LOGIN
اخلاق
alshirazi.org
سلوک اجتماعی
کد 1051
نسخه مناسب چاپ کپی لینک کوتاه ‏ 30 آذر 1401 - 26 جمادى الأولى 1444

1- پاسخ بدی با خوبی

تحمل بدرفتاری های دیگران و پاسخ دادن بدی ها با خوبی غیراز سود و ثوابی که برای شخص خوش اخلاق به همراه دارد، موجب تنبّه و تحول روحی فرد مقابل می شود و او را به تجدید نظر در رفتار خود فرا می خواند. موارد فراوانی وجود دارد که طی رفتار نیک ـ هرچند پس از سال ها تحمل و استقامت ـ موجبات شرمندگی و دگرگونی شخص بداخلاق را فراهم نموده، سبب هدایت وی شده است.

قرآن کریم در وصف بندگان نیکوی خدا فرموده است: «وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه جاهلان آن ها را مورد خطاب قرار می دهند، با متانت پاسخ می گویند».

رسول خدا صلی الله علیه وآله در برابر رفتار جاهلانه نادانان سال های سال تحمل می فرمودند و از خیره سری های آنان کریمانه می گذشتند. ما نیز باید این رفتار را از شخص رسول خدا صلی الله علیه وآله که به فرموده قرآن اسوه ماست بیاموزیم و بدی ها را با بدی پاسخ نگوییم. در تاریخ امامان اهل بیت علیهم السلام نیز به شواهد فراوانی بر می خوریم که افراد نادان و بی ادب در برابر رفتار بزرگوارانه آن ها متنبه شده، به مکتب اهل بیت علیهم السلام هدایت یافته اند. نمونه این افراد جوان بی خبری بود که براثر موج تبلیغاتی دستگاه دروغ پرداز معاویه دیدگاهی منفی نسبت به امام حسن مجتبی علیه السلام یافته بود و در برخورد با ایشان جسارت و بی ادبی کرد، اما برخورد مهربانانه کریم اهل بیت علیهم السلام او را یکصد و هشتاد درجه دگرگون کرد و در شمار ارادتمندان اهل بیت علیهم السلام قرار داد. این شخص هنگام خداحافظی با امام عرضه داشت: وقتی وارد مدینه شدم، شما و پدرتان بدترین افراد در نظر من بودید و اکنون که از مدینه خارج می شوم، هیچ کس را بهتر از شما و پدرتان نمی شناسم.

اگر بدرفتاری این جوان شامی را با تندی و درشتی پاسخ می گفتند، این شخص همچنان در گمراهی باقی می ماند، ولی تنها خلق حَسَن است که گمراهان را به نور هدایتِ اهل بیت علیهم السلام رهنمون می سازد. شایسته است ما نیز با تأسی به پیشوایانمان اسباب هدایت و دگرگونی دیگران را فراهم سازیم.

2- دفع بدی با خوبی

 در روایات آمده است: «ان حَسَن الخلق قریب من الله ومن الناس ومن الجنّة وأن سیئ الخلق بعید من الله والناس وقریب من النار؛ به تحقیق که انسان خوش اخلاق به خدا و مردم و بهشت نزدیک است و به تحقیق که انسان بداخلاق از خدا و مردم دور است و به دوزخ نزدیک است».

آراستگی به اخلاق نیکو به عزم و اراده نیاز دارد، چراکه خواستن مساوی با توانستن است و هر انسانی زن باشد یا مرد، جوان باشد یا سالخورده و در هر موقعیت اجتماعی و علمی ای که قرار گرفته باشد، در برخورد با دیگران چه از نزدیکان باشند یا بیگانه، دوست یا دشمن، عالم و جاهل، باید اخلاق نیکو در پیش گرفته و تصمیم بگیرد با همگان حتی افراد بداخلاق، خوش خلق باشد و هرگز بداخلاقی نکند و همیشه بر این باشد که از این گونه رفتارهای بد دوری گزیند.

