مسأله 23: إذا شکَّ بعد الإتیان بالتلبیة أنّه أتی بها صحیحة أم لا بنی علی الصحة. تلبیه را گفت و بعد شک کرد، حالا تا تلبیه را تمام کرد و یا بعد از مدتی، آیا تلبیه را صحیح گفته یا نه؟ روی مباحث گذشته که آیا باید این فتحه و کسره و نصب و جَرّ را مراعات کند یا نه که مباحثش گذشت. ایشان میفرماید بنی علی الصحة. یک قاعده عام هست قاعده تجاوز و فراغ که در اصول بحثی است که آیا اینها دو تا هستند یا یکی ولی جایشان دو جاست؟ یک وقت در داخل یک عمل مرکب انسان شک میکند یکی از اجزاء را یا شرائط را في محلها مراعات کرده یا نه، یک وقت بعد از تمام عمل شک میکند. تلبیه یک مشت اجزاء است، حروف است و حرکات، فلان طور صحیح و فلان طور باطل است، یک وقت بعد از تلبیه شک میکند که فلان جزء را آیا صحیح گفته شده یا نه، یک وقت بعد از عمل است و بعد از نماز شک میکند که بحث سر جای خودش است که آیا این بحث عملاً مفید است یا نه که ظاهراً مفید هست. بالنتیجه ما تابع چهارچوبه ادله هستیم، صحیحه محمد بن مسلم معمول بهاست که اینطور دارد: کلّما شککت فیه ممّا قد مضی فامضه کما هو، یک بحثی است که آیا خاص به صلاة است یا در کلّ فقه است؟ شاید مشهور عملاً این باشد که در کل فقه باشد و خودش کلّما دارد. فقط یک شبههای اینجا هست که بعضی از بزرگان بخاطر این شبهه فرمودهاند این خاص به صلاة است و جاهای دیگر نمیآید، بخاطر اینکه بعضی از مثالهائی که در این روایت و یا بعضی دیگر از روایات ذکر شده مثالهای نماز است و بعضی شبهه کردهاند که مورد این صحیحه خاص به اجزاء نماز است چون روایت دارد که در سجود بود و شک کرد که آیا رکوع کرده یا نه و یا در تشهد بود و شک کرد که آیا سجود کرده یا نه، یک مثالهای اینطوری حضرت زدند و یا سائل سؤال کرد و حضرت جواب دادند، آن وقت آخر کار حضرت یک کبرای کلیه فرمودند که ظاهراً این شبهه باید در حدّ شبهه باشد گرچه بعضی از بزرگان این شبهه برایشان اشکال شده اما وقتیکه چند تا مثال زدند ظاهر این است که امام که یک قاعده کلیه گفتند خاص به صلاة نیست ولو مواردش و یا سؤال از صلاة بوده چه در فرمایش امام علیه السلام و چه سؤال سائل، کلّما شککت فیه ممّا قد مضی فامضه کما هو، ملاک این است و حضرت هم کلی فرمودهاند و بحث بحث مضی است. هر چیزی که در آن شک کردی که گذشته و عبارت عروه بود که إذا شکَّ بعد الإتیان بالتلبیة که تلبیة مضت و گذشته است. این روایت را مرحوم صاحب وسائل در صلاة وسائل در ابواب خلل صلاة باب 23 ح 3 ذکر کرده، این را عروه فرموده و آقایان هم غالباً اشکال نکردهاند مگر کسی اشکال کند بخاطر اینکه این خاص به صلاة است که آن هم جزء بحثهائی است که بعضی از آقایان اینجا هم اشکال نکردهاند.
جلسه 959. 5
جلسه 960. 14
جلسه 961. 23
جلسه 962. 34
جلسه 963. 43
جلسه 964. 53
جلسه 965. 61
جلسه 966. 70
جلسه 967. 80
جلسه 968. 89
جلسه 969. 98
جلسه 970. 107
جلسه 971. 116
جلسه 972. 124
جلسه 973. 133
جلسه 974. 141
جلسه 975. 153
جلسه 976. 162
جلسه 977. 173
جلسه 978. 182
جلسه 979. 191
جلسه 980. 202
جلسه 981. 212
جلسه 982. 223
جلسه 983. 231
جلسه 984. 242
جلسه 985. 252
جلسه 986. 263
جلسه 987. 275
جلسه 988. 286
جلسه 989. 297
جلسه 990. 307
جلسه 991. 317
جلسه 992. 330
جلسه 993. 341
جلسه 994. 352
جلسه 995. 362
جلسه 996. 373
جلسه 997. 382
جلسه 998. 391
جلسه 999. 402
کتاب های مرتبط