یک فرع دیگر صاحب عروه اینجا مطرح میفرمایند: ولو علم مَن وظیفته التمتع ضیق الوقت عن إتمام العمرة (کسی که وظیفهاش حج تمتع است در روایات داشت اینکه اگر نمیدانست که وقت ضیق است و وارد عمره تمتع شد در اثناء عمره تمتع متوجه شد که وقت ضیق است و اگر بخواهد عمره را تمام کند و احرام حج ببندد نمیرسد به عرفات این تبدیل میکرد عمره تمتع را به حج افراد، حالا میفرمایند قبل از اینکه بخواهد شروع کند به عمره تمتع آمده در میقات میخواهد احرام عمره تمتع ببندد میبیند وقت ضیق است که اگر احرام بست و عمره را انجام داد به عرفات نمیرسد، چکار کند؟ آیا این هم از حالا که هنوز احرام بست و عمره را انجام داد به عرفات نمیرسد، چکار کند؟ آیا این هم از حالا که هنوز احرام نبسته احرام را به نیت حج افراد ببندد یا نه؟ صاحب عروه اول میفرمایند این مشکل است و بعد فتوی میدهند که این هم مثل همان جائی است که در اثناء عمره تمتع متوجه شد که وقت ضیق است، از همین حالا قبل از اینکه احرام ببندد، احرام به نیت حج افراد میبندد) وإدراک الحج قبل أن یدخل في العمرة هل یجوز له العدول من الأول إلی الإفراد؟ (اینجا عدول مسامحه است چون احرامی نبسته، یعنی بجای حج تمتع احرام برای حج افراد ببندد) فیه إشکال وإن کان غیر بعید. غیر بعید ولا یبعد فتوی است. غالباً آقایان اینجا ساکت شدهاند و حاشیه نکردهاند یعنی قبول دارند کسی که احرام تمتع نبسته اگر دید وقت ضیق است از حالا احرام را به نیت حج افراد ببندد. اشکال هم اشکال علمی دارد نه اینکه در مقام فتواست.
مرحوم آقا ضیاء غیر بعید را فرموده، بل هو الأقوی، غیر بعید فتوی است الأقوی هم فتواست، اما غیر بعید فتوای کم رنگ است و الأقوی فتوای پررنگ است. یعنی فتوای با قدری تردد را غیر بعید میگویند. فتوای بدون تردد علمی را اقوی تعبیر میکنند. مرحوم آقا ضیاء اقوی تعبیر کردهاند و بقیه غالباً غیر بعید را قبول کردهاند.
وجه اشکال این است که این روایات میگوید اگر احرام عمره را بست و بعد دید وقت ضیق است. روایات در این باره است نه اینکه قبل از اینکه احرام عمره را ببندد بفهمد که وقت ضیق است. اما اینکه از اول عمره را برای افراد ببندد، یکی عدم خصوصیت است چه خصوصیتی دارد، ملاک آن جائی است که احرام بسته برای عمره تمتع فهمید که به حج نمیرسد اگر بخواهد عمره را تمام کند، حالا هم که احرام نبسته نمیداند که آیا میتواند حج را تمام کند یا نه؟ اگر عدم خصوصیت خودش ظهور است. یکی اینکه اولویت دارد. وقتیکه احرام بسته برای عمره تمتع چون وقت ضیق است احرام را بشکند و عدول به حج افراد کند، هنوز احرام نبسته که به طریق اولی جائز است که نیت حج افراد کند. و این اولویت عرفیه است و اولویت هم هر جا که باشد ظهور است و ظهور هم یعنی حجت. مضافاً به اطلاق مثل صحیحه جمیل که سابقاً خوانده شد. له الحج یعنی چه؟ المتمتع له المتعة إلی زوال الشمس من یوم العرفة وله الحج إلی زوال الشمس من یوم النحر، این اطلاق دارد که وقتیکه نمیرسد به این لیس له التمتع، حالا میخواهد بعد از عمره بست برای عمره تمتع باشد و یا قبلش. یعنی اگر ما غیر از این صحیحه جمیل چیزی دیگر نداشتیم که میگوید حد عمره تمتع این و حد حج تمتع این است و وقتیکه به این حد نمیرسد نمیتواند حج تمتع کند و باید حج افراد کند. مضافاً به اینکه بالصبر و التقسیم باید حج افراد کند چرا؟ چون در جائیکه روایات داشت که میگفت احرام عمره تمتع بسته و حالا فهمیده که نمیرسد به حج تمتع مبدل کند به حج افراد، خوب حالا کسی است که احرام عمره تمتع نبسته و آمده میقات میبیند ماشین نیست که او را به مکه برساند که عمره را انجام دهد و بعد به عرفات برسد اینجا یا باید حج افراد کند از الآن یا حج تمتع، حج تمتع که نمیتواند چون نمیرسد، اگر حق نداشته باشد که حج افراد کند، پس چکار کند حج نکند؟ حالا یک صحبتی هست که بعضی گفتهاند نیت اعم کند که بعد میآید.
فهرست
جلسه 805. 5
جلسه 806. 12
جلسه 807. 17
جلسه 808. 24
جلسه 809. 33
جلسه 810. 42
جلسه 811. 48
جلسه 812. 55
جلسه 813. 64
جلسه 814. 71
جلسه 815. 79
جلسه 816. 85
جلسه 817. 94
جلسه 818. 103
جلسه 819. 111
جلسه 820. 118
جلسه 821. 125
جلسه 822. 133
جلسه 823. 139
جلسه 824. 147
جلسه 825. 154
جلسه 826. 162
جلسه 827. 169
جلسه 828. 177
جلسه 829. 184
جلسه 830. 191
جلسه 831. 199
جلسه 832. 208
جلسه 833. 214
جلسه 834. 222
جلسه 835. 230
جلسه 836. 237
جلسه 837. 245
جلسه 838. 253
جلسه 839. 262
جلسه 840. 270
جلسه 841. 277
جلسه 842. 287
جلسه 843. 295
جلسه 844. 303
جلسه 845. 313
جلسه 846. 321
جلسه 847. 328
جلسه 848. 335
جلسه 849. 346
جلسه 850. 353
جلسه 851. 361
جلسه 852. 367
جلسه 853. 374
جلسه 854. 382
جلسه 855. 391
جلسه 856. 395
جلسه 857. 402
فهرست.. 411
کتاب های مرتبط