خدای متعال در این معنا می فرماید: «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ السَّیِّئَةَ؛ بدی را به شیوه ای نیکو دفع کن (پاسخ بدی را به نیکی ده)».

بنابراین، اگر انسان بخواهد و تصمیم بگیرد، قطعاً به اذن خدای متعال موفق خواهد شد. پرواضح است که انسان برای هر چیزی تصمیم بگیرد، بی تردید به آن دست خواهد یافت. ان شاء الله تعالی، کم باشد یا زیاد.

3- تعامل با اخلاق نیک

 تعامل با اخلاق خوب سیره مولایمان رسول خدا صلی الله علیه وآله و سیره اهل بیت علیهم السلام و سیره سرورمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. البته تنها یک مورد استثنایی در تمام زندگی صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها وجود دارد و آن پاسخ ندادن جواب سلامِ اولی و دومی و اظهار برائت از آنان است که این امر برای تثبیت عقاید مردم و اصول و اساس دین بوده است، چنان که خود ایشان در خطبه مهمّ خویش یادآوری کردند که این موضع گیری جهت تثبیت اساس دین است وگرنه سیره آن حضرت همان سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله بوده است.

سیره امیرمؤمنان حضرت علی علیه السلام نیز در تعامل با همه مردم بر پایه حُسن خلق و دفع بدی به نیکی استوار بود. به عنوان مثال وقتی آن حضرت بر سرزمین های اسلامی ـ که بنابر تقسیمات جغرافیایی امروزی پنجاه کشور را شامل می شد ـ حکومت ظاهری داشتند، روزی در میان اصحاب خود نشسته بودند و آنان را موعظه می کردند. مردی از خوارج برخاسته، فریاد برآورد و گفت: خدایش بکشد، این کافر چه دانشمند است! پس از آن حاضران خواستند به سویش یورش ببرند تا وی را کیفر کنند، اما امام علیه السلام مانع شده و فرمودند: «آرام گیرید، دشنامی داده که پاسخ آن دشنام، یا چشم پوشی از گناه است».

بدین ترتیب آن حضرت آن خارجی را به حال خود وانهاده، متعرض او نشدند. این رفتار در حالی و وقتی بوده که حضرتش عالی ترین مقام حکومتی را حائز بوده و قدرت انتقام گیری داشتند.

دیگر امامان معصوم علیهم السلام نیز همین رفتار را داشتند. در روایات شریفه درباره اخلاق مولایمان حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام آمده است روزی مردی شامی ایشان را سوار دید و زبان به دشنام و بدگویی حضرتش گشود و آن حضرت همچنان ساکت بودند و پاسخی نمی دادند تا آنکه مرد شامی از دشنام و بدگویی باز ایستاد. آن گاه امام حسن علیه السلام به او سلام داده، لبخند زدند و به وی فرمودند: ای شیخ ( یعنی: مرد سالخورده)، گمان کنم در این شهر غریب هستی یا اینکه اشتباه گرفته ای. پس اگر گلایه داری، به گلایه ات تن می دهیم، اگر درخواستی داری، عطایت می کنیم، راه بخواهی، راهنمایی ات می کنیم، باری داشته باشی، بارت را بر می داریم، گرسنه باشی، سیرت می کنیم، عریان باشی، پوشاکت می دهیم، مستمند باشی، بی نیازت می کنیم، رانده شده باشی، پناهت می دهیم و حاجتی داشته باشی، آن را برآورده می سازیم، اما اگر نزد ما بیایی و تا وقت بازگشت میهمان ما باشی، برای تو سود و بهره ای بیشتر خواهد داشت، چراکه جایگاهی فراخ و اعتبار و مال فراوان داریم.

مرد شامی وقتی سخن امام حسن علیه السلام را شنید، گریست و گفت: گواهی می دهم که تو خلیفه خدا در زمین هستی و «اللهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا آگاه تر است که رسالت خود را در چه افرادی قرار داده و بسپارد». پیش از این تو و پدرت مبغوض ترین خلق خدا نزد من بودید و اکنون محبوب ترین خلق خدا نزد من هستید.

