این جملهای که دیروز آخر کار از جواهر نقل کردم را خوب است مورد تأمل قرار دهیم. صاحب جواهر در ج 20 صفحه 383 تفصیل در کفاره کسی که مواقعه کرده است از عمره تمتع قبل از تقصیر که یک روایت داشت یا شتر یا بقره و یک روایت داشت بدنه و یک روایت داشت شاة، صاحب جواهر بعد از اینکه نقل فرمود از یک عدهای مثل شیخ و علامه و دیگران که اینها گفتهاند شتر مال کسی است که پولدار و موسر باشد. گاو مال کسی است که متوسط باشد از نظر مالی و شاة مال کسی است که معسر باشد و بعد از اینکه جواهر از بعضی نقل فرمود بعد فرموده ولعله (این آقایان بزرگان مثل شیخ و علامه و دیگران دیدهاند این روایت صحیحه و بقیه هم صحیحه هستند و سندشان و دلالتشان تام است، چطور گفتهاند این مال پولدار و دیگری متوسط و سومی معسر است؟) جواهر فرموده: ولعله لتنزیل الصحیح المزبور وصحیح الحلبي وحسن بن مسکان علی مراتب العسر والیسر. خوب تا اینجایش گیری ندارد وجه این تنزیل و تفصیل که این مال پولدار و آن دیگری مال متوسط و سومی مال معسر است وجه را فرمودهاند: جمعاً أو احتیاطاً. تأملی که عرض میکنم روی کلمه جمعاً أو احتیاطاً است. ظاهر فرمایش صاحب جواهر این استصحاب تکه وقتی که سه نفر در سه وقت از یک امام معصوم مثل حضرت صادق علیه السلام سؤال کردند یک مسأله واحده را و حضرت سه گونه جواب دادند و جماعتی از فقهاء اینگونه تفصیل گفتهاند بر این سه جواب حضرت، ایشان میفرماید این فقهاء که اینطور فرق گذاشتهاند با اینکه در روایات نیست که این مال پولدار و آن دیگری مال متوسط و سومی مال معسر، این جمعاً أو احتیاطاً است. جمعاً یعنی چه؟ یعنی جمع بین روایات کردن. سابقاً مرحوم شیخ انصاری اسمش را گذاشتهاند جمع تبرعی یا جمع تورعی و برای احترام به بزرگان اسمش را جمع تورعی گذاشتهاند. تبرعی یعنی از خودمان، چون جمع باید یک شاهد داشته باشد یعنی اینکه حضرت در یک جا فرمودند بدنه و در یک جا فرمودند بقره و جائی سوم فرمودند شاة، باید یک شاهد باشد که چرا حضرت سه گونه فرمودند و صرف اینکه این مال پولدار و دیگری مال متوسط و سومی مال معسر این جمع تبرعی است حالا یک وقت جمع تبرعی را تورعاً از باب ورع فقیه کاری را میکند چون چارهای ندارد اما وقتی که ما جمع دلالی داریم، جمع دلالی ظهور است از اول تا آخر فقه ما چکار میکنیم در نظائر این که صدهاست نه دهها داریم در ادله؟ وقتی که چیزی جمع دلالی دارد و قابل جمع است اقل و اکثر است یا میگوئید متباینات هستند که دیروز عرض شد بلحاظ ارزش شتر و گاو و گوسفند و ارتکاز عرفی که میشود اسمش ظهور و ظواهر حجتند این اقل و اکثر است و وقتی که اقل و اکثر است میشود مثل یک تسبیحه و سه تسبیحه خواندن قدر متیقنش یکی است و اکثرش حمل بر مراتب فضیلت میشود. کفارهاش یک شاة است و یک بقره بدهد بهتر است چه غنی یا متوسط یا فقیر باشد و اگر فقیر است شاة بدهد مثل صدها جای دیگر که مورد دارد. وقتی که ما جمع دلالی داریم، جمع دلالی یعنی به عرف که بدهیم عرف اینطور جمع میکند که مولای حکیم در یک مورد واحد سه گونه گفته یکی بیشتر و دیگری متوسط و سومی را اقل گفته و عرف در اینجا استظهار میکند که حکم واقعی آن اقل است و آن بیشتر افضل است مثل جاهای دیگر که کم له من نظیر. پس جمعاً جمع نیست و جای تأمل دارد. خود مرحوم صاحب جواهر در موارد متعدده نظائر این جمع دلالی کردهاند. وقتی که جمع دلالی ندارد و تعارض است و قابل جمع نیست خوب ولی یک وقت جمع دلالی دارد در جاهای دیگر چکار میکنیم؟ بعد ایشان فرمودهاند: أو احتیاطاً. صاحب جواهر دارند توجیه میکنند فرمایش شیخ طوسی و علامه و یک عدهای دیگر را که چرا اینطور کاری را کردهاند چون این کار خلاف ظاهر است که یا جمعاً این کار را کردهاند یا احتیاطاً. یعنی چه احتیاطاً آیا اینجا جای احتیاط است؟ یک روایت میگوید بدنه و دیگری بقره أو بدنه و سومی شاة. مقتضای احتیاط یعنی چه؟ شاید بلکه ظاهرش این است که احتیاط به عمل به روایات است یعنی ما بخواهیم به یکی از این روایات عمل کنیم و به دیگری عمل نکنیم بنابر احتیاط است، پس این سه روایت که هر سه سنداً معتبرند و حتی که سندش معتبر شد بالتعبد مسلماً امام معصوم علیه السلام هر سه را فرمودهاند و ما بخواهیم به یک فرمایش حضرت عمل کنیم و به دو تای دیگر عمل نکنیم خلاف احتیاط است و به همه هم بخواهیم عمل کنیم در همه جا که نمیشود که عرض میکنم، پس از باب احتیاط که به فرمایش معصوم عمل شده باشد میگوئیم روایت بدنه راجع به پولدارهاست و روایت بدنه راجع به متوسطهاست و روایت شاة راجع به کسانی است که معسر هستند.
فهرست
جلسه 1000. 5
جلسه 1001. 15
جلسه 1002. 27
جلسه 1003. 37
جلسه 1004. 48
جلسه 1005. 58
جلسه 1006. 67
جلسه 1007. 78
جلسه 1008. 88
جلسه 1009. 101
جلسه 1010. 111
جلسه 1011. 123
جلسه 1012. 133
جلسه 1013. 145
جلسه 1014. 157
جلسه 1015. 167
جلسه 1016. 176
جلسه 1017. 187
جلسه 1018. 199
جلسه 1019. 211
جلسه 1020. 222
جلسه 1021. 234
جلسه 1022. 249
جلسه 1023. 259
جلسه 1024. 270
جلسه 1025. 281
جلسه 1026. 291
جلسه 1027. 300
جلسه 1028. 310
جلسه 1029. 320
جلسه 1030. 331
جلسه 1031. 341
جلسه 1032. 350
جلسه 1033. 360
جلسه 1034. 372
جلسه 1035. 383
جلسه 1036. 395
جلسه 1037. 405
کتاب های مرتبط