در روایات نسبت به نبات حرم مثل شجر و گیاه آمده بود: نزع، کندن، چیدن، قطع و قلع که از اینها نهی شده، حالا اگر درخت یا گیاهی قسمتی از آن خشک شده و روی زمین ریخته شده این بحثی ندارد و تسالم هم هست که اشکالی ندارد که آن را بردارند چون نه قطع و قلع و نزع است اما اگر خشک شده و لکن هنوز متصل به درخت است آیا جائز است که این را نزع و قلع کرد؟ علامه در دو تا از کتبشان دو گونه فرمودهاند: در منتهی و بعضی دیگر از کتابهایشان فرمودهاند اشکالی ندارد اگر یک شاخهای خشک شد این میت است ولو به کندن آن نزع میگویند اما میفرمایند اشکالی ندارد. در بعضی از کتب دیگرشان مثل تذکره تفصیل قائل شده فرمودهاند اگر شاخه است و خشک شده و این شاخهها را قطع میکنند اشکالی ندارد اما اگر تنه خشک شده و میخواهند آن را قطع کنند جائز نیست. در منتهی چاپ قدیم دو جلدی، جلد دوم صفحۀ 798 علامه فرمودهاند: لا بأس بقطع الیابس من الشجر والحشیش (گیاه)، چرا لا بأس؟ با اینکه ادله گفت قلع و قطع نکن، فرمودهاند: لأنه میت فلم تبق له حرمة، وقتی که خشک یعنی مرده چون دیگر سبز نمیشود و کم کم میافتد پس مرده است و وقتی که مرده است پس اشکالی ندارد. ما در ادله نداشتیم زنده و مرده. قاعده ولو ایشان تصریح نفرمودهاند برداشتشان انصراف است یعنی ادلهای که میگوید نزع و قطع و قلع نکن منصرف از خشک شده است که کم کم خودش میریزد، فرمودهاند: لأنه میت فلم تبق له حرمة، این احترام به خاطر حرم بود و به خاطر این بود که سبز است و متصل است که تفاعل با رشد ندارد، وقتی که مُرد این احترام را ندارد. بعد ایشان فرمودهاند: و کذلک یجوز قطع من کسر ولم یبن، فرمودهاند اگر خشک نشده بلکه شاخه شکسته شده، حالا یا کسی آن را شکسته و یا غیر مکلفی مثل حیوان و مجنون و صبی شکسته یا کسی عصیاناً اما هنوز متصل است، و لم یبن، بینونت پیدا نکرده، وقتی که شکست کم کم خشک شده و میافتد که فرمودهاند کندن این هم اشکالی ندارد، لأنه قد تلف فهو بمنزلة المیت، اگر خشک شده میت است و اگر خشک نشده اما شکسته و هنوز متصل است و قطع نشده این به منزلۀ میت است. ما در ادله به منزلۀ که نداشتیم، قاعدة مراد ایشان انصراف است. در تذکره از ایشان نقل شده که فرمودهاند اگر شاخه خشک شده و میخواهد بکند اشکالی ندارد اما اگر تا پائین خشک شده و میخواهد آن را از زمین درآورد جائز نیست و نقل شده که ایشان فرمودهاند فإن کان یابساً لم یکن في قطعه شيء، برای محرم و غیر محرم اشکالی ندارد که بکند و بعد فرمودهاند: نعم لا یجوز قلعه، اینکه خشک شده از زمین بکند جائز نیست لأنه لو لم یقلع لنبت ثانیاً، اگر آن را از زمین نکنند چون رشد دارد دوباره سبز میشود پس کندنش از زمین جائز نیست. این فرمایشات ایشان و برداشت ایشان است.
فهرست
جلسه 1170. 5
جلسه 1172. 21
جلسه 1173. 29
جلسه 1174. 37
جلسه 1175. 43
جلسه 1176. 51
جلسه 1177. 58
جلسه 1178. 66
جلسه 1179. 74
جلسه 1180. 81
جلسه 1181. 89
جلسه 1182. 98
جلسه 1183. 106
جلسه 1184. 115
جلسه 1185. 123
جلسه 1186. 132
جلسه 1187. 139
جلسه 1188. 149
جلسه 1189. 158
جلسه 1190. 168
جلسه 1191. 177
جلسه 1192. 186
جلسه 1193. 195
جلسه 1194. 204
جلسه 1195. 213
جلسه 1196. 223
جلسه 1197. 232
جلسه 1198. 241
جلسه 1199. 249
جلسه 1200. 256
جلسه 1201. 265
جلسه 1202. 273
جلسه 1203. 282
جلسه 1204. 290
جلسه 1205. 297
جلسه 1206. 307
جلسه 1207. 315
جلسه 1208. 323
جلسه 1209. 332
جلسه 1210. 341
جلسه 1211. 348
جلسه 1212. 357
جلسه 1213. 365
جلسه 1214. 373
جلسه 1215. 379
جلسه 1216. 386
جلسه 1217. 394
جلسه 1218. 402
جلسه 1219. 410
جلسه 1220. 416
کتاب های مرتبط