LOGIN
alshirazi.org
فقه نگاری حج «جلد چهل و یکم»
ناشر :
مطالعه
‏ 12 مهر 1402 - 19 ربيع الأول 1445

(فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِي الْحَجِّ)[1]. فسوق بنا شد بالنتیجه در جمع روایات و ادله به معنای کذب، سبّ و افتخار باشد که در روایات مفاخره داشت که عرض شد که مقصود افتخار است گرچه معنای مجازی برای مفاخره است اما در لغت هم وارد است. سبّ در روایات نداشت بلکه سباب داشت که بد نیست که اشاره کنم. سباب با سب هر دو مصدر سبّ است مثل کتب کتباً و کتاباً. کتاب هم به معنای مصدر می‌آید یعنی نوشتن با این‌که در آخرش به فارسی دال و نون و یا تاء و نون باشد. کتب مصدرش چیست؟ یکی کَتْبْ است و یکی کتاب است. سبَّ مصدرش سبّ است مثل ضَرَبَ ضرباً و سباب است و این‌که در روایات سباب داشت این‌ها یک وجوه بلاغی است که ائمه علیهم السلام در موارد مختلف در تعبیراتشان وارد شده که در محلش اشاره شده. راجع به قرآن کریم بیشتر نوشته شده و راجع به روایات این جهت بلاغی کمتر گفته شده و شاید یک مقداری بخاطر اين باشد که بعضی از روایات نقل به معنی شده و نص کلمه و عبارت معصوم علیه اسلام ممکن است که نباشد. خلاصه این‌که در روایات سباب گفته شده از نظر حکم فرقی ندارد. شخص محرم یکی از محرمات احرام بر او این است که سبّ کند. عرض شد که سب یعنی چه؟ یعنی سبّ، چه کسی تعیین می‌کند که چه سبّ است؟ عرف. چون عرف معین تمام موضوعات احکام شرعیه است. حکم مال خداست إن الحکم الّا للّه، چه واجب است و چه حرام است؟ چه طاهر است چه حلال است و چه حرام است؟ احکام فقط مال خداست و پیامبر صلی الله علیه و آله و بقیه  معصومین  علیهم السلام مبلغین احکام هستند. پیامبر صلی الله علیه و آله مبلغ اول هستند و ائمه  علیهم السلام و حضرت زهراء علیها السلام مبلّغین از پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و گاهی هم به اذن خدای عزّوجلّ که در روایات وارد شده تعبیراتی که داشت اما حکم مال خداست و باید از جانب خدا برسد اما موضوع حکم، فلا رفث، این «لا» حکم است یعنی نه یعنی حرام است و از محرمات احرام است. (فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِي الْحَجِّ). در حج لاء این لا حکم است و موضوع هم یکی رفث یکی فسوق و یکی جدال است و هر جائی که شارع یک موضوعی برای حکمی داشت از اول تا آخر کل فقه است و خود شارع موضوع را تعیین نکرد که مقصودش از این موضوع چیست؟ و اگر تعیین نکرد از عرف بگیرید و می‌آید که (فَلا رَفَثَ وَلا فُسُوقَ وَلا جِدالَ فِي الْحَجِّ)، در جدال، جدال موضوع است و حرام است حکم است، حرام است را شارع فرموده لا، جدال موضوع است، جدال یعنی چه؟ خود شارع جدال را تعیین کرده که می‌آید در بحث جدال. خوب این‌که تعیین کرد فبها اما جائی که شارع تعیین نکرده و فسوق را معصومین علیهم السلام که مبلغین از طرف خدای عزّوجلّ هستند فرمودند فسوق یعنی کذب، یعنی سب و یعنی مفاخره. کذب یعنی چه؟ یعنی کذب و سب یعنی یعنی سب، چه کسی تعیین می‌کند که چه سبّ است؟ عرف اگر بخواهید مفصل مراجعه کنید من سر نخش را عرض می‌کنم. شیخ انصاری در مکاسب محرمه چاپ‌های جدید جلد یک صفحه  255 در احکام سبّ که حکم سب چیست و کجا سبّ حرام است و کجا جائز است و کجا واجب است؟ مرحوم شیخ متعرضند و در مکاسب می‌فرمایند: ثم انّ المرجع في السبّ (به چه کسی رجوع کنیم که سبّ یعنی چه؟) إلی العرف. هر چیزی را که عرف سبّ می‌گوید این از محرمات احرام است چون شارع فرمود فلا رفث و لا فسوق و معصوم علیه اسلام فرمودند: فسوق یکی سبّ است و خود معصوم علیه اسلام سبّ را معنی نکردند و وقتی که معنی نکردند آنچه را که عرف می‌فهمد که سب است این از اول تا آخر فقه همین است و هر جا که معلوم نبود می‌شود شک و احکام شک را باید ببینیم اگر حالب سابقه دارد یا ندارد، طرف علم اجمالی هست و یا شبهه بدویه است احکام شک را داراست اما هر جا که شک نشد عرف خودش محکّم است و وقتی که مولی و شارع موضوع حکمش را خودش تعیین نکرد یعنی همان را عرف می‌فهمد و اگر عرف در جائی شک کرد احکام شک می‌آید و گیری ندارد و اگر در جائی عرف اختلاف کرد که مکرر فرموده‌اند و در همین‌جا هم متعرض شده‌اند فلان کلمه نزد یک عرفی سبّ است و نزد یک عرفی سبّ نیست. نزد اهل فلان کشور این کلمه سبّ است و نزد اهل فلان کشور سبّ نیست و شاید مدح هم باشد نزد بعضی‌ها که این مسأله‌ای دیگر است. اصل احکام را ما یا از خدا می‌گیریم و یا از راه‌هائی که تعیین کرده می‌گیریم و موضوعات احکام تمامش مربوط به عرف می‌شود مگر آن جائی که خود شارع تعیین موضوع کرده باشد که عرض کردم که شارع در جدال تعیین موضوع کرده است اما در سبّ تعیین موضوع نکرده و در فسوق تعیین موضوع کرده، فسوق معنای عام است و معصومین  علیهم السلام فرمودند یعنی کذب، سب و مفاخره و وقتی که معصوم علیه اسلام این را تعیین کرد همین می‌شود و چهارم و پنجم ندارد و دوتا هم نیست که سومی نداشته باشد و وقتی که تعیین نمود سب آن وقت سبّ یعنی چه؟ اگر خود معصوم علیه اسلام تعیین فرموده بودند که سب یعنی چه همان را اخذ می‌کردیم و شکی در این نیست اما وقتی که تعیین نفرموده‌اند مرجع عرف است و این‌که شیخ فرمودند مثل جاهای دیگر است از اول تا آخر فقه این کلمه عرفاً و العرف شما زیاد می‌بینید از کتاب‌های شیخ طوسی بگیرید تا به امروز و وجهش هم همین است. وقتی که شارع برایش حکم بیان می‌کند این حکم یک موضوعی دارد که موضوع را شارع ذکر کرده و شارع موضوع را بیان نکرد که مقصودش از این موضوع چیست و همان را که عرف می‌فهمد همان موضوع است.

 

[1]. بقره: 197.

فهرست

جلسه 1079. 5

جلسه 1080. 17

جلسه 1081. 28

جلسه 1082. 39

جلسه 1083. 50

جلسه 1084. 61

جلسه 1085. 71

جلسه 1086. 79

جلسه  1087. 91

جلسه 1088. 102

جلسه 1089. 112

جلسه 1090. 120

جلسه 1091. 130

جلسه 1092. 139

جلسه 1093. 150

جلسه 1094. 161

جلسه 1095. 171

جلسه 1096. 181

جلسه 1097. 190

جلسه 1098. 202

جلسه 1099. 214

جلسه 1100. 224

جلسه 1101. 235

جلسه 1102. 247

جلسه 1103. 257

جلسه 1104. 267

جلسه 1105. 279

جلسه 1106. 287

جلسه 1107. 295

جلسه 1108. 305

جلسه 1109. 315

جلسه 1110. 325

جلسه 1111. 335

جلسه 1112. 345

جلسه 1113. 354

جلسه 1114. 362

جلسه 1115. 370

جلسه 1116. 381

جلسه 1117. 391

جلسه 1118. 400

جلسه 1119. 407

جلسه 1120. 417