفت: «سن من از آقا چند سال بیشتر است و در كربلا با ایشان دوست بودم و در یك محل زندگى مى‏ كردیم. اى كاش در آن زمان كسى مرا تشویق كرده بود تا همانند آقا (مرحوم اخوى) به تحصیل علوم دینى مى ‏پرداختم و امروز در شمار علما قرار مى‏ گرفتم، اما متأسفانه توفیق نیافتم و الآن عمرم گذشته و چیزى عایدم نشده است، نه دنیاى آبادى دارم و نه آخرت آباد. فرصت ها و جوانى را از دست داده ‏ام و دیگر قابل جبران نیست».

13- ناپایداری دنیا

در منابع تاریخى نقل شده است هنگامى كه سندى بن شاهك زندانبان حضرت امام موسى كاظم علیه السلام ایشان را به شهادت رساند، جنازه ایشان را روى پل گذاشت تا مردم بیایند و جنازه آن حضرت را ببینند، اما هنگام عبور سندى بن شاهك با اسبش از كنار پل، پاى اسب او پیچید و او در شط غرق شد و آنگونه كه مورخان گفته ‏اند، قبل از آنكه حضرت موسى بن جعفرعلیه السلام را به خاك بسپارند، او را دفن كردند. این داستان درسى است براى ما كه به ناپایدارى دنیا توجه داشته باشیم؛ دنیایى كه انسان را ناگهان به كام مرگ فرا مى ‏فرستد. پس مى ‏سزد و باید عمر خود را ارزان از دست ندهیم.

 باید به این نكته نیز توجه شود كه اصل تأسیس مؤسسات با هدف گره‏ گشایى از مشكلات مردم كار بسیار پسندیده ‏اى است. بى ‏تردید اگر ذره ‏اى عمل صالح صورت پذیرد، در پرونده اعمال ثبت مى ‏شود و در سراى دیگر معلوم خواهد شد كه این اعمال چقدر مؤثر بوده‏ و چه اندازه از مشكلات مردم را حل كرده‏ است، اما باید هركسى در وجدان خود به این پرسش پاسخ دهد كه آیا واقعاً توان من در رفع مشكل مردم بیش از آنچه انجام داده‏ ام نیست؟ آیا بیشتر و بهتر از این نمى‏ توانستم انجام وظیفه كنم یا كوتاهى كرده ام؟ پاسخ این سؤال را هم انسان مى ‏داند و هم خدا.

14- بهره گیری از عمر

اهل بیت علیهم السلام در همه زمینه ها بهترین الگو برای ما هستند.

ما نیز باید با تأسی به پیشوایان خود در این نکته بیندیشیم که برای چه هدفی آفریده شده ایم و چه نقشی را باید ایفا کنیم. مسلماً فلسفه وجودی انسان خورد و خوراک و تهیه مسکن و پوشاک و دیگر نیازهای مادی نیست و شایسته نیست که انسان عمر شریف را فقط و فقط صرف این اهداف و نیازهای کم اهمیت نماید، بلکه باید از سرمایه عمر خود به گونه ای استفاده کند که در عالم آخرت برایش سودمند باشد و آن را در راه فرمانبرداری از خدای متعال و دستگیری از نیازمندان و برآوردن حوائج برادران ایمانی صرف نماید.

15- ندامت در هنگام مرگ

هرکس در هرشرایطی که هست می تواند از لحظات گران بهای عمر بهره برداری کند و خشنودی خدای متعال را کسب نماید. برای نمونه کسانی که همسر یا برادر یا والدین بداخلاق دارند، می توانند از این بداخلاقی برای جلب رضایت الهی و کاهش پشیمانی لحظه مرگ استفاده کنند. نمونه دیگر غنیمت شمردن لحظات عمر زمانی است که انسان در حال نماز و در برابر خدای متعال است. میزان حضور قلب هریک از ما در نماز متفاوت و دارای درجات گوناگون است. برخی از افراد هنگام نماز می کوشند به قدر خود حضور قلب داشته باشند، ولی برخی دیگر به محض گفتن «الله اکبر» در مشکلات گذشته و برنامه های آینده غرق می شوند و تا به خودشان بیایند می بینند سلام نماز را هم به جا آورده اند. کسانی که قدر لحظات نماز را نمی دانند ازجمله کسانی هستند که هنگام مرگ بر تلف کردن این فرصت ها دچار ندامت می شوند.