آن گاه به خانه امام علیه السلام رفت و همچنان میهمان حضرتش بود و زمانی که آنجا را به قصد شهر و کاشانه خود ترک می کرد، ایمان و اعتقاد کامل به حضرتش داشت و محبت آن خاندان را با خود به ارمغان برد.

بنابراین، شایسته و بایسته آن است که انسان با حُسن خلق به خدا و بهشت نزدیک شود. در مقابل بسیار اسفبار است که انسان با بداخلاقی خود را از خدا و بهشت دور و به آتش دوزخ نزدیک نماید.

4- صبر در برابر آزار دیگران

در روایات شریفه آمده است که شخصی نزد رسول اکرم صلی الله علیه وآله آمد و عرض کرد: همسایه ام همواره مرا می آزارد. رسول خدا صلی الله علیه وآله به او فرمودند: در اذیت و آزاری که به تو می رساند، صبور و شکیبا باش و خودت نیز مقابله به مثل نکن و او را میازار. مدتی کوتاه گذشت و آن مرد دوباره آمد و عرض کرد: یا رسول الله، همسایه ام درگذشت و به سرای آخرت رحلت کرد. رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: «روزگار خوب واعظی است و مرگ خوب جداکننده ای است. اگر او را در قبر می دیدی، تا آخر عمرت برایش می گریستی».

صبور بودن و بردباری هم در دنیا حَسَنه است و هم در میزان اعمال. اگر انسان برای رضای خدای متعال در برابر اذیت و آزار همسایه یا همسر یا شرکا یا خویشاوندان یا دوستان یا همراهان و همسخنان، همدرسان و همکاران و مانند این ها صبور و شکیبا باشد، خدای متعال در دنیا مایه کفایت او می شود و پشتیبان او خواهد بود و در آخرت نیز پاداش او را افزایش می دهد، زیرا خدای سبحان جل وعلی فرمودند: «إِنَّمَا یوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیرِ حِسَابٍ؛ پاداش صابران بدون حد و بدون حساب داده می شود» و این گونه است که اگر زن یا مردی در برابر آزارهای شوهر و یا همسر خود صبر کند و بردباری نماید، پاداش می گیرد و همسایگان و خویشاوندان و مانند این ها نیز بدین گونه اند.

حال اگر انسان صبر و شکیب نکند و در برابر کسی که او را اذیت می کند بردباری نورزد، در آن صورت با دو امر رو به رو خواهد شد:

نخست آن است که در برابر شخص آزار رسان تعدی نکند و واکنش نشان ندهد ـ هرچند در برخی حالت ها انسان می تواند به او واکنش نشان دهد، زیرا در قرآن آمده است: «فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیکُمْ؛ هرکه به شما تعدی کرد، شما نیز همانند او به او تعدی کنید» و در این امر از حدود و چهارچوب شرعی هم تجاوز نکند. در این صورت ازجمله صابران به شمار نمی آید و اجر و پاداشی ندارد، و چه بسا خدای سبحان نیز او را کفایت نکند، لذا همچنان دوام می یابد و اذیت و آزار نیز استمرار پیدا می کند، و گاه زندگانی خویش را صرف دفع بلا و آزار می کند.

در  حالت دوم اگر در این امر از حدود و چهارچوب شرعی تجاوز کند، در آن صورت گنه کار خواهد شد.

بنابر این، بهتر است انسان عزم جدی داشته و تصمیم بگیرد که با هرکسی که با او همنشین و هم زیست است، صبر پیشه کند و در حوادث پیش آمده صبر نماید.

5- تعامل نیک و بد با دیگران

در روایت آمده است که روزی وجود گرامی رسول خدا صلی الله علیه وآله از کنار قبری گذشتند که گورکن مشغول کندن آن بود و برای این کار سخت به زحمت و تکاپو افتاده بود. پرسیدند: این قبر از آنِ کیست؟ عرضه داشت: از آنِ فلانی فرزند فلانی. فرمود: پس چرا زمین به سختی کنده می شود؟ تا جایی که می دانم او نرم خو وخوش رفتار بود. در این هنگام زمین نرم شد به طوری که گورکن با دستانش آن را حفر نمود. حضرت فرمودند: او مردی مهمان نواز بود و فقط مؤمن پرهیزگار است که مهمان را می نوازد.

این روایت بر همه ما و افراد دیگر صدق می کند. هرکس هر شغلی که داشته باشد و در هر شرایطی که زندگی کند، اگر رفتار او با مردم توأم با نیکی باشد، ثمره اعمالش را در عالم برزخ و پیش از جهان آخرت مشاهده خواهد کرد و چه بسا قبرش یکی از گلستان های بهشت باشد و عکس این معنا نیز صادق است.

شاید کسی بپرسد چگونه ممکن است شخصی که در دنیا پنجاه یا صد سال زیسته و رفتار ناپسندی داشته است، در جهان آخرت میلیون ها سال در عذاب باشد؟ و آیا چنین چیزی عادلانه است؟ در پاسخ باید گفت این مسأله مانند آن است که کسی هنگام راه رفتن پایش بلغزد و خار یا میخ یا سنگ ریزه کوچکی برای چند ثانیه در کمر او فرو رود و منجر به فلج شدن دائم او گردد.

هرکس هر شغلی که داشته باشد و در هر شرایطی که زندگی کند، اگر رفتار او با مردم توأم با نیکی باشد، ثمره اعمالش را در عالم برزخ و پیش از جهان آخرت مشاهده خواهد کرد.

6- یک راهکار

 هرکس در زندگی این جهان عزم و تصمیمی دارد و بنای کار خود را بر چیزی نهاده و این مطلب درباره همه افراد صادق است. برخی از افراد همت خود را مصروف کسب درآمد و افزایش سرمایه می کنند و هدف اصلی آنان در زندگی به دست آوردن مقادیر هرچه بیشتر مال است. این افراد حتی امور مهم را فدای این هدف می کنند و بدین منظور از بسیاری موارد می گذرند. عده دیگری از افراد وجود دارند که فقط در پی کام و نازند و جز تن آسایی و برآوردن خواهش های نفسانی به هیچ چیز دیگری نمی اندیشند. در مقابل عده دیگری نیز هستند که به خواهش های نفسانی توجه چندانی ندارند و هنگام تزاحم حکم عقل و شهوات نفسانی به حکم عقل خود رفتار می کنند و همیشه رضای الهی را بر خواسته خود ترجیح می دهند.

در روایات شریفه آمده است: «أَحِبَّ لِأَخیکَ الْمُسلِمِ ما تُحِبُّ لِنَفْسِکَ؛ برای برادر مسلمان خود همان چیزی را بپسند که برای خود می پسندی و می خواهی». این روایت ملاک بسیار آسان و روشنی برای افعال پسندیده و ناپسند در اختیار ما قرار می دهد. بدین معنا که وقتی از رفتار شخصی ناراحت می شویم، خودمان درصدد ترک آن برآییم و بکوشیم هرگز مانند آن رفتار از ما صادر نشود. شایسته است قبل از هر گفتار و کرداری که می خواهیم انجام دهیم، لحظه ای تأمل کنیم و ببینیم آیا اگر چنین رفتاری با ما صورت گیرد، می پسندیم یا نه و اگر مورد پسند ما نبود، این را بدانیم که برای دیگران هم ناپسند است.

انسان های باایمان و اهل اخلاق و حلم  و مدارا در زندگی نیز مشکلات کم تری دارند و از آسایش و خوشبختی بیشتری برخوردارند.

7- در تعامل با دیگران

هریک از ما باید بکوشیم در ارتباط با والدین، فرزندان، خانواده، بستگان و افراد بیگانه انصاف و حسن خلق و اخلاق اسلامی را رعایت کنیم و با همگان به همان گونه رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود و آنچه برای خود نمی پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم. فراموش نکنیم که عالم آخرت جاودان و زندگی این جهان کوتاه است و سعادت اخروی ما ارتباط تنگاتنگی با اعمالمان در این جهان دارد. پس شایسته است حتی در قبال کسانی که با ما رفتار پسندیده ای ندارند، با خیرخواهی و خوش رفتاری برخورد کنیم.

8- نتیجه اعمال

 ضمن وصایای رسول گرامی اسلام صلی الله‌ علیه وآله به ابوذر غفاری آمده است: «یا أباذر، من یزرع خیراً یوشک أن یحصد خیراً ومن یزرع شراً یوشک أن یحصد ندامة ولکل زارع مثل ما زرع؛ ای ابوذر، هرکه [دانه] نیکی بکارد، نیکی برداشت می کند وهرکس [دانه] بدی بکارد، بدی برداشت خواهد کرد. هرکس همان چیزی را برداشت می کند که کاشته است».

رسول گرامی اسلام در این سخن حکیمانه نه تنها به ابوذر غفاری رحمة الله علیه، بلکه به همه ما اعم از زن، مرد، پیر، جوان، ثروتمند و تهیدست سفارش می فرمایند که در همه حالات و در قبال همه اعم از فرزندان، پدر، مادر، همسایگان و ... به نیکی رفتار کنیم. هرکس هر سخنی بگوید و هر رفتاری انجام دهد، دیر یا زود نتیجه آن را خواهد دید. اگر سخن نیک بگوید، پاسخ نیک می شنود و اگر سخن ناپسندی بگوید، پاسخ ناپسند خواهد شنید. کسی که با دیگران به نیکی رفتار کند، دیگران نیز با وی به نیکی رفتار خواهند نمود و عکس این مطلب نیز صادق است.

این مطلب در واقع از سنت های الهی به شمار می رود. کسی که نسبت به صله ارحام اهتمام داشته باشد، خدای متعال سلامت و طول عمر را روزی وی می کند و کسی که با خویشاوندان خود قطع رابطه کند، عمرش کوتاه و مبتلا به ناخوشی های گوناگون می شود. پدر و مادری که در تربیت فرزندان خود از هیچ اقدامی فروگذاری نمی کنند، در آینده نزدیک از فرزندان صالح خود خیر می بینند. فرزندانی که به پدر و مادر خود نیکی می کنند، در آینده آنان نیز از فرزندانشان نیکی و احترام و مدارا خواهند دید. کسی که شکر نعمت های الهی را به جا آورد، خدای متعال نعمت را بر وی دوچندان می سازد و کسی که کفران نعمت کند، سرنوشتش محرومیت خواهد بود. این مطلب از بدیهیاتی است که همگان به درستی آن اذعان دارند و در مَثَل نیز گفته اند: گندم از گندم بروید، جو ز جو.

9- بهترین ملاک

هرکدام از ما بهترین ملاک برای رفتار مناسب و نامناسب هستیم. بدین معنا که هرکاری که صدور آن را از دیگران نمی پسندیم، خود نیز نباید انجام دهیم، و هر رفتاری که از دیگران توقع داریم، خود آغازکننده آن باشیم. بهتر است هرکدام از ما خودمان را جای طرف مقابل قرار دهیم و آن وقت قضاوت کنیم.

ریشه بسیاری از اختلافات خانوادگی و اختلافات میان دو شریک یا همکار به این مطلب باز می گردد که هرکدام از دوطرف معتقد است طرف مقابل او فلان وظیفه را دارد، ولی بدان عمل نمی کند. در این موارد اگر یکی از طرفین تصمیم بر مجاهدت داشته باشد، از شدت اختلافشان کاسته می شود و اگر طرفین چنین تصمیمی داشته باشند، اختلافات کلاً از میان می رود. مجاهدت در این موارد بدین معناست که در برابر رفتار نامناسب طرف مقابل به جای واکنش منفی و تند ابتدا خود را به جای او بگذاریم و از چشم او به قضایا بنگیریم.

10- بازگشت اعمال

تمام اعمال انسان چه خوب باشند و چه بد، به خود او بازمی گردند و انسان احساس می کند، اگر به کسی ستم کند، روزی نتیجه ظلم خود را می بیند و عواقب منفی ظلم او در همین دنیا به خودش بازمی گردد.

کارهای نیک انسان نیز از این قاعده مستثنا نیستند و آثار و برکات افعال نیک آدمی در همین دنیا مشهود است. نقل شده است که در روزگاران گذشته دو برادر بودند که در کار کشاورزی شریک هم بودند. یک روز پس از برداشت، تمام گندم ها را در حیاط خالی کردند. شب هنگام یکی از آن دو که متأهل بود با خود گفت: برادرم که مجرد است نیاز به تشکیل زندگی دارد، ولی من متأهل هستم. خوب است مقداری از سهم گندم خود را روی گندم برادرم بریزم. او همان نیمه شب برخاست و مقداری از سهم گندم خود را روی گندم های برادرش ریخت. برادرش که مجرد بود نیز ساعتی بعد برخاست و با خود گفت: برادرم عیال وار است، ولی من زن و بچه ندارم. خوب است مقداری از گندم هایم را به سهم گندم او اضافه کنم. او نیز همان کار را کرد و فردا صبح که برخاستند و هریک سهم خود را وزن کردند با تعجب دیدند که سهم هرکدام بیشتر از معمول است به نحوی که مجموع وزن هر دو سهم، از وزن کل گندم هایی که درو کرده اند بیشتر است.

این یک حقیقت نامرئی ولی ثابت شده و محسوس است. نتیجه اعمال ما ـ ولو پس از گذر سالیان متمادی ـ به خود ما باز می گردد و هیچ کار خوب و هیچ سخن نیکی در این جهان حرام نمی شود. از این رو خوب است همگی تصمیم بگیریم جز کار نیک و خیرخواهی برای دیگران از ما صادر نشود و با دیگران همان گونه رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار کنند. اتخاذ چنین تصمیمی ـ به خصوص در دوران جوانی ـ باعث سعادت دنیا و آخرت می شود. حتی در قبال کسانی که رفتار نامناسبی با ما دارند باید با خوبی و همان طور که برای خودمان می پسندیم رفتار کنیم و این کلید سعادت است.

11- رعایت انصاف با مردم

امام صادق ‏علیه السلام ضامن چهار خانه بهشتى شده‏ اند، براى كسى كه چهار صفت داشته باشد كه ازجمله آن ها انصاف است. حضرت فرموده‏ اند: «وأنصف الناس من نفسك؛ و با مردم انصاف داشته باش».

 از این رو انسان باید در تمام برخوردهایش با دیگران، خواه برخوردهاى ابتدایى و خواه برخوردهاى واكنشى باشد، انصاف را رعایت نماید. به این صورت كه ابتدا لحظه ‏اى درباره برخوردش با دیگران فكر کند و پس از آن تصمیم بگیرد كه آن را انجام دهد یا نه. كمتر از نیم ثانیه اندیشیدن هم مى تواند وقایع را براى ما مجسم كند. بنابراین، هركس قبل از برخورد با دیگران مى ‏تواند لحظه ‏اى با خود فكر كند كه اگر من به جاى دیگرى بودم و او به جاى من، آیا چنین برخوردى را در حق خودم مى ‏پسندیدم؟ اگر از آن برخورد خشنود مى ‏شود، خودش نیز با دیگران همان ‏گونه رفتار كند و اگر از آن برخورد ناراحت مى ‏شود، با دیگران نیز چنان نكند. انسان باید در هر عمل یا واكنشى نسبت به دشمن، دوست، فامیل و غریبه در حال خوشى یا ناراحتى و فقر و بى ‏نیازى و برخوردارى و سفر و حضر یك لحظه فكر كند كه اگر من به جاى طرف مقابل بودم و او به جاى من بود و با من چنان برخورد مى ‏كرد، آیا خوشحال مى ‏شدم یا ناراحت؟ و آن‏ گاه تصمیم بگیرد با دیگران آن‏ گونه عمل كند كه دوست دارد دیگران با او عمل كنند.

 اگر انسان چنین باشد، بسیار والامقام و شایسته است. وانگهى با تحمل تمام مشكلات و رنج ‏هاى زندگى هنگامى كه شب به بستر مى ‏رود، با روحى آزاد و آرامشِ كامل سر بر بالین مى ‏گذارد. حقیقت این است كه هیچ چیزى از آزادى گران ‏بهاتر نیست و بهترین آزادى آزادى روحى و معنوى است.

12- حرمت ضرر رساندن به دیگران

ضرر رساندن به دیگرى حتى اگر به اندازه یك چوب كبریت باشد، جایز نیست و از رسول خدا صلى الله علیه وآله روایت شده است كه فرمودند: «الا وإن ‏اللَه عزّوجلّ سائلكم عن أعمالكم حتى عن مسِّ أحدكم ثوبَ أخیه بأصبعه؛ به هوش باشید كه خداى عزوجل از شما در خصوص تمام اعمالتان پرسش خواهد كرد، حتى اگر یكى از شما با انگشت خود لباس برادرش را لمس كرده باشد، مورد سؤال واقع خواهد شد».

 اگر یكى از برادران دینى ‏مان در كنارمان نشسته باشد و ما مثلاً براى دانستن جنس لباسش بدون اینكه بداند، گوشه لباسش را میان دو انگشت خود لمس كنیم، اگر بدانیم راضى نیست، این ‏كارمان جایز نخواهد بود و در قیامت مسئول خواهیم بود، بلكه فقها گفته ‏اند این‏ كار حتى در قبال همسر نیز در صورتى كه مثلاً از این‏ كار خجالت ‏زده شود و راضى نباشد، جایز نیست.

13- وظیفه روابط متقابل

همسران وظیفه دارند که ضمن مراجعه به رفتار روزانه خود در قبال همسرانشان، اگر برخورد نامناسبی با آنان داشته اند، خود را مقصر بدانند و تلاش کنند دوباره مرتکب آن خطا نشوند. فرزندان نسبت به پدر ومادر، پدر و مادر نسبت به فرزندان، استاد، شاگرد، کاسب، مشتری، دوست، همکار و همه و همه باید نسبت به یکدیگر همین شیوه را پیش گیرند و در پی اصلاح خطاهای خود برآیند. 

14- تجسم اعمال

هریک از ما در هر شرایطی که هستیم و هر شغلی که داریم، اگر در تعامل با مردم به نیکی و مدارا و حسن خلق و درستکاری رفتار کنیم، در عالم قبر نیز نتیجه کارهای نیک خود را می بینیم و اعمالمان در قبر مانند لاله و ریحان باعث خشنودی ما خواهد بود. ولی اگر خدای ناکرده اعمال ناپسندی چون کلاه برداری در معامله، بدرفتاری و ستم پیشه کنیم، عالم برزخ خود را ویران ساخته ایم و این اعمال را به صورتی زشت و ناپسند و دل آزار در عالم قبر مشاهده خواهیم نمود.

15- چگونه رفتار کنیم؟!

هریک از ما باید بکوشیم در ارتباط با والدین، فرزندان، خانواده، بستگان و افراد بیگانه انصاف و حسن خلق و اخلاق اسلامی را رعایت کنیم و با همگان به همان گونه رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود و آنچه را برای خود نمی پسندیم، برای دیگران هم نپسندیم. فراموش نکنیم که عالم آخرت جاودان و زندگی این جهان کوتاه است و سعادت اخروی ما ارتباط تنگاتنگی با اعمالمان در این جهان دارد. پس شایسته است حتی در قبال کسانی که با ما رفتار پسندیده ای ندارند، با خیرخواهی و خوش رفتاری برخورد کنیم.

16- حقیقت اسلام و مسلمان

اسلام عبارت از سلامت دنیوی و اخروی انسان در همه ابعاد است. یکی از وجوه این سلامت آن است که دیگران پیوسته از گزند زبان و آسیب مسلمان ایمن باشند. در حقیقت سلامت مسلمانان و غیرمسلمانان از دست و زبان شخص ناظر به مرتبه والایی از مسلمانی است.

انسان پس از توکل بر خدای متعال عزم خود را جزم کند، تا همه کسانی که با او زندگی می کنند از آسیب و گزند دست و زبانش در آرامش و ایمنی کامل باشند، و همسر، فرزندان، همسایگان، همکاران، بستگان و ... هیچ گونه واهمه ای از او نداشته باشند و احتمال هیچ گونه آسیب و زیان و خیانت و فریبی را از وی ندهند. کسی که بر چنین کاری عزم کند و بر خدا توکل نماید، موفق خواهد شد.

همان طور که ما دوست داریم در فضایی آرام و ایمن زندگی کنیم، و آزاری از ناحیه هیچ کس به ما نرسد، دیگران نیز به همین نسبت دوست دارند از گزند ما ایمن باشند. پس شایسته است که این حالت ایمنی را نسبت به خود در افراد دیگر ایجاد کنیم. در روایت آمده است هرگاه در آخرالزمان کسی باایمان از دنیا برود و دیگران از آزار وی ایمن باشند، فرشتگان الهی دچار شگفتی می شوند، زیرا این کار دشواری است که انسان در آخرالزمان عمری را با بستگان و خانواده و دوست و آشنا و غریبه سپری کند، ولی دیگران از وی آزرده نشوند. 

17- اهمیت اصلاح ذات البین

 اگر مثلاً دو نفر با هم دچار اختلاف شده و براثر آن با یكدیگر قهر كنند و كسى از این ماجرا باخبر شود، باید اولاً درد و دل‏ هاى هریك را به صورت جداگانه بشنود و به سخنان راست و دروغ و فحش و ناسزاى هریك درباره طرف مخالف گوش فرا دهد، سپس براى برقرارى صلح میان آنان به هریك بگوید كه طرف مقابلش او را مى ‏ستوده و محترم و ارجمند مى ‏خوانده است. این مسأله دیدگاه من نیست، بلكه فرموده پیامبر خدا صلى الله علیه وآله، حضرت امیرمومنان ‏علیه السلام و امام صادق ‏علیه السلام است.

 در روایات متعدد و صحیح وارد شده است كه اگر كسى براى اصلاح میان دو طرف منازعه دروغ بگوید، در پرونده اعمالش سخن راست نوشته مى ‏شود و اگر بدگویى ‏هاى یكى از دیگرى را صادقانه به دیگرى بگوید، خدا در نامه عملش دروغ مى ‏نویسد. این مطلب نشان دهنده اهمیت و ارزش بالاى اصلاح ذات البین از دیدگاه اسلام است، زیرا راست گفتن با وجود اینكه جزء فضائل است، اگر در مسأله اصلاح ذات البین تأثیر منفى و مخرب داشته باشد، رذیله خواهد بود و دروغ گفتن كه از رذائل و كلید گناهان كبیره است، در این حالت فضیلت شمرده مى ‏شود.

 با استناد به این روایات مى ‏بینیم كه خداى تبارك و تعالى دست اصلاح كننده را براى اصلاح میان دو نفر تا جایى باز گذاشته كه مى ‏تواند دروغ بگوید و محدودیتى هم براى دروغ گفتن مشخص نكرده است و این عمل نه تنها عمل صالح است، بلكه ثوابش از شب زنده دارى و از نمازهاى مستحبى بیشتر